همیشه کل لذتو ازش دریق کرده بودم هنوز موهاش تو دستم بود خواستم بهش کل لذتیو که میتونم بدم مثل شمعی شده بود که داره با شعله من آب میشه
داشت من واقعیو حس میکرد بدون هیچ ترسی آروم تنشو لخت کردم بوسه هامو از بین سینه هاش به سمت جایگاه حقیقی بخشی از وجودم هدایت کردم شروع به نوازشش با زبون کردم سرمو به سمت خودش فشار داد آروم سرمو از بین پاهاش بیرون آوردم الان روش بودم شلوارمو از پام درآوردم داغ تر کردم آروم کیرمو وارد بدنش کردم