دیشب بعد از هشت ماه که بازنم مشکل داشتم و قهر بودم رفتم خونشون - البته هنوز تو عقدیم ولی زنم پرده نداره - وقتی که اومد کنارم خوابید من هیچ کاری نکردم میخواستم اون اول شروع کنه … یک چادر انداخت رومو سرمو برگردنوندو یکهو شروع کرد به لب گرفتن تا نیم ساعتی لب میگرفت و زبونم رو میخورد در همین حین دستشو برد رو کیرمو داشت حسابی اونو که شق شق شده بود میمالید … من کم کم داشتم حال میامدم و با یک حرکت اومدم روش وسوتینشو سریع کندم و سینه هاشو گذاشتم تو دهنم و با شدت تمام خوردم وااااا ی چه خوشمزه بودصدای نفس نفس زدنش بلند شده بود و داشت ناله میکرد و میگفت آروم بخور آروم منم توهی نمیکردمو هر چی اون میگفت آروم من باشدت بیشتری میخوردم و گاهی زیر گلوشو مک میزدمو سر پستوناشو گاز میگرفتم و اونم همین جوری داشت با کیر من بازی میکرد و سرشو میمالید به لبای کسش … تقریبا پهلو به پهلو خوابیده بودیم و اون کیرم تو دستش بودو سرشو میمالید به چوچولشو منم سینه هاشو میمالیدمو لب میگرفتیم …بهش گفتم دوست داری بخوریش ؟؟؟ گفت نه میخوام هرچه سریعتر بکنیش تو کسم و منم گفتم نه اول باید خوووب بخوریش … گفتم بیا 69 بشیم و کسشو داد بالا جای دهنمو با شدت داشت کیرمو با حرص میخورد به طوری که صدای ملچ و ملوچ و نفس نفس زدن و ناله هاش اتاقو پر کرده بود. منم داشتم لبای کوچیک کسشو که شق شق بود میخوردمو کون گمدشو میمالیدمو با دستم محکم ضربه میزدم به لمبه های سفیدش … نمیدونم تو این هشت ماهی که نبودم چیکار کرده بود که اینقدر کونش سفید شده بود … کسش یکم تپل تر شده بود و خوشمزه واااای که چقدر شیرین بود ؛قبلا کس لیزش زیاد خوش طعم نبود ولی دیشب واقعا خوشمزه شده بود …بعد ده دقیقه ساک زدن جانانه داشت آبم میومد که بهش گفتم اونم دست از ساک زدن برنداشت و آبمو تا ته ریختم تو دهنش و بعد رفت دهنشو شست چون دوست نداره بخورش میگه تلخه …بعد از اینکه دهنشو شست اومد کنارم دراز کشید و شروع کرد با کیرم که یکم میخواست بخوابه به بازی کردن … چند تا ضربه محکم بهش زد و منم به جبران سینه هاشو محکم میمالیدم که دردش بیاد … یکم که خوب مالید و کیرم شق شد من دراز کشیده بودم اومد روم و نشست رو کیرم و کیرمو کرد تو کسش به محض اینکه از ختنه گاه کیرم رد شد رفت تو آه و داد و بیدادش شروع شد.هم خودش بالا چایین میکرد و هم من از پایین تلمبه میزدم و اون مدام ناله میکرد و تند تند نفس نفس میزد … بهم گفت سینه هاشو بخورم و من نمیخوردم برای اینکه بیشتر بخواد و بیشتر حشری بشه که یکهو دیدم یکی زدمو و سینشو کرد تو دهنم و گفت تا تهشض بخور محکم بخور … همین جور داشتم میخوردم و اونم بالا چایین میکرد که زنم ارگاسم شد و با یک آه بلند همونجوری که کیرم تو کسش بود خوابید رومو بغلم کرد .گفت دیگه نا ندارم نمیتونم … تو بیا روم … گفتم بیام روت چیکار کنم … گفت بیا روم دیگه … گفتم خب بیام چیکار ؟؟؟ گفت بیا روم کسمو بکن و تند تند تلمبه بزن تا آبت بیاد .اینو که گفت یکهو برگردوندمش و پاهاشو هوا کردمو انداختم دور گردنم و کیرمو گذاشتم تو کسش که ایندفعه جیغش در اومد … آخه کیر من 18.5 سانته وقتی که هواش میکنم یا سگی میگایمش خیلی بیشتر حال میکنه چون کیرم تا ته تو کسش وارد میشه و به اون ته مها میخوره … خلاصه من داشتم با یک ریتم خاصی تلمبه میزدم و اونم داشت با همون ریتم داد میزد … من تو سکس خیلی عاشق سینه ام و بهش گفتم سینه هاتو برام بمال اونم سینه های گنده ی سفیدشو شروع کرد با شدت هرچه تمام تر به مالیدن و منم با دیدن این صحنه داشت آبمو میومد که یکهو کیرمو کشیدم بیرون و آبمو ریختم رو شکمش چون کاندوم نذاشته بودم …بعد از اینکه چند دقیقه ای همن طوری کنار هم خوابیدیم تا آروم بشیم گفت تا مامان بابام نیومدن پاشو بریم حموم غسل کنیم که موقع سحر باز مشکل نداشته باشیم …گفتم باشه و با هم رفتیم تو حموم تا غسل کنیم …رفته بودیم حموم و تا یکم آب بازی کردیم خانمم رفته بود زیر دوش ولی من هنوز کامل خیس نشده بودم که یکهو تلفن شروع کرده به زنگ زدن …ساعت حدود یک ربع به یازده بود و ما از ساعت نه و نیم داشتیم سکس میکردیم …این تلفن هم پیله بود که خانمم گفت من خیسم تو برو گوشی رو بردار وقتی برداشتم پدر زنم بود گفت : ما تازه رسیدیم خونه مادربزرگ دیر تر میایم شما راحت باشین …اینو که گفت من رفتم تو حموم و بیخیال غسل شدم فعلا …زنم نشته بود رو چهار پایه و و منم کف حموم و داشتیم آب بازی میکردیم … بهش گفتم سینه هاتو برام بمال . گفت تو حموم آخه کی حشری میشه که من بشم … آخه یکم آب سرد ریخته بودم روش و رفته بود تو استند بای … این حرفو که زد همونجا بلافاصله برگشتم سرمو بردم طرف چهار پایه و شروع کردم کسشو به خوردن و لیسیدن چوچولش …یکهو نگاش کردم دیدم داره سینه هاشو میماله با خنده بهش گفتم چی شد تو حموم کی حشری میشه که تو شدی ؟؟؟؟ نا نداشت جواب بده … بلندش کردم به حالت رکوع قرار گرفت و دستاشو گذاشت رو ماشین لباسشویی و کیرمو سرازیر کردم تا ته تو کسش و اون داد میزد … لمبه های گندش نمیذاشت کیرم تا ته بره تو … هر از چند گاهی با کف دست محکم میزدم رو لمبه هاش تا حشری تر بشه …وقتی دستمو از کمرش ول کردم بیحال ولو شد کف حموم و دراز کشید نتونست خودشو نگه داره … بهش گفتم بخواب کف حمومو در برابر خدا سجده کن تا اومد سجد کنه گفتم کونتو تا ایی که میتونی بده بالا اونم داد بالا …واااای چه نمای زیبایی بود دو تا سوراخ کنار هم … من همون جور روی دوتا پام ایستاده بودم و یکم پاهامو خم کردمو کیرمو دوباره فرستادم بره تو کسش … نمیدونم چرا ایندفعه اینقدر داد و بیداد میکرد و بی تاب شده بود … داشتم بایک ریتم خاص تلمبه میزدم … بدن جفتمون خیس عرق شده بود فکر کنم یک سیصد چهارصد گرمی کم کردم … این آخر کاری برای اینکه بیشتر حال کنه با شدت تر و تند تر تلمبه میزدم و اون طاقت نمیاورد و جیغ میکشید و دستشو گاز میگرفت … یکه داد زد و بهم گفت بسه بسه تو رو خدا بسه تا حالا به این بلندی جیغ نکشیده بود همون لحضه آبم اومد و منم کشیدم بیرونو ریختم رو پشتش. پشتش پر آب کمر شده بود … به محض اینکه آبمو ریختم افتادم کف حموم و بیحال شدم … بعد 5 دقیقه بلند شدم و غسل کردمو و رفتم بیرون و چند لحضه بعد زنم هم اومد و سکسی رو که از نه و نیم شروع کرده بودیم ساعت دوازده و نیم تمومش کردیم … البته بگم بعد از اینکه از حموم اومدم بیرون اونقدر گرسنم بود که رفتم سر یخچالشون و هرچی دم دستم اومد خوردم و یکم ته بندی کردم …بعد با هم خوابیدیم و ساعتای سه و نیم بود که پدر زنم برای سحری بیدارمون کرد …این بود داستان سکس دیشب من …میخواین باور کنینی میخواین باور نکنین … ولی اونایی که باور نمیکنن بدونن من تو یک روز همین زنمو 8 دست کردم و این سه دست چیزی زیادی نبود که نخواین باور کنیننوشته: سعید
