سلام رفقا! اسمم سامانه و 18 سالمه.سايتتون رو تازه پيدا كردم.اين خاطره مال 16 سالگيمه.اصلا چيزي از نگارش و داستان نويسي بلد نيستم ولي مينويسم شايد خوشتون اومد.داستان از اين قراره كه من نديد بديد يه نرم افزار چت موبايل گرفتم.بعدش تو همون روز اول با كلي دختر چت كردم ولي حال نميداد. بعد رفتم سراغ دختراي سكسي كه يه حالي هم ببريم.بعد يه كم چت كردن شقايقو پيدا كردم كه اتفاقا هم سن بوديم.يك ساعت به هم كسشعر گفتيم و من مخشو زدمو شمارشو گرفتم.تقريبا دوست شده بوديم و هردقيقه باهم اس ام اس بازي ميكرديم. بعد چند روز پيشنهاد كردم كه همديگرو ببينيم و اون هم قبول كرد با اينكه اصلا فكر نمي كردم اينقدر راحت قبول كنه.خلاصه با هم قرار گذاشتيم واسه كي؟ دو هفته بعد! قرار بود كه پدر و مادرش يه قبرستوني برن و اون توي خونه تنها بود.توي اين دوهفته داشتم از شق درد مي مردم.بالاخره روز قرار رسيد منم به بهونه كلاس زبان خونه رو پيچوندم و رفتم سر قرار.مثل اينكه قرار نبود كسي مزاحممون بشه چون يه آرامش خاصي داشت.همين كه در خونشون را باز كرد و ديدمش شق كردم.فكر كنم فهميد و سريع منو برد داخل.دو تا كسخل ميخوايم باهم سكس كنيم!وقتي رفتيم داخل پذيرائي خفني كرد.بعد شروع كرديم به كسشعر گفتن و نفهميديم چقدر گذشت كه ديگه از فك زدن خسته شديم.اومد نزديكتر و پرسيد كه كيرت كلفته يا درازه؟منم گفتم كه نه درازه نه كلفت زياد هم درد نمياره.اومد تو بغلم و شروع كرديم به لب گرفتن ولي انقدر ناشي بوديم كه مرتب لب و زبون همديگرو گاز مي گرفتيم.سينه اش هم كه زيادي كوچيك بودو من هم نرفتم سراغش.بعد يكم برام ساك زد،حداقل يه كارو خوب انجام داديم بعد رفتيم رو تختش و 69 رفتيم كه من هم بيكار نباشم.كسش زياد خفن نبود ولي بد هم نبود.هنوز پرده اش پاره نبود منم مجبور بودم تو كونش بذارم از همون اول تا ته گذاشتم و اون هم جيغ خيلي بلندي كشيد من هم ديگه ترسم ريخته بود با سرعت برق تلمبه ميزدمو موقعي كه آبم داشت ميومد در آوردم كه بريزم تو دهنش ولي نصفش ريخت رو لپها و دماغش!حسابي خنديدين،نه؟نوشته: سامان
2
