بدون حوله کسش من بادیدن این صحنه خشک شدم که مادرزنم گفت بخشید فکر کردم خونه نیستی رفت بالا از پشت کمر کون سفید نازش حسابی دیدم شق کردم
چه کس کونی داره تواشپزخانه مشغول ناهار درست کردن منم که بادیدن بدن لختش حسابی کلافه بودم سرم بر گردوندم دیدم مادرزنم پیش من نشسته کمر کون ش به کمر چسبونده
وقتی برق خاموش میشه دست مادر زنم مرسوند به کیرم منم دستم گذاشتم روی رونش