خیلی سکسی بود
من خیلی دوست داشتم با اون حرفای سکسی بزنم و باهاش از اون کارا بکنم ولی اون دختر مؤدب و ساکتی بود درست برخلاف من و این باعث شده بود که نتونم خیلی باهاش راحت باشم و هر چی بخوام بهش بگم . توی تابستون پارسال بود که مادر بزرگش فوت کرد و پدر و مادرش برای مراسم رفته بودن شهرستان و خودش تنها شده بود . قبل اینکه پدر و مادرش بِرَن شهرستان درسا با یه کوله پشتی اومد خونمون و گفت میخوام این مدت که پدر و مادرم نیستن اینجا بمونم. خلاصه اون روز گذشت و فرداش رسید و درسا صبح بلند شد و یادش افتاد که مسواکشو نیاورده . گفت من یه لحظه برم خونه مسواکمو بیارم منم گفتم باهات میام که تنها نباشی . با هم رفتیم و مسواکشو آوردیم . من خودم اول رفتم مسواک زدم . وسط مسواک زدنم یهو اومد نشست همونجا و به من نگاه کرد بهم خیره شده بود منم از نگاهش تعجب کرده بودم و گفتم حالت خوبه ؟چرا اینطور نگا میکنی گفت هیچی . بعد بلند شد آروم اومد در گوشم بهم گفت دندوناتو دوست دارم . منم تعجب کردم گفتم یعنی چی ؟فت هیچی ولش کن . من تا شب داشتم فکر میکردم چرا این حرفو زده واقعا برام عجیب بود آخه لحن حرف زدنش اون لحظه خیلی سکسی بود . شب قبل از اینکه بخوابیم دوباره بهش گفتم منظورت از اون حرف چی بود ؟؟ گفت ای باباا تو هنوز تو فکر اونی ول کن دیگه بگیر بخواب .
کوس پارتی
خوابیدیم و فردا صبح دوباره من رفتم مسواک زدم و دوباره اومد همون حرفو زد من که دیگه داشتم دیوونه میشدم بهش گفتم خب منظورت چیه از این حرف یعنی چی همش اینو میگی داری دیوونم میکنی . گفت فعلا بزار منم مسواک بزنم بعد بهت میگم . مسواک زد و اومد نشست رو مبل کنار من بهش گفتم بگو دیگه منظورت چی بوووود؟ گفت ای وای لیفَمو از خونه نیاوردم برم بیارم باید برم حمام منم گفتم حواسم هست هی داری منو میپیچونیااا گفت بیا بریم خونمون لیفمو بیارم و بهت بگم منظورم چی بود . داشتیم می رفتیم که مامانم گفت کجا میرید گفتیم الان زود برمی گردیم گفت خب زود برگردین میخوایم صبحانه بخوریم منم گفتم باشه . منم تو راه هی بهش می گفتم بگو دیگه داری خستم میکنی گفت بیا بریم تو تا بهت بگم . رفتیم تو لیفشو برداشت و میخواست بره بیرون دستشو گرفتم کشیدمش داخل خونه گفتم دیگه نمی زارم بپیچونیم بگو دیگه لامصب گفت دوباره میگم دندوناتو دوست دارم . گفتم ای بابا دوباره گفتی که بخدا الان میزنمت . یهو منو هل داد افتادم رو مبل دراز کشید روی من و گفت آماده ای ؟ منم شوکه شده بودم از این کارش البته بدم هم نمیومد از اون کارا باهاش بکنم گفتم آره آمادم .
هی لیس میزد
یهو دیدم با دستهای توپولش دهنمو باز کرد و زبونشو گذاشت روی دندونام و شروع کرد به لیسیدن دندونام منم که این قد شوکه شده بودم که هیچی نمیتونستم بگم لال شده بودم و فقط نگاهش میکردم . اینقد حس خوبی بود که اصلا دوست نداشتم بهش بگم نکن . همینجوری هی لیس میزد و لیس میزد منم داشتم از خوشحالی بی هوش میشدم آخه حس وحشتناک خوبی داشت بعد چند دقیقه گفت نوبت توئه جاهامونو عوض کردیم و من شروع کردم به لیسیدن دندوناش . دندونهای سفید و مرواریدیش بد جور دیوونم کرده بود منم نزدیک نیم ساعت داشتم دندوناشو لیس زدم تا اینکه مامانم زنگ زد و گفت شما چه غلطی دارین میکنین پس چرا نمیاین مگه نگفتم زود برگردین ؟؟ منم که حالم کم کم داشت بد میشد بهش گفتم الان میایم . مجبور شدیم کارمونو تموم کنیم و برگشتیم خونه ولی بهم گفت ما کارمون الان تموم شد ولی حالا حالا ها باهات کار دارم منم بهش گفت هرموقع بخوای من پایتَم کلی ذوق کرد و برگشتیم خونه
داداش حشری, کیر,داداشی کوس, کوس خیس ,جنگل ,آب کیر کوس بدم ,آب کیر برده جنسی ,آنال تینیجر ,سکس خانوادگی سکس خشن ,برده جنسی سوراخ کون ,گشاد ,آب کیر کوس آب کیری کیر بخور ,کلفت کوس کره ای ,تست دو کیر ,سوراخ گشاد کیر سیاه ,کوس پاره زن جنده ,کوس پولی کوس نمای نزدیک تخم بخور ,آنال جنده شهوتی ,حشر بالا کیر خور ,سوراخ کون