عقب هم كه میومدم پاره میشدم
بعد از یك رب ساعت احساس كردم كه توی كونم یه غوری آب داغ ریختن اون ارضا شد ومن فنا شدم وقتی كه كیرشو ازكون من كشید بیرون دیدم همانند یه مار كلفت با یه كله اندازه سرگربه
سوراخ كونم داشت آتیش میگرفت
لخت شو برام برقص
4.2K نظرة100%