یه پاش رو گذاشتم رو میز و همونجوری که تکیه داده بود شروع کردم براش خوردن
چوچولش رو میک میزدم و زبونم و توش میچرخوندم و اونم دیوونه وار سرمو فشار میداد روی کوسش تا جایی که دیدم سرم رو بین پاهاش قفل کرد و بدنش لرزید فهمیدم ارضا شد
282
چوچولش رو میک میزدم و زبونم و توش میچرخوندم و اونم دیوونه وار سرمو فشار میداد روی کوسش تا جایی که دیدم سرم رو بین پاهاش قفل کرد و بدنش لرزید فهمیدم ارضا شد