سلام . یه مقدمه لازمه بگم .اسامی مستعار هستند و شاید مکانها فقط کمی جابجا گفته بشن بخاطر یه سری مسائل.من مهران ۴۰ و خانومم رویا ۳۲ سال داریم . رعنا یه دختر خوشگل و حشری هست که اندام خوبی هم داره قد ۱۷۰ وزن ۶۰ و سینه ۷۵ کونش خوش فرمه و هر وقت زیادی خودش رو برای لاغری به رژیم و ورزش بگیره کمی کوچیک میشه ولی بیشتر وقتها کون بزرگی داره . بدن سفیدی داره و کسش کمی تیره . من و خانومم خیلی وقته یه سری فانتزی داریم و بعضی هاش رو فقط تو سکس خودمون و تخیلمون اجرا کردیم و بعضی ها رو عملی کردیم . جفتمون اهل ریسک هستیم و خیلی حشری .به همین دلیل تونستیم از فانتزی هامون تو واقعیت لذت ببریم .شاید اولین بار 7یا 8 سال پیش بود و بعدش خوشبختانه بدون مشکل حادی توی این سالها تونستیم با چند نفر ارتباط داشته باشیم . فانتزی که بیشترین لذت رو می‌بریم ام اف ام هست . نمی‌خوام تاریخچه بگم و شروع کنم از اولین روز یا اولین بار ولی با آخرین تجربه امون که هنوز در مراحل اولیه هست و بزودی به احتمال زیاد عملی میشه شروع میکنم چون میتونم بدون کم و کاست و با جزئیات بیشتر بنویسم . بعد اگه این تجربه برام حس خوبی داشت در ادامه اتفاقات قبلی رو تو قالب داستانهای جداگانه تعریف میکنم . -فانتزی سکس با یک آفریقایی هات و سکسی. ما خیلی وقت بود این فانتزی رو داشتیم و تو تخیلات خودمون وقت سکس در موردش صحبت میکردیم ولی بخاطر موقعیتمون میدونستم که خیلی بعیده بتونیم عملیش کنیم تا اینکه بخاطر کارم بصورت موقت به یه کشور دیگه مهاجرت کردیم . اینجا هم عرب و هم آفریقایی بود . زیاد نه ولی به هر حال باعث میشد روی این فانتزی جدی تر فکر کنیم . چند مورد تو یه برنامه دوستیابی پیدا کردم که یکیش رو انتخاب کردیم و رویا هم پسندید . چند تا از عکسهای خوب رویا رو گذاشته بودم داخل پروفایل . کافی بود یه پیغام بدم تا طرف جواب بده و شروع کردیم به انگلیسی چت کردن . اهل نیجریه بود . کمی که صحبت کردیم متوجه شدم تو یه شهر دیگه به فاصله تقریبا ۶ ساعت از ما زندگی میکنه که یه شهر توریستی کنار دریا بود و اتفاقا قرار بود ما هم بزودی یه مسافرت چند روزه بریم و حتی هتل هم رزرو کرده بودیم . تقریباخیلی راحت رفتیم سر موضوع فانتزیمون چون تجربه داشتیم و اصلا برای همین بهش پیغام داده بودیم ولی متوجه شدیم اونم بی تجربه نبوده و قبلاً با دو تا زوج روسی ارتباط داشته و خیلی استقبال کرد . چند تا عکس از رویا فرستادم که خیلی خوشش اومد و یه عکس از بدنش و یه عکس از کیرش فرستاد که رویا هم خوشش اومد . وقتی گفتیم قراره بزودی بریم شهری که اون هست متوجه شدیم تو همون بازه زمانی اونم قراره بیاد شهر ما و احتمال اینکه نتونیم هم رو ببینیم وجود داره . با این حال هم اون و هم ما برنامه خودمون رو ریخته بودیم و نمی‌تونستم زمانبندی رو تغییر بدیم و احتمال اینکه نشه هم رو ببینیم بود . متاسفانه همینطور هم شد ولی الکس گفت هر ماه تقریبا برای خرید و دیدار دوستانش و اصلاح سرش و یه سری کارهای دیگه میاد به شهر ما . برامون خنده دار بود که برای اصلاح سرش مسافرت میکنه ولی گفت تو شهر محل زندگیش نتوانسته آرایشگر خوبی پیدا کنه و مجبور به این کاره . ما هم تصمیم گرفتیم در صورت امکان یه سفر دیگه اونجا بریم چون جدا هم من هم رویا می‌خواستیم این فانتزی رو عملی کنیم و بیصبرانه ممنظرش بودیم . تو شهر محل زندگی ما کلابهای ایرانی و خارجی زیادی هست که بعد از محدودیتهای کرونا تازگی باز شدن و مردم استقبال خوبی میکنن و همیشه شلوغه . اینم بگم که رویا برای کلاب همیشه سکسی ترین لباسها رو میپوشه و از اینکه میبینم جلوی مردهای دیگه اندامش معلوم میشه و همه نگاهش میکنن لذت زیادی میبرم . تقریبا دو هفته یه بار می‌رفتیم کلاب . من به رویا گفته بودم که هیچ محدودیتی نداره و حتی پیش خودم می‌تونه بره با پسرها برقصه یا اگه دوست داشت دوست پسر پیدا کنه . البته طی مدتی که اینجا بودیم چند تا دوست پسر داشت ولی هیچکدوم جدی نشدن چون بعدا می‌گفت که ازشون خوشش نیومده ولی باهاشون کلاب می‌رفت و میومد ولی کار به همین جا ختم میشد و اونها هم البته در همین حد که دختر خوشگلی مثل رویا تو کلاب همراهیشون کنه و کمی بمالنش راضی بودن . حتی یه بار رویا وقتی کلاب بودیم باهم یکی از دوست پسراش رو دعوت کرد بیاد پیشمون و بهش گفت که به من گفته دوست پسر یکی از دوستاش هست و از منم خواست وقتی اومد و مثلا اتفاقی دیدیم هموو احوالپرسی کردیم و معرفی کرد اونو دعوت کنم سر میزمون . متوجه شدم رویا به این پسره بی میل نیست . اسمش سامان بود و از این تیپ پسرای لوتی بود مثلا ریش داشت و تو کلاب همه میشناختنش . نشست کنار ما و برای اونم ودکا و میوه سفارش دادم . خودش نوع ودکاش رو انتخاب کرد و بعد اینکه آوردن به رویا هم پیشنهاد کرد از اون بخوره . رویا به هوای سامان خیلی زیاده روی کرد و گاهی حتی شات دهنی اونو برمیداشت میخورد و منم مانعش نمیشدم . رعنا یه شومیز ساتن راه راه مشکی سفید تنش بود و سوتین نبسته بود با اینکه تاریک بود نوک ممه هاش معلوم بود . از بالا و پایین دگمه هاش رو باز گزاشته بود و فقط سه تا دگمه وسط بسته بود . با ساپورت نازک و یه شورت ظریف گیپوری خوشگل که وقتی می‌رقصید و دستاش رو بلند میکرد شورتش و خط کونش کامل معلوم میشد . وقت رقص بدن لختش و گاهی کنارهای ممه هاش دیده میشد . یه حس عالی و هیجان خاصی داشتم . رویا وقتی می‌رقصید گاهی به عمد سمت سامان می‌نشست و روی اون ولو میشد ولی سامان خیلی سعی میکرد مثلا نشون بده که داره رعایت میکنه و منم متوجه بودم . اون شب خیلی خوش گزشت و همه مردها حواسشون به رویا بود . رویا زیاد مشروب خورده بود ولی عجیب بود که هنوز ادامه میداد و تقریبا حواسش به اطراف بود و وقتی رفتیم هم مشکلی پیش نیومد . با دی جی کلاب که دوستش بود و خانوم بود هم گاهی خوش و بش میکرد . ساعت ۳ بامداد سامان گفت باید بره و از ما خداحافظی کرد رویا بهم گفت به سامان تکست داده گفته بیرون منتظرش باشه و رفت دنبالش . کمی بعد حدود یه ربع بعد رویا برگشت پرسیدم چی شد اونم همون حالت مستی یه خنده شهوتناک کرد و نشست و بهم اشاره کرد که بشینم بغلش اول ازم یه لب گرفت و بعد گفت رفتن کوچه بغل کلاب و همونجا کلی همو بوسیدن و کس و کون رویا رو حسابی مالیده و ممه هاش رو کامل بیرون آورده و خورده و کلی خو گزشته بهشون از شنیدنش گلوم خشک شده بود و حس میکردم دوست دارم همنجا رویا رو بگام ولی باید بازم صبر میکردم . بعد رفتن سامان و وقتی همراه رویا رفتم تا بره دستشویی برای تجدید آرایش (چون سامان حسابی بهم ریخته بود ارایشش رو ) تو ورودی کلاب چهار تا آفریقایی دیدم که یکی از یکی بهتر بود واقعا چشمم رو گرفته بودن و رویا هم متوجه شده بود . به رویا گفتم میخوای یکی از اینا رو جور کنم برات که پرسید چطور میشه الان و بدون پیش زمینه که گفتم فقط بگه اوکی هست یا نه و باقیش با من .اونم با کمی تردید گفت باشه . و پرسید کدوم رو در نظر دارم که یکی که موهاش رو بافته بود و به روش خاصی بالای سرش بسته بودو اندام ورزشکاری داشت رو نشون دادم اونم تایید کرد و رفتیم سمت میز خودمون . بهش گفتم کمی بعد که رفتیم رویا توی ماشین منتظر من باشه تا برگردم و از اون پسره شماره بگیرم تا بعد باهاش تماس بگیریم . همین کارم کردیم و من برگشتم ولی در کمال تعجب متوجه شدم اون پسرهای آفریقا یی فقط به زبان بومی خودشون صحبت میکنن که یه زبان آفریقایی بود و حتی انگلیسی هم متوجه نمیشدن و به کمک یه مترجم احتیاج داشتن و البته یه مترجم هم همراهشون بود ولی کاری که من میخواستم با حضور متر جم امکان نداشت و با حال گرفته رفتم پیش رویا . با این حال اون شب و بخاطر جریاناتش و مستی و تماشای رقص رویا و دید زدن مردها اونقدر تحریک شده بودم که حد نداشت . وقتی رسیدیم خونه شاید چند ثانیه هم زمان لازم نبود برای لخت شدنمون بلافاصله یه فکری بسرم زد که یه فانتزی رو که تا اون روز فقط تو سکس و تخیلمون صحبتش رو میکردیم اجرا کنم . اینم بگم که من توی کلاب مستر نمیکنم و فقط قلیون و چای و میوه و تنقلات میخورم ولی با تماشای رویا و تحریک شدن بی حد کم از مستی ندارم . ولی رویا کاملا مست شده بود و شاید بیشتر از یک لیتر ودکا رو به اضافه یک لیتر انرژی زا خورده بود و مسانه اش کاملا پر بود . از رویا خواهش کردم بریم توی وان و همون‌طور که کسش رو لیس میزنم خودش رو شل بگیره و بشاشه اول کمی مقاومت کرد چون میترسید بعدش حس بدی داشته باشم ولی هم اصرار من و هم مستی بیش از حد خودش باعث شد مقاومت نکنه . داخل وان نشستم و اونم ایستاده جوری قرار گرفت که کسش کامل جلوی دهنم باشه و کمی کسش رو باز کرد با دستاش . شروع کردم با ولع وصف ناپذیری کسش رو لیس زدن و زبونم رو فرو میکردم داخل کسش و با انگشت هم سوراخ کونش رو ماساژ میدادم کم کم حس کردم کسش هم خیس میشه و هم گرم که متوجه شدم داره میشاشه و آروم آروم با فشار بیشتری میشاشید که باعث میشد بسمت صورتم بیاد و رویا چشماش رو بسته بود و گاهی نگاه میکرد که با وجود اینکه میشاشید بازم کسش رو لیس میزدم و شاشش به سر و روم می‌ریخت دهنم رو باز کردم تا دهنم رو پر کنه که سریع پر شد حس کردم اصلا مزه بدی نداره و رنگش هم کاملا سفید بود شاید به خاطر این بود که خیلی مشروب خورده بود چند بار دهنم پر شد و همش رو قورت دادم از این کار حس خوبی داشتم و رویا هم با این کار خیلی تحریک شده بود و چشماش کاملا خمار بود و شدت حشر رو میشد دید تو نگاهش . شاید دو دقیقه هم بیشتر طول کشید که بصورت ممتد میشاشید آخرش وقتی تموم شد سریع دوش گرفتیم و بسمت تخت رفتیم . خیلی سریع کیرم رو تا ته کردم توی کسش و همون لحظه اول یه بار ارضا شد و بدنش لرزید و آروم گرفت منم شاید ۱۵ دقیقه توی کسش تلمبه زدم ولی ابم نمیومد . کیرم رو در آوردم و رویا شروع کرد ساک زدن و لیسیدن ولی بازم ارضا نمیشدم دوباره کیرم رو فرو کردم توی کسش و این بار به لحظاتی که سامان توی کوچه داشت زنم رو می‌مالید فکر میکردم و کمتر از شاید یک دقیقه ابم با شدت توی کس رویا تخلیه شد و با هم شروع کردیم به خندیدن دیگه حالش رو نداشتیم بریم دوش بگیریم و همونجور بغل هم لخت خوابیدیم .ادامه دارد . . .توضیح : این نوشته رو برای اصلاح غلط های املایی یا هر غلط ناخواسته دیگه ای بررسی نکردم و نوشته اصلی رو آپلود کردم . ممنون که بخاطر غلط‌های احتمالی فحش نیمدین .نوشته: مهران
2
