اینقدر ادامه داد که احساس کرد شهوت ، تن دختر رو گرم کرده و ناخودآگاه در بوسه همراهش کرده
دلش میخواست گلشن کمکش کنه ولی لرزش دستان دخترک بدتر بی تاب ترش میکرد و سریع برهنه شد و دم عمیق و خنکی کشید تا حرارت شهوتش رو بهتر کنترل کنه
از سر کنجکاوی به اندام و کیر امیر حین دروردن لباسش نگاه کرد و ناخودآگاه احساس خیس لزجی میان پاهاش کرد و نوک پستانش سفت شده بود
یه احساس مازوخیسیم گونه ای به سراغش اومده بود انگار دلش درد و بوسه تند و وحشیانه میخواست