فاطمه جون همیشه خیسه

من اسمم فرهاده این داستان واسه چهار سال پیشه ۳۸ ساله بودم زنم یه برادر زاده داره اسمش فاطمه است ۱۸ سالش بود خیلی با من جوره از اول بچگی هم همش با من خوب بود یک بار برا تفریح با هم رفتیم جنگل به خودش رسیده بود آرایش کرده بود مانتو رو در آورد یه تاپ تنش بود تا بالای نافش گفت عمو ازم عکس بگیر چند تا عکس ازش گرفتم بعد اومد گوشی رو تنظیم کرد گفت دو نفره بگیریم دو تا گرفتیم سومی گفت از پشت منو بغل کن بغلش کردم دستمو گذاشت رو سینه هاش ، عکس گرفتیم دیدم منو بغل کرد عمو جون یه چیزی خیلی وقته میخوام بهت بگم گفتم چیه گفت عاشقت شدم گفتم منم عاشقتم دیوونه دیدم منو بوسید گفت کاش میشد باهات ازدواج کنم تازه دوهزاریم افتاد گفتم چی میگی فاطی گفت عاشقتم میخوام مال تو باشم گفتم تو بچه ای دیوانه من جای پدرتم،گفتم من تو رو جور دیگه دوست دارم، دیدم گریه افتاد گفت من بدون تو میمیرم گفتم منم دوستت دارم اما پدرت و مادرت یا زنم بفهمند جفتمون رو می کشند گفت خانواده اینقدر تو رو قبول دارند پیش تو هم بخوابم کسی شک نمیکنه گفت قبوله گفتم باشه گفت تا الان هیچ پسری منو لمس نکرده با من بوسید لب شو بوسیدم شروع به خوردن لبای نازش کردم زبونمو تو خلقش بود زبون فاطمه هم تو دهن من ، همزمان دستم رفت تو شلوارش سوراخ کونش مالیدم به آه و آوخ افتاد کیرم داشت میترکید گردنشو خوردم دور و بر رو قشنگ نگاه کردم بردمش یه جای خلوت تاپشو بالا زدم سینه هاش کوچک بودند شروع به مکیدن کردم التماس میکرد منو بکن منو بکن گفتم میبرمت خونه میکنمت کیرم مالید گفتم زانو بزن نشست کیرمو در آوردم با تعجب گفت چقدر بزرگه گفتم بخورش اول بوسید بعد شروع به ساک زدن کرد داشتم دیوانه میشدم یه کم خورد شلوارشو پایین دادم شروع کردم به لیسیدن کس و کونش بی حال شد کیرمو روی کسش مالیدم یه کم لاپایی زدم شلوارک بالا دادم گفتم بریم گفت عمو بکن منو گفتم اینجا نمیشه بریم خونه تو راه یه جا خیلی شهوتی شد باز برام ساکید رفتیم خونه همه بودند خانم من رفته بود شیراز خونه خواهرش ما ساکن یکی از شهرهای اردبیل هستیم فاطمه به پدرش گفت بعد ناهار با عمو فرهاد میخوام برم شهر خونه عمو فرهاد پدرش گفت فقط فردا شب اینجا باشی گفتم داداش خیالت جمع خودم میارمش بعد ناهار فاطمه رفت دوش گرفت لباس پوشید با من رفتیم سمت خانه ت ماشین فقط با کیرم ور رفت خونه که رسیدیم در باز شد شروع شد لباسشو در آوردم فقط یه شرت تنش گذاشتم اونم لباس منو در آورد لب بازی گفتم اول یه فیلم ببینیم قبول کرد یه فیلم سوپر توپ گذاشتم گفتم ساک زدن و دادن رو یاد بگیر ،نصفه های فیلم از بس همدیگر رو مالیده بودیم تلویزیون رو خاموش کردم شروع به خوردن لب همدیگه کردیم گردنشو مکیدم سینه های نازشو خوردم ناله میکرد زیرم من ۱۱۰ کیلو وزنم بود البته رزمی کار و بدنسازم اون طفلی ۶۰ کیلو شکمش و خوردم با دندون شرتشو در آوردم یه کس و کون کوچک و ناز شروع به خوردن کردم به زبونمو لای کسش می کشیدم جیغ میزد قنبلش کردم کس و کونش رو با هم لیسیدم سوراخ کونش خیلی تنگ بود انگشتم توش نمی رفت به زور یه انگشتم رفت با کونش بازی کردم همزمان کسشو میلیسیدم یکدفعه یه جیغ بلند زد شل شد ارضا شده بود برش گردوندم لباشو مکیدم شروع سر پا وایسادم شروع به خوردن لب من کرد گردنمو لیسید بعد را سینه هام یواش یواش نشست تخم منو کرد تو دهانش شروع به مکیدن کرد بعد کیرمو گرفت خورد کیرم ۲۵ سانت هست اندازه دست فاطمه موهاشو گرفتم تو حلقش تلمبه میزدم بعد رو تخت خوابوندمش بازم کیرمو تو دهنش کردم تلمبه تو حلقش تمام صورتش خیش شده بود نشستم رو تخت پیشم زانو زد شروع به ساک زدن کرد حرفه ای شده بود ۶۹ برای همدیگه خوردیم من سوراخ کونشوتا تونستم خوردم برش گردوندم گفتم آماده ای از شهوت داشت میترکید گفت بکن منو کیرمو ددر کونش گذاشتم فشار دادم سرش رفت جیغش در آمد گفتم شل کن بکشم بیرون تا شل کرد تا ته فرو کردم دو سه تا تلمبه زدم دیدم شل شده صداش زدم جواب نداد دیدم بیهوش شده آب آوردم به هوشش آوردم دیدم باز میگه منو بکن گفتم تو یه کاری کردی کیرم خوابید شروع به ساک زدن کرد داشتم دیوانه میشدم اینقدر حشرم بالا زد بهش گفتم مادرت و گاییدم دیدم خوشحال شد میگه بازم فحش بده منو دوست دارم اوف مادر جنده بخور خواهر تو گاییدم برش گردوندم کیرم رو تو کونش کردم اولش آخ و آوخ بعد از چند دقه کیرم جا باز کرد فاطمه داشت لذت میبرد آه و اوه شد من بکن عمو جونم کیرت تو کسم بکن منو کیرت تو کس مادرم منو جر بده منم وحشیانه تلمبه میزدم به پهلو گذاشتم کردمش قنبل کرد کردمش بعد منو خوابوند برام ساک زد پشت به من کیرمو تو کونش کرد بالا پایین میکرد منم از پایین تلمبه ، بعد رو به من کیرمو تو کونش کرد خیلی وحشی شده بود سریع بالا پایین میکرد التماس کرد منو از کس بکن منم داغ کیرمو در کسش گذاشتم کردم توش دو تا تلمبه زدم یه جیغ زد بیرون کشیدم دیدم خون اومده کسش خیلی تنگ بود بردمش حمام همدیگرو شستیم اومدیم تو اتاق زانو زد برام ساکید سر پا کیرمو از پشت تو کسش کردم خیلی تنگ بو بعد ایستاده بغلش کردم رو هوا کردمش با کسش رو کیرم نشست بالا پایین زد وای داشتم میترکیدم نزدیک ۹۰ دقیقه سکس کردیم بند و کرد از کس کردمش بعد کردم تو کونش وحشیانه تلمبه زدم در آوردم دادم تو دهنش ساک زد برام موهاشو تو دستم با فشار کیرمو تو خلقش تلمبه میزدم آبم که داشت میومد در آوردم ریختم تو صورت و حلقشهمه آبمو خورد ،بعد از اون جریان همش با هم سکس داشتیم یک سال پیش شوهر کرد خودم حامله اش کردم خیلی عاشق همدیگر هستیمنوشته: فرهاد

471