سلام محمد 17 سالهاین اولین داستانمه اگه بد شد راضی باشیدمن یه 4 سالی هست میرمکلاس زبانترم 17 هستمترم 16 تموم شد و روز اول ترم 17 بود دبیرمون عوض شده بود من با دوستم میرفتم ولی اون یه چند ترمی بود دیگه نمیومدنمعلم قبلیمون مرد بود ولی این معلممون زن بودیکی از اقوام صاحب کلاس زبان بود واسه همین بعضی وقتی ها که صاحب آموزشگاه نبود معلممون اداره میکرد من زمان کلاس ما اخرین زمان در روز بود ساعت 6:30 تا 8ملعممون اسمش نگین بود حدودا 21 سالش بود و صاحب آموزشگاه یجوری ساعت ها رو تنظیم کرده بود که هم بتونه بیاد آموزشگاه هم بره دانشگاهخلاصه خیلی بدنش خوش فرم بود با کونی درشت سینه های متوسط ولی باز سینه های خوبی بودخلاصه چند جلسه گذشت خیلی با هم رو مون باز شده بود حتی باهم شوخی هم میکردیم یا آخر کلاس که ساعت تموم میشد و شلوغ میشود خودمو میمالوندم بهش اولا خیلی حال نمیکرد ولی آخری ها میخندید امتحان میان ترم بود میخواستم تو خمون روز پول شهریه مو بدم صاحب آموزشگاهم که نبوددیگه آخرای امتحان بود فکر نکنم بیشتر از چهار نفر کسی تو آموزشگاه بود بقیه همه رفته بودن رفتم برگه امتحانو دادمو گفتم یه شماره کارت بده برم پیش عابر کارت به کارت کنم و بعدش رسیدو بیارم رفتم کارت به کارت کردم اومدم دیدم کسی تو آموزشگاه نیست در هم بستس حدودا 15 دقیقه ای طول کشید کارت به کارت کنم چون عابر دور بودخلاصه دیدم در بستس زنگ زدم درو باز کرد رفتم تو بعد صدا زدم خانوم … دیدم صداش از توی آبدار خونه میاد در آبدار خونه توی اتاق مدیر بود رفتم تو اتاق مدیر گفت بیا توی آبدارخونه رفتم تودیدم روی صندلی نشسته با یه منتو تنگ و شلوار لی خیلی تنگ رون های پاهاش زده بود بیرونداشتم و مو هاشم سیاه بود و بلندتا کمرش میرسید خیلی باهم رومون باز شده بودبعد بهم گفت وایسا زنگ بزنم به آقای…(صاحب آموزشگاه)بپرسم که برای جلسه بعد میتونه بیاد یا نه چون میگفت امتحان داره واسه دانشگاهروی میز نشست و صحبت میکرد همش به من نگاه میکرد بعضی وقت ها به کیرم نگاه میکرد منم همش به کمر خوشگل و رون کون ناز و بزرگش نگاه میکردم یه چیز های فهمیده بود کیرم خیلی سیخ شده بود شلوارمم تنگ بود و راحت دیده میشود اونم نگاه میکرد منم که روی صندلی نشستهبودم پاهامو انداختم روی هم که کیرم خیلی تو چشم نباشه کیرم حدودا 19 سانت هم و کلفت و حسابی زد بود بیرون اونم داشت خداحافظی میکرد تلفنش تموم شد دیدیم اومد سمت و گفت محمد جون رسید رو بده بلند شدم همش چشم به کونش بود فهمیدخیلی رک و راست گفت چیه ازم خوشت اومده منم که دلو زدم به دریا گفتم ارهخودمو چسبوندم بهش و شروع کردم به مالیدن ممه هاش و شروع کردیم به لب گرفتن یه 10 دقیقه ای بود داشتیم لب میگرفتمدستشو گذاشت روی کیرم شروع کرد به مالیدن منم داشتم لب میگرفتم و دکمه های مانتوشو باز میکردم مانتوشو در آوردم چه بدن سفیدی داشت ممه های خوش فرم و نرم بدنش خیلی نرم بود بازم لب میگرفتیم ولی سیینه هاشو میمالوندم اونم کیرموکمربندمو باز کرد و زیپ شلوارممم باز کار کیرم مثل یه فنر پرت شد بیررون و میمالوند لب گرفتن تموم شد نشستم روی صندلی اونم شروع کرد به ساک زدن منم موهاشو گرفته بودم و کونو کسشو میمالوندم ساک زدن تموم شد یه کاندوم گذاشتم انداختمش روی میز کسشو شروع کردم به لیسیدن چند دقیقه ای لیسیدم دیگه صداش کم کم درو اومد درو پنجره هاروبستم بعد گفت محمد جون بسه کیرمو گذاش روی کسش و با دست دیگش کسشو میمالوند منم سر کرمو کردم بدون درد سر کیرم رفت تو وشروعکردم بع تلمبه زدن و شدتشو زیاد میکردم صدام در اومده بود رفتم سراغ کونش چند باری هم تو کونش کرده بودن کیرمو خیس کردم و یواش کردم تو صدا در اومد یه جیغ بلند کشید بعد کم کم شدتو زیاد کردم ارضا شد منم آبم اومد بعد کاندوم در آوردم بعد اوفتادیم روی هم چند دقیقه ای لب گرفتیم و لباسامونو پوشیدیمو من رفتم خونهاز اون روز حدود 3 هفته میگذره باهم در ارتباطیم و لب بازی میکنیم و چند بازی هم ساک زد برام ولی هنوز قسمت نشده دوباره سکس کنیمامیدوارم راضی باشیداین داستا کاملا واقعی ای بودنوشته: محمد
3