پسر حرومزادش، داره زنشو میماله من هم كه اهل مشروب بود وقتی مست میكرد دیگه چیزی حالیش نبود. اونا هم با خیال راحت از دید زدن مادرم لذت میبردن. اینكه مادرم با شوهر خواهراش مخصوصا یكیشون رابطه داشت یا نه، معمایی بود كه اخیرا برام حل شد. خلاصه سرتون را درد نیارم، پدرم مرد و مادرم با ٦٠ سال سن تنها موند. ولی من همچنان تو نخ كون گنده و سینه های بزرگ و آویزونش موندم. فكر میكردم دیگه تو این سن شاید دیگه حس و حال كس و كونشو ندارم اما مدتی قبل كه مادرم بیمارستان بخاطر بیماری بستری شده بود، دیدن ناگهانی بدن لختش، حس جوونی منو زنده كرد. فهمیدم كه هنوز هم كیرم با فكر كس و كونش سیخ میشه. چند وقتی ازین ماجرا گذشت و من دائم به فكر راهی برای فتح كس مادرم بودم. یبار اینقدر حالم بد بود كه با تصور كردن كسش جلوی عكس بابام، آبمو خالی كردم روی قاب عكس پدرم. تا اینكه به حدی از جنون رسیدم كه مجبور شدم كارایی بكنم تا بتونم مادرم را بكنم. اولین راه و ساده ترین راهیكه بنظرم اومد و بنظر خیلی ها میاد، استفاده از قرصهای خواب آور بود. خیلی تحقیق كردم و قبلش بصورت آزمایشی و مخفیانه روی زنم اجرا كردم و جواب گرفتم.روز موعود فرا رسید. طبق برنامه میبایستی هفته ای یكشب پیش مادرم باشم. اون شب ضربان قلبم بخاطر كاری كه قرار بود انجام بدم، خیلی زیاد شده بود. ولی من تصمیم خودمو گرفته بودم. بایستی ولو شده یه دست به كس مادرم میزدم. از شانس من اونشب مادرم رفته بود حمام و خیالم راحت بود كه حسابی هلو شده. راستش را بخواهید اصلا به پیر بودن و مادر بودن و پدرم فكر نمیكردم. فقط فكرم كس بود و كس بود و كس. یك جنون واقعی بهم دست داده بود. خلاصه: محلول مورد نظر را آماده كردم و منتظر شرایطی بودم تا بدم بخوره. حدود ساعت ١٢ بعد از نیم ساعت خوابیدن مادرم شروع كردم به انجام حركتهایی جهت اطمینان از عملكرد محلول. با موبایل شماره خونه را گرفتم و كلی زنگ خورد، اما تكون نخورد. دوباره زنگ زدم و اینبار رفتم صداش كردم و تكونش دادم. اما بیدار نشد. وقتی مطمئن شدم كه محلول عمل كرده، آماده شدم برای انجام نیت شوم و در عین حال ، رسیدن به آرزوی یك عمر. تو دل شب، صدای ضربان قلب خودم را میشنیدم .لرزش دستام زیاد شده بود. سعی كردم با چند تا نفس عمیق، به خودم مسلط بشم. دستمو گذاشتم روی شلوارش و یواش كسشو مالیدم. چون خیلی شكم داشت خوب نتونستم لمسش كنم. بخاطر همین دستمو بردم تو شلوار و زیر شرتش. واااااای دستم خورد به كس مادرم. باورم نمیشد. به آرزوی دیرینه خودم رسیده بودم، ولی این اول راه بود. وسوسه شدم برم قاب عكس پدرم را بیارم بزارم روبروم تا شاهد این صحنه باشه. ببینه كه پسر حرومزادش، داره زنشو میماله. لباسشو دادم بالا ، سوتین كه نمیبست هیچوقت. پستونای بزرگ و آویزونش را لمس كردم و یكم خوردمش. كیرم دیگه تو شلوارم جا نمیشد. شلوار و شورتم را در آوردم و كیرمو بردم یواش روی لباش گذاشتم و برگشتم به عكس پدرم نگاه كردم. یواش گفتم كسكش كجایی؟ ببین كیرمو گذاشتم كجا؟ ببین مادر جنده. میخام زنتو جنده خودم كنم. یه عمر تو كردیش، حالا نوبت منه. میخام شوكت را جنده كنم. بابا ببین. با این حرفا لذتم چند برابر میشد. جلوی شلوارشو با دست پایین نگه داشتم و با دست دیگرم شكمش را دادم بالا و دهنمو گذاشتم روی كس مادرم. من به كس مادرم رسیده بودم و الان به چیزی جز ارضا شدن فكر نمیكردم. دوس داشتم شلوارشو در بیارم ، ولی دوباره پوشوندنش داستان میشد. مادرم اصلا تكون نمیخورد و حسابی در خوابی عمیق بسر میبرد. دیگه نتونستم تحمل كنم، كاندوم را گذاشتم روی كیرم و گذاشتم لای كسش، و با اولین تكون، تركیدم. لذتی وصف ناشدنی و وصف ناپذیر. سریع رفتم دستشویی، خودمو شستم و دوباره برگشتم. شهوتم تموم نمیشد. پاهاشو باز كردم ، ولی نمیشد شلوارشو پایین نگه دارم. یه شلوار شده بود سر خر من. هیج جوره راه نداشتم به كس شوكت جنده. تصمیم گرفتم شلوارشو پاره كنم. كاری بود كه شك آور هم نبود.درز شلوار را كشیدم و پاره كردم. خیلی خوب همكاری كرد. حالا دیگه پاهاش باز بود و من جلوی كسش . كیرم و گذاشتم لای كسش شورتشو زدم كنار و چراغ موبایلمو روشن كردم. بالاخره به آرزوی سی ساله خودم رسیدم. كس مادرم جلوی چشمام. زبونمو گذاشتم روی چوچوله مادرم و با تمام وجودم حسش كردم. زیر نور موبایل بجایی كه ازش اومده بودم نگاه میكردم و میبوسیدمش. از لابلای موهای كسش لباشو پیدا كردم و زبونمو گذاشتم توی كسش و با تمام وجودم شیره كسشو چشیدم. گاهی هم فقط نگاش میكردم. دیگه وقتش بود كه كیرمو تو كس مادرم جا بدم. كاندوم را از ترس اینكه یوقت تو كسش خالی نكنم كه گندش در نیاد كشیدم را كیرم و با مقداری وازلین چربش كردم كه راحت بره تو. عكس بابامو آوردم جلو تا شاهد كس دادن زنش باشه. تا اومدم بزارم تو كه یهو با تكون خوردن مادرم و جمع كردن پاش و به پهلو شدن ،بد ضد حال خوردم. حالا چیزی كه نظرم را جلب كرده بود كون سفید و بزرگش بود. كمی صبر كردم تا شرایط عادی بشه. مقدار وازلین را بیشتر كردم و از پشت گذاشتم لای پای مادرم. نفهمیدم كیرم كجا رفت. توی كس، توی كون یا لای پا. فرقی هم نمیكرد. ولی سعی كردم هر جور شده بزارم تو كسش. اینقدر شهوتی بودم كه به یك دقیقه نكشید كه خالی شدم. فوق العاده بود. واقعا لذت سكس با مادر با هیچ لذتی قابل مقایسه نیست. من موفق شده بودم مادرم را بكنم و حس خوبی داشتم. كیرمو كشیدم بیرون و با دستمال سعی كردم چربی وازلین را پاك كنم. البته نگرانی نداشت، چون تا صبح جذب پوستش میشد. لباساشو مرتب كردم و با اینكه دوست داشتم باز هم باهاش ور برم، از ترس اینكه اثر محلول خواب آور تمام بشه، بی خیالش شدم. عكس پدرم را گرفتم و رفتم اتاق خودم. كاندوم را دراوردم و همه آبمو ریختم روی دهن پدرم. و هی میگفتم بخور بابا. برای كس زنت در اومد شهوتم تموم نمیشد. پاهاشو باز كردم زنت در اومد. ازین كار لذت میبردم خیلی. بعد هم با كنی عذاب وجدان خوابم برد. صبح كه بلند شدم دیگه از عذاب وجدان خبری نبود و مرور اتفاقات شب گذشته بدجور منو حشری كرده بود. وقتی اومدم بیرون از اتاق، دیدم مادرم نشسته و داره تی وی میبینه. سلام كردم و از حالش پرسیدم. گفت خوبم ولی یكم سرم درد میكنه. در حال صحبت یهو متوجه سفیدی رون پاش شدم كه از قسمت پارگی شلوارش پیدا بود. برام جالب بود كه هنوز متوجه پارگی نشده بود. بهش گفتم میرم برات قرص سردرد میگیرم تا سرت خوب بشه. اینجا بود كه دوباره شهوت سكس با مادرموجودم را گرفت و تصمیم به اجرای مجدد برنامه دیشب گرفتم. این بود داستان شب رویایی من كه بعد از سالها انتظار بهش رسیدم داداش حشری, کیر,داداشی کوس, کوس خیس ,جنگل ,آب کیر کوس بدم ,آب کیر برده جنسی ,آنال تینیجر ,سکس خانوادگی سکس خشن ,برده جنسی سوراخ کون ,گشاد ,آب کیر کوس آب کیری کیر بخور ,کلفت کوس کره ای ,تست دو کیر ,سوراخ گشاد کیر سیاه ,کوس پاره زن جنده ,کوس پولی کوس نمای نزدیک تخم بخور ,آنال جنده شهوتی ,حشر بالا کیر خور ,سوراخ کون
خانواده با حال حشری ,کیر بابایی واسه همه هست
2.4K نظرة100%