کیرشو انداخت بیرون رو مبل دراز کشید اولین باری که متوجه شدم زمانی بود که زود از مدرسه تعطیل شدمو به جای در زدن کلید انداختم ، اون موقع سیزده سالم بود ، وقتی رفتم جلو در کفش عموم رو دیدم و برام چیز جدیدی نبود حسن چون مجرده همیشه تو خونه ما لنگر مینداخت اون روز آروم کلید انداختم و سریع رفتم تو ، هیچ کس تو حال نبود و یه صدایی شنیدم که از تو اتاق میومد مامان اول در اتاق رو قفل کرد بعد چند دقیقه درو باز کردو منو سریع برد تو اتاقم و درو بست مثل روز برام روشن بود که اول درو قفل کرد تا لباس بپوشن و منو برد تو اتاق تا حسن از خونه بره اعصابش خورد بودو داد میکشید که چرا زود اومدم منم بهش دقت میکردم لباش خیس بودو و کرست نداشت و سینش از رو تیشرتش زده بود بیرون مخصوصا نوکش که باد کرده بود اون روز خیلی حالم بد بود با خودم هی میگفتم نه مامان این کارو نمیکنه بعد اینکه دعوام کرد رفت اتاقشو سریع رفت حموم من دوست داشتم تو ذهنم بگم مامان این کارو نکرده برای همین باز رفتم جلو در تا ببینم کفشای حسن هست یا نه که دیدم هست و با خودم کلی خوشحال شدم که حتما من اشتباه فکر کردم و این کفش هم حتما چند روزیه که جلو در خونمون جا مونده و… تو ذهنم داشتم از مامان دفاع میکردم و داشتم میرفتم تو اتاق مامان و تا درو باز کردم تخت به هم ریختشو با لباس قرمز سکسیشو دیدم چند قدم رفتم جلوتر کنار تختش یه شورت خیس بود که تا دیدمش اشکم درومد و برداشتمش تو شورت یه کاندوم استفاده شده پر آب بود تو اون لحظه مامانم در حموم رو باز کرد و منو تو اون لحظه دید فهمید که من متوجه همچی شدم از حموم بدون اینکه لباس بپوشه درومد بیرون فقط شورت و کرست پوشید این اولین باری بود که یه زن رو از نزدیک لخت میدیدم رو بروم رو تخت نشست و لباس زیرشو ازم گرفتو گفت شاید وقتی که بزرگ تر شدی بهم حق بدی ولی الان به هیچ چیز فکر نکن و زد زیر گریه و…. از اون قضیه حدود دو سال میگذشت و ارتباط حسن با ما کمتر میشد و منم مطمعا شده بودم که دیگه با هم هیچ رابطه ای ندارن وهمچی تموم شده حتی رابطش با بابا هم بهتر شده بود و اواخر با هم رو تخت میخوابیدن و…. منم کم کم داشت حالم خوب میشدو اون جریانو فراموش میکردم ، تا یه روز فهمیدم که فردا روز مادر هستش و رفتم براش کادو خریدم و میخواستم فردا که صبح بلند میشه سوپرایزش کنم برای همینم مدرسرو کنسل کردم و میخواستم صبح وقتی بیدار شدم خوش حالش کنم فردای اون روز میخواستم سوپرایزش کنم به سمت کیرش میاورد و با یه دست دیگش زیپ شلوارشو باز کرد شب کادو رو زیر تختم قایم کردم تا کسی نبینه حدود ساعت هشت صبح خواهرم آماده شد تا بره مدرسه منم بیدار کرد که برم که البته من نرفتم تو اتاقم صبر کردم تا بیدار شه ، رفتم رو تختم نشستم تا تا یه صدای در اتاق اومد فهمیدم که بیدار شدش و یه راست رفت دستشویی و بعدش رفت تو آشپزخونه من داشتم از لای در یواشکی نگاش میکردم و با خودم گفتم الان وقتشه که با کادو برم پیشش یهو دیدم داره با تلفن حرف میزنه و خوشحاله یکم تعجب کردم با خودم گفتم اول صبحی داره با کی حرف میزنه و هی بلند بلند میگفت خفه شو عوضی …. بعد چند دقیقه صدای در اومد حسن با کلید درو باز کرد و اومد تو ، از این به بعد میخوام لحنمو براتون عوض کنم چون دیدم به مامانم نرگس عوض شدش حسن درو باز کرد و پشت در کلید گذاشت و نرگس با اومدنش ناراحت شده بود و مدام با اخم جوابشو میداد نرگس رو مبل نشسته بود و دستاشو به سینش قفل کرده بود و با حسن بحث میکرد میگفت تو با داداشت هیچ فرقی نداری و جفتتون لاشی هستید و حسن داد میکشید خفه شو چاقالم داشتند با هم دعوا میکردند تا حسن که کنارش نشسته بود بلند شدو یه دوری تو حال زدنبود جفتشون هیچی نمیگفتن حسن رفت تمام زیر پرده پنجره حال رو کشید و بعد رفت سراغ پنجره آشپزخونه اتاق خواب من در اتاقم رو بروی حال و اشپزخونه بودو من دید کافی داشتم دیگه به نرگس به عنوان مادر نگاه نمیکردمو اون لحظه من یه ادم دیگه ای شده بودم بعد حسن تلوزیون رو روشن کرد و صداشو زیاد کرد رفت دم در از چشمی بیرون رو یه نگاهی کرد بعد رفت کنار نرگس پیشش نشست داشتند بحث میکردن و ولی صداشونو کامل نمیشنیدم چون صدا تلوزیون زیاد بود نرگس یه تیشرت سفید با دامن خاکستری تنش بود و انگار با حرف زدن بیشتر با هم یه لبخندی تو چهرش بود تا حسن موهای نرگسو کشید و صداشو دراورد بعد همینطور که داشت موهاشو میکشید سر نرگسو به سمت کیرش میاورد و با یه دست دیگش زیپ شلوارشو باز کرد کیرشو انداخت بیرون نرگس هم رو مبل دراز کشید و سرش به سمت حسن بود که رو مبل نشسته بود من داشتنم ساک زدن مامنمو میدیدم حسن با یه دست داشت موهای نرگسو میکشید و اروم دست راستشو اوارد رو کون مامان و از رو دامن لمنسش میکرد بعد مامان همینطور که براش ساک میزد دست حسنو گرفت و بردش تو دامنش لمس کردنش از زیر دامن شروع شد و صدای آه نرگس میومد از ساک زدن دست کشیدو سرشو اروم گذاشت رو کیر حسن و ارم باعاش حرف میزد و من دستی که زیر دامنش مدام بالا پایین میشدو میدیدم خودشو بالا پایین میکرد مامان رو مبل که به پشت خوابیده بود بلند شدو نشست رو پاهای حسن بدون اینکه لباسی در بیاره و حسن این بار با سینه ها از رو لباس بازی میکرد و نرگسو رو پاهاش جلو عقب میکرد ازش لب میگرفت با دستاش نوک سینشو فشار میداد تا داد مامانم دراد کم کم تی شرتو از تنش دراورد و من سینه هاشو دیدم با یه دست از رو دامن با کسش بازی میکرد و زیر گوشش حرف میزد مامان هم چشماشو بسته بود و هر چند ثانیه آه میکشید بعد چند دقیقه مامان از رو حسن که مث صندلی روش نشسته بود بلند شد و یه قدم عقب تر رفت حسن هم رو بروش بود از رو مبل رو زمین نشست با دستاش دامنو کشید پایین پشت مامان به من بود و جلوش به حسن کون بزرگ سفیدی داشت یه پاشو رو مبل گذاشت و کله حسن وسط پاهاش بود و داشتمیک میزد مامان یه دستش به کمرش بود و یه دست دیگش رو سر حسن ، حسن هم از لمس پاهاش شروع کرد تا انگشت کردن انقدر تند تند با دستاش وسط چاک کونش بازی میکرد تا اه گفتنش بیشتر شه بعد رو مبل نشست و پاهاشو باز کرد تا حسن کیرشو اروم اواردو رو کسشو فرو کرد کس مامان از دور زیاد معلوم نبود ولی سیاه بود هی تلمبه میزد مامان بازوهاشو گرفته بود و تو چشماش زل زده بود از تلمله زدن حسن با اون کیر سیاهش داشت کم میشد که یهو تلفن زنگ زد و حسن یهو پرید ، نرگس رفت سراغ گوشی ، بابام بود که زنگ میزد به حسن گفت ، حسنم گفت بزار رو بلند گو جواب بده و صدای تلوزیون رو خفه کردن و مامان همین کارو کرد بعد احوال پرسی حسن رو مبل نشسته بود و کیرش که سیخ بود با یه دستش گرفت و مامان با اینکه داشت با تلفن حرف میزد روش نشست کیر حسن رو تو کونش فرو کرد من چون از رو برو کسش رو میدیدم فهمیدم که از پشت کرده و در حالی که لبخند میزد با بابام حرف میزد و لگن خودشو بالا پایین میکرد گفتش برای امشب چی بخره داشت باهاش حرف میزد در حال خیانت و هیچ احساس گناهی نداشت بعد اینکه تلفن رو قطع کرد دوتایی رفتن اتاق و بعد رفتن حموم و فرصتی بود که منم برم بیرون خونه تا به الان مامان بار ها با حسن خوابیده و من سعی میکنم خودمو با این جمله اروم کنم که بالاخره مامان به حسن پا نمیده و توبه میکنه ولی خودم یکی مثل اون شدم به خواهرم رحم نکردم چون از کنترل خارج شدم داداش حشری, کیر,داداشی کوس, کوس خیس ,جنگل ,آب کیر کوس بدم ,آب کیر برده جنسی ,آنال تینیجر ,سکس خانوادگی سکس خشن ,برده جنسی سوراخ کون ,گشاد ,آب کیر کوس آب کیری کیر بخور ,کلفت کوس کره ای ,تست دو کیر ,سوراخ گشاد کیر سیاه ,کوس پاره زن جنده ,کوس پولی کوس نمای نزدیک تخم بخور ,آنال جنده شهوتی ,حشر بالا کیر خور ,سوراخ کون
خانواده با حال حشری ,کیر بابایی واسه همه هست
2.5K نظرة100%