دستشو میکرد تو شرتم و چوچولمو فشار میداد

2K

دختر حشری

موقع رفتن آیدا بهشون گفت نه من پیش کیمیا میمونم تو دلم گفتم دو دیقه خواستم تنها باشم اگه این چندش گذاشت رفتم بلیط بگیرم برا سورتمه اون رو نیمکت نشسته بود گفت یکیم برا من بگیر بعد گرفتن بلیط نشستم کنارش اول سکوت بود اون به ادما نگاه میکرد منم سرم تو گوشیم بود یهو برگش سمتم گفت کیمیا ی چی بگم گفتم بگو گفت مشکلت با من چیه چرا انقد از من متنفری منم شروع کردم به انکار ک ن تو اینجوری فک میکنی من مدلم اینه خلاصه اینکه تو اون بحث اون شمارمو گرفت و گفت اگه اینجوریه بیا از این ب بعد دوست باشیمو از این مزخرفات تمام اون‌روز اون کنارم بود منم چون گفته بودم بهش ک ن بابا من ازت متنفر نیستم مجبور بودم سکوت کنم از حضورش روز ک تموم شد تو راه برگشت داشتم ب این فک میکردم ک ایدا اونقدر ها هم نفرت انگیر نیست و دختر خوبیه گذشت و ما هر روز دوستای بهتری میشدیم برای هم و صمیمی تر اون سال تموم شد و رابطه ما تو تابستون هم ادامه داشت با هم باشگاه میرفتیم و چن روز چن روز خونه هم میموندیم

سینه هاتو قورت میدادم

انقدر بهم نزدیک شد که داستان عشق اساطیری به پسر مورد علاقم پویا رو هم بهش گفتم اونم تو باشگاه یا خونمون دستشو میزد به سینه هام یا کونم و میگفت الکی مثلا من پویام آبان ماه همون سال ی شب ک داشتیم چت میکردیم باهم ساعت حدود ۱ اینا بود هی دیر جواب میداد بهش گفتم ایدا چ غلطی میکنی انقد دیر جواب میدی خودتو انگُشت میکنی ؟ اونم خیلی جدی گفت اره نوشتم ن جدی میگم چرا دیر جواب میدی نوشت دارم‌فیلم فیلم سوپر میبینم نوشتم زده بالاهااا نوشت اره انقدر که اگه اینجا بودی سینه هاتو قورت میدادم منم یکم حشری بودم با این حرفش هم یکم هنگ کردم هم داغ شدم براش نوشتم اره بازم الکی مثلا پویایی نوشت نه این دفعه جدی واقعا ب عنوان ایدا نوشتم انقد زده بالا به منِ بدون کیرم راضی شدی الان با کلی اموجی خنده برام نوشت من از همون موقعی که تو به زور باهام حرف میزدی ارزوم بود فقط ببوسمت کلا هنگ بودم

شدت شهوت

اومدم خیر سرم بحثو عوض کنم و بزنم به درِ شوخی گفتم عه خب اگه اینجوریه بگو ببینم چی تنته عکسشو با لباس زیر فرستاد دیگه از شدت شهوت و هیجان دستام میلرزید بهش گفتم اینجوریتو ک تو رختکن باشگاهم دیدم چن مین بعد عکس لختشو فرستاد و نوشت میدونم باور نمیکنیو از نظرت مسخرس اما من دوستت دارم واقعا دیگه نمیدونستم چی باید جوابشو بدم رفتم دسشویی و لباس زیرم که خیس بودو عوض کردم دیگه به گوشی نگاه نکردم و سعی کردم‌بخوابم صبحش اصن نمیدونستم تو مدرسه باید چ برخوردی داشته باشم باهاش اول ک دیدمش خیلی عادی سلام کردیم ن اون چیزی گفت ن من زنگ دوم بود اجازه گرفتم برا بیرون رفتم سمت حیاط پشتی که ابخوری و نماز خونه اونجا بود اومد دستمو گرف بدون حرف کشید سمت دیوار بین ساختمون مدرسه و نمازخونه که یه راه باریک بود و دوربینا نمیگرفتنش خیلیم دنج بود ما زنگ تفریحا با هم اونجا مینشستیم گفت حالا ک بعد ی سال جرات کردم بهت بگم نمیخوام فرار کنی ازم من دوستت دارم واقعا وگرنه چرا همه مزخرفاتتو گوش کنمو هیچی نگم منم فقط نگاهش میکردم قدش یکم از من کوتاه تر بود لبشو اورد گذاشت گوشه لبام منم بغلش کردم هم زمان

داداش حشری, کیر,داداشی  کوس, کوس خیس ,جنگل ,آب کیر کوس بدم ,آب کیر  برده جنسی ,آنال تینیجر ,سکس خانوادگی سکس خشن ,برده جنسی سوراخ کون ,گشاد ,آب کیر کوس آب کیری کیر بخور ,کلفت کوس کره ای ,تست دو کیر ,سوراخ گشاد کیر سیاه ,کوس پاره  زن جنده ,کوس پولی کوس نمای نزدیک تخم بخور ,آنال جنده شهوتی ,حشر بالا کیر خور ,سوراخ کون