دختر ناز کیر بابایی رو مالش میده براش

3K

شورت و کرست ست قرمز بهش داد خب از شوهر عمه ام بگم ک یه مرد قد بلند و خوشتیپ سنش تقریبا 43 و آدم مردمی هستش ولی من حس خوبی بهش نداشتم از اولم اسمشم جواده خب مادرمم یه زن شیک پوش با قد 165 و وزن 60 کیلو سنشم 39 مادرمم زیاد خوشش نمی امد از شوهر عمه ام اسم مادرمم نرگس خب داستان از این قراره ک این شوهر عمه ام خیلی میومد خونه ما منم با توجه به سنی ک داشتم میفهمیدم دنبال چیه مادرمم برا همین خوشش نمی اومد ازش ولی ارتباطش با پدرم خوب بود همیشه هم یا صبحا به بهانه اینکه نزدیک خونتون بودم دستشویی ام گرفته می اومد یا عصرا به تلفن مادرم زنگ میزد احوال پرسی میکرد خلاصه منم تک فرزند خانواده بودم ی روز صبح ی دفعه انگار شوک بهم وارد شد از خواب بیدار شدم دیدم صدای مادرم میاد انگار عصبی ولی آروم حذف میزد با صدای شوهر عمه ام میگفت بیا باهم باشیم همه نیاز هاتو برطرف میکنم مادرمم میگفت خیلی بیشعوری من متاهلم اهل این کارا نیستم این حرفا چیه میزنی آقا جواد یه ذره حرف دیکه زدن من نشنیدم ولی آخرش مادرم گفت برو دیگه الان شوهرم میاد اونم خدافسی کرد رفت دیگه خبری نشد مادرمم هروقت صبحا میومد دم خونمون آیفون جواب نمیداد همینطور تلفنشو منم بهش میگفتم زشته میگفت خوشم نمیاد ازش تا اینکه قرار شد من و مادرم بریم تهران ی ذره کار دکتری داشت دو شب قبلش شوهر عمه با خانواده اومدن بابام قضیه اینکه نرگس و امیر میخوان برن تهران به جواد گفته بود اونم گفته بود منم بلیط دارم برا همون موقع ی ذره کار اداری دارم منم همراشون میرم و زیر گوش بابام خونده بود امیر بچه اس هنوز اونم قبول کرده بود تا اونا رفتن به مادرم گفت جوادم گفته همراتون میاد مامانم گفت نمیشه نیاد بابام گفت چرا مادرمم بهونه ای نداشت گفت همینجوری گفت دیگه مباد خوبه یه مردم همراتون باشه خلاصه سوار اتوبوس شدیم مادرمم یه ساپورت با یه مانتو جلو باز تنش بود بود راه افتادیم صبحی رسیدیم سوار مترو شدیم گفتیم ی هتل بگیریم وسایل رو بزاریم توش بعد بریم سراغ کارامون رفتیم تا دروازه دولت اونجا ایستگاه رو عوض کردیم شلوغ بود جواد گفت امیر تو ار جلو برو مادرتم میندازیم وسط گفتم باشه منم از جلو رفتم همین ک مترو اومد فشار فشار شد ی لحظه صدای مادرمو شنیدم گفت اممم وارد شدیم جمعیت زیاد بود دیگه نتونستم رومو برگردونم فقط میدونم جواد چسبونده بود به مادرم ایستگاه بعد بازم شلوغ شد من یه ذره دور شدم ازشون نگا کردم دیدم مادرم رو به رو جواد جوادم قشنگ چسبونده بود بهش اونم از چشاش معلوم بود ناراضیه ولی جواد داشت حال میکرد برا خودش تا اومدیم هتل گفتیم دوتا اتاق میخوایم گفت فقط ی دونه سه تحت دارم مام دیگه چاره ای نبود گرفتیمش جواد رفت ی دوش گرفت بعد مادرمم گفت منم برم هروقت گفتم لباسامو بیار بعد بریم دکتر من خسته بودم ی ذره چشامو بستم جواد اومد بیرون مادرم رفت دیدم گفت امیر لباس جواد گفت خوابیده بگو خودم بهت بدم گفت آقا جواد بیزحمت ی شورت و کرست با حواله ام بهم بده جواد ساکو باز کرد ی شورت و کرست ست قرمز بهش داد مادرم اومد بیرون منو بیدار کرد جواد رفت پی کارش گفت مگه بهت نگفتم لباسامو بده آبروم رفت پیش آقا جواد گفتم حالا چیشده گفت رفتیم شهرستان نگی به بابات تو یه اتاق بودیم گفتم باشه گفت چاره ای نداشتیم دیگه بعد مادرم لخت شد تا لباس بیرون بپوشه اندام مادرم عالیه صورتش متوسط حشری میشی بلند شد صورت مادرمو گرفت سینه های سایز 75 با پوست سفید ی کس قلمبه با ی کون بزرگ ولی کمر باریک رفتیم دکتر برگشتیم نهارم با جواد خوردیم رفتیم هتل برا استراحت مادرم با همون لباسا بودم بعد من خودمو زدم به خواب دیدم مادرم گفت به جواد چرا تو مترو میمالیدی بهم شرم نداری تو گفت من ک بهت گفتم خوشم میاد ازت بعد جواد ی نیشگون از یه حای مادرم گرفت مادرم گفت وایی خیلی بیشعوری نکن بیدار میشه آبرومون میره عصری ام رفتیم بازار شام خوردیم من به دروغ گفتم میرم هتل گوشیمو میارمو میرم بازار جوادم گفت برو منم گفتم درو دیگه باز میزارم برا شما گفت باشه ی ذره فاصله گرفتم رفتم تو اتاق رفتم زیر تخت از بین دوتا تخت میشد همه جارو دید گوشیمو هم سایلنت کردم اومدن تو جواد همون جلو مادرم لخت شد لباس راحتی پوشید به مادرمم گفت تو میخوای تا. صبح اینجوری بخوابی گفت نه خب ولی جلو شما نمیشه لباس عوض کنم گفت من میرم دستشویی تو لباساتو عوض کن رفت مادرمم زودی مانتوشو درآورد ی لباس آستین کوتاه تنش کرد شلوارم درآورد ساپورتشو پاش کرد جواد اومد بیرون مادرم داشت میرفت دستشویی ی چک رو کون مادرم گفت جون چ کونی داری نرگس مادرمم گفت دیگه پدرمو دراوردی امروز از بس دستتو زدی در کونم و رو کسم بسه دیکه شوهرم یه تو اعتماد کرد رفت دستشویی برگشت نشست رو مبل جوادم رفت کنارش مادرم سرش تو گوشی بود جواد دستشو انداخت دور گردنش مادرم چیزی نگفت دست زد به سینه اش دستشو رد کرد ی دفعه دیکه دست زد به سینه اش مادرم عصبی شد گفت بسه دیکه ترو قرآن گفت عصبی میشی ج حشری میشی بلند شد صورت مادرمو گرفت لباشو خورد مادرم هرچی دست و پا میرد فایده نداشت چسبوندش قد دیوار و زیر گردنشو میخورد و سینه هاشو میمالید اونم هرچی قسمش میداد فایده نداشت تا اینکه گرفت لباس مادرمو درآورد جواد گفت جون بخورمت مادرم میگفت جواد امبر میاد آبرومون میره بزار برا یه وقت دیگه ولی جواد گفت تو دیکه گیر من نمیفتی خوشگله کرستشو درآورد سینه های مادرمو میخورذ مادرمم دو سه باری آه او کرد ولی دلش نبود هعی میگفت امیر الان میاد جواد ساپورتشو درآورد برگردوند مادرمو دو تا چک زد در کونش گفت حیف این کون نیست زیر من نباشه جواد شورت قرمز مادرمم درآورد مادرم گفت جواد بخدا خجالت میکشم اینجوری بیخیال شو روشو برگردوند دوباره داشت کس مادرمو دست مالی میکرد ک تلفن مادرم زنگ خورد بابام بود جواد گفت ول کن مادرم گفت نه باید جواب بدم جواب داد دیدم جواد پشت مادرم لخت شد بهش چسبید مادرم چشاش گرد شد و با اون دستش داشت جداش میکرد ولی جواد بوسش میکرد و سینه هاشو میمالید مادرمم زود تلفن رو تموم کرد گفت امیر میاد الان دیگه بیخیال شو گفت مشکلت امیره گفت اره گفت ینی اگر امیر نیاد میخوابی زیرم گفت امم جواد بهم زنگ زد جواب ندادم گفت بیا معلوم نیس کجاس بعد بهش اس دادم گفتم تا یه ساعت دیگه میام مادرم تا اون داشت اس رو میخوند شورتشو پاش کرد جواد دیدش عصبی شد شورت مادرمو پاره کرد مادرم گفت وایی چیکار میکنی دیونه گفت قوم دادی گفت امیر گفته تا یه ساعت دیگه نمیام خیلی کیرت خوشمزه بود جواد گفت زانو بزن مادرم زد کیرشو دستش گرفت خیلی کلفت بود گفت ساک بزن مادرم ساک میزد براش اونم حال میکرد گفت برو رو تخت بخواب مادرمم خوابید گفت جواد تو کسم نکن کیرت خیلی بزرگه اذیت میشم لاپایی بزن گفت من کسنو میخوام جنده یه لب ازش گرفت مادرمم گفت به درگ هرکاری میکنی بکن فقط زود جوادم پاهاشو گذاشت رو شونه کیرشو گذاشت رو کسش آروم سرشو فرو کرد مادرم گفت وایی خیلی کلفت جواد آروم جوادم فشار میداد میگفت چقدر تنگی تو جنده مادرم گفت خیلی بزرگه کیرت جوادم گفت حیف این کس نیس دست شوهرت باشه بازم فشار داد مادرمم هعی وایی آه میکشیدم تا اینکه جواد یه دفعه تا آخر زد تو کسش مادرمم گفت اییییی سوختم جرم دادی خیلی نامردی آروم شروع کرد تلمبه زدن ی دفه آب مادرم اومد گفت آب تو نیومد گفت من مثل شوهرت نیستم گفت بیا رو کیرم روش نشست بالا و پایین کرد گفت جواد ترو خدا بسه امبر میاد گفت جنده خفه شو بالا پایین کن مادرمم بهش برخورد هیچی نگفت هعی بالا و پایین کرد تا جواد داگی هم کردش مادرمم فقط آه میکشید تا آبش اومد ریخت تو کس مادرم مادرمم گفت واییی آتیش گرفتتم بعد جواد رفت بیرون مادرمم با شورت پارش آب جواد ک از کسش میومد رو تمیز میکرد بعد گفت بهم میگه جنده کثافت اگه بهم نگفته بودی تا ابد باهات بودم خیلی کیرت خوشمزه بود شورتمو چیکار کنم حالا انداختش تو سطل زباله و رفت حموم داداش حشری, کیر,داداشی کوس, کوس خیس ,جنگل ,آب کیر کوس بدم ,آب کیر برده جنسی ,آنال تینیجر ,سکس خانوادگی سکس خشن ,برده جنسی سوراخ کون ,گشاد ,آب کیر کوس آب کیری کیر بخور ,کلفت کوس کره ای ,تست دو کیر ,سوراخ گشاد کیر سیاه ,کوس پاره زن جنده ,کوس پولی کوس نمای نزدیک تخم بخور ,آنال جنده شهوتی ,حشر بالا کیر خور ,سوراخ کون