موقعی که دانشجو بودم و 18 سالم بود دوست دختر داشتم ولی توانایی اینکه رابطه رو به سمت سکس ببرم نداشتم بیشتر تلفنی با هم صحبت میکردیم و گاهی همو میدیدیم که این رابطه ها هم فایده ای نداشت و میل جنسی منو ارضا نمی کرد. همین وضعیت گذشت تا اینکه بعد از اینکه درسم تموم شد و از سربازی برگشتم تو یه شرکت مشغول به کار شدم. بعد از چند ماه با یه دختر 19 ساله آشنا شدم که اسمش طناز بود چند ماه با هم تلفنی رابطه داشتیم و کم کم حرف های سکسی بینمون در و بدل میشد و شب ها قبل از خواب با هم سکس چت داشتیم. تو خیالات خودمون من پیشش خوابیده بودم و محکم بغلش میکردم و آروم شروع میکردم ل
باشو خوردن و صورتشو نوازش میکردم و لباسای همو در میاوردیم و این حرفای سکسی تا ارضا شدن هردومون ادامه داشت
طناز دختری بو که تاحالا با هیچ پسری رابطه جنسی نداشته بود به همین خاطر فقط تلفنی و اس ام اسی همو ارضا میکردیم که البته با همین شرایط هم همدیگه رو ارضا میکردیم ولی این برای من کافی نبود … من دوست داشتم لخت پیش هم باشیم و سکس واقعی داشته باشم. اون همیشه در برابر اصرار های زیاد من برای اینکه سکس کنیم مقاومت میکرد و این چند ماه طول کشید تا اینکه تونستم راضیش کنم یه روز که تنها بودم بیاد خونه خودم. من با دوتا از دوستام خونه داشتم و شرایط خوبی بود واسه اینکه راحت بتونم با دوست دخترم تنها باشم. حدود ساعت 6 عصر بود که تماس گرفت نزدیک خونه بود منم از قبل آماده بود
م رفتم دنبالش باهم اومدیم خونه. در آپارتمانو که پشت سرم بستم همونجا تو راهرو محکم بغلش کردم و لبامو گذاشتم رو لبای داغش…اولش خیلی مقاومت میکرد و میکفت کاوه زشته و من نمییخوام و از این حرفا ولی مطمئن بودم خودش صد برابر من دلش میخواد. شروع کردم ناشیانه لب هاشو خوردن و اونم هیچ حرکتی نمیکرد حتی لب هاشو تکون نمیداد و من از داغی و مزه لباش سیر نمیشدم.طناز گفت بسه دیگه و با هم رفتیم رو مبل نشستیم و حرفایی رو که خیلی وقت بود تو دلم مونده بود رو بهش گفتم بعد رو پام نشوندمش و شروع کردم لباشو خوردن طناز چشاشو بسته بود چون خجالت میکشید تو چشام نگاه کنه ولی اینبار
اونم داشت لبای منو میخورد و نفس هامون صورت همو گرم میکرد آروم دکمه های مانتوشو باز کردم و شروع کردم سینه های سفت و بزرگشو مالیدن که دستمو پس زد. اولین باری بود یه دختر اینطوری تو بغلم باشه و ازش لب بگیرم. کم کم کوفق شدم سینه هاشو بمالم و اونم آروم آه آه میکرد که رفتم سراغ گردنش، خیلی آروم با نوک زبونم گردن و اطراف گوششو لیس میزدم و میبوسیدم که طناز از شدت شهوت بیحال شده بود و هردو خیس عرق بودیم، مانتوشو درآوردم و دستمو بوردم زیر لباسش از رو سوتین سینه هاشو میمالیدم واقعا سفت و خوش فرم بودن بدن خیلی سکسی و خوشگلی داشت طناز داشتم از شهوت میمردم و کیرم دا�
�ت شلوارمو پاره میکرد.
طناز کونش روی کیرم بود و سفتیشو حس میکرد ولی به روی خودش نمی آورد. خوابوندمش رو مبل و دراز کشیدم روش لب و گردنشو میخوردم و لیس میزدم تیشرتشو دادم بالا و تا شروع کردم به بوسیدن و لیس زدن شکمش دوباره مقاومت کرد و لباسشو داد پایین، طناز احساس گناه میکرد و میگفت کاوه من عذاب وجدان دارم و نمیدونم با چه رویی برگردم خونه من هم سعی میکردم با صحبت قانعش کنم که تو دوست دختر منی و ما باید نیاز جنسی همو برطرف کنیم
با اصرار من دوباره لباسشو دادم بالا و زبونمو دور نافش تاب میدادم و اونم دستش روی کسش بود و از شهوت به خودش می پیچید
دراز کشیدم روش و همینطور که هردومون شلوار به پامون بود برجستگی کیرمو گذاشتم رو کسش و چند بار محکم بالا پایین کردم و لباشو مک میزدم که یهو لرزید و کسشو محکم به کیرم فشار داد فهمیدم ارضا شده سعی کردم دستمو بکنم تو شرتش که طناز نذاشت و منم زیپ شلوارمو باز کردم کیرمو درآوردم چشمش که به کیرم افتاد از خجالت چند دقیقه تو چشام نگاه نمیکرد به زور کیرمو دادم تو دستش آب دهنمو ریختم رو کیرم شروع کرد مالیدن داشت آبم میومد خیلی حشری شده بودم اونم داشت تند تند برام جق میزد آبمو بیاره بعد خودش به تف انداخت رو کیرم چند باره دیگه که مالید آبم با فشار پاشید رو شکم طناز ا
ونم یه آه بلند کشید و گفت جووون چقدر داغه
تاحالا اینقدر آب ازم نیومده بود و با هیچکدوم از خودازضایی هایی که کرده بودم نمیشد مقایسه کرد، لباشو محکم بوسیدم و با دستمال آبمو از رو شکمش تمیز کردم شروع کرد لباسشو پوشیدن منم لباسمو مرتب کردم دوباره پیش هم نشستیم و بغلش کردم آروم بوسیدمش. طناز هنوز ناراحت بود و عذاب وجدان داشت ولی برای من خیلی لذت بخش بود. اون روز طناز بعد از یکی دو ساعت که با هم بودیم رفت خونه و این اولین سکس من و دوست دخترم بود
خانواده با حال حشری ,کیر بابایی واسه همه هست
2.4K نظرة100%