دلم میلرزید عجب کون گنده ای داشت
دکمه بالای مانتو را باز کرد ودستش را برد داخل من دیدم وسط سینه هاش پیدا شد بدون اینکه حرف دیگه ای بزنه بهم گفت تا حالا دیدی پرسیدم چی را گفت همین چیز را دیگه گفتم چی گفت همین وسرش را برد طرف سینه هاش گفتم دلم میخواد ولی ندیدم گفت اگه نشونت بدم به کسی چیزی نمیگی گفتم نه گفت کرایه خونه را هم یه کمکی بهم بکن گفتم باشه#