سلام من اسمم محسنه ۲۸ سالمه و این داستان واسه ۲ ماه پیشه و کاملا واقعی اگه گی دوس ندارین نخونینقدم حدود ۱۸۱ هست وزنم ۹۵ نمیشه گفت چاق ولی توپرم یه کمم شکم دارم با رونای برجسته و سکسی و کون قلمبه پوستمم خیلی سفیدهمن دوران نوجوانی خیلی حشری بودم و خیلی کون داده بودم حتی یادمه یه پسره تو محلمون بود کونیش بودم و هر هفته دو سه باری منو میکرد…خودمم لذت میبردم اصولا دوس داشتم تو سکس نازمو بکشن و از این حرفاحتی به یکی از دوستای صمیمی خودم دائم کون میدادمولی چند سالی شده بود که بخاطر شرایط زندگی کوچ کردیم یه شهر دیگه و منم شاید ۵ سال میشد که سکس نداشتم ولی دائم تو فکرم بود…همین دوماه پیش بود که خانوادم رفتن مسافرت و من بخاطر کارم موندم خونه وقتی خونه رو تنها دیدم عجیب کرمم گرفته بود…خودمو حسابی شیو کردم حتی یه مو هم باقی نذاشتم خیلی بدنم سکسی شده بود…تو یه گروه دوستیابی گی عضو شدمیه پسره بود اسمش آریا بود ۱۷ سالش بود یه عکس گذاشته بود باور نکردنی بود به جرات میتونم بگم ۲۰ سانت کیر داشت دنبال مفعول بود رفتم پی ویش پیش خودم گفتم چون سنم بالاست قبول نمیکنه چون هم سن میخواست…رفتم سلام کردم و مشخصات پرسید یکم از خودم تعریف کردم سفیدم و بدون مو و این چیزا:) عجیب کیرش حشریم میکرد از همه مهمتر سن کمشعکسمو خواست فرستادم یه چن تایی انگشت به دهن مونده بود میگفت خوشش اومده منم تو کونم عروسی بود…یه کم حرف زدیم و عکس رد و بدل کردیم لامصب چه کیری داشت اصلا به سنش نمیخورد بعد اینکه اعتمادمون جلب شد عکس با فیس فرستادیم خودش بی بی فیس بود ولی کیرش لامصب معرکه بدنشم لاغر بود ۶۰ کیلو با قد ۱۷۳ پوستشم سبزه با کیر سیاه…گفتم حاضری حضوری بریم یه کم من من کرد میترسید گفتم بیا اینجا کسی نیست گفت نه تو بیا گفتم مکانت جوره گفت نه ولی یه جای خلوت پیدا میکنیم…گفتم یعنی کجا گفت انباری یا پشت بوم گفتم بگایی میشه گفت نترس من قبلا یکی دو نفری رو اینجوری کردم…گفت دور خونمون همش ویلاییه پشت بودم لبه داره دید نداره…فقط بخاطر اینکه نظرشو جلب کنم قبول کردم…قرار گذاشتیم واسه ۱.۵ شب…خلاصه راه افتادم سمت خونشون سر راه یه کاندومم گرفتم…راست میگفت یه خونه سه طبقه بود اطرافشم ویلاییگفت کفشتو در بیار صدا نره منم در اوردم و دستم گرفتم رفتیم بالا پشت بومشونم یه دیوار یه متری بود که هیچ دیدی نداشت از اطراف…رفتم بالا درو از پشت قفل کرد دیدم رو زمین یه زیر انداز و بالش هست یه لیوانم بود گفتم این چیه گفت روغنه دیگه چیزی نداشتم:)گفت عجب کونی داری لعنتی چن بار دادی گفتم بچگیا زیاد گفتم چه کیری داری تو گفت به نظرت تحمل داری گفتم باید داشته باشم نمیدونم…گفت بجنب داره صدات میکنه قشنگ برجستگی کیرش از رو شلوار خونگیش معلوم بود دست گذاشتم روش عین سنگ بود تحمل نکردم درش اوردم چه کیری بود هر چی بگم نمیتونین تجسم کنین…مهلت ندادم سرمو بردم روش کردم تو دهنم یاد قدیم افتادم وقتی واسه دوستمو میخوردم میخوردم اونم آه میکشید گفت بیا بالاتر دستم به کونت برسه دست گذاشت روش انگار صد سال بود ارضا نشده بودم اینقدر شهوت داشتم دستشو کرد تو شورتم و لای کونم منم عین وحشیا کیر میخوردم گفت در بیار شلوارتو منم در اوردم حتی تی شرتمو گفت بیا رو دهنم حالت 69 شدیم رو ابرا بودم سوراخمو میک میزد گفت حیف بود اسن کونو نخورده بکنی بعد انگشت میکرد توش گفت بسه پاشو از جیب لباسم کاندمو دادم بهش گفت با کاندوم گفتم اره گفت پس میشه لباسامو در بیاری اونم کامل لخت کردم کاندومو گذاشت نصف کیرشو گرفت کاندومه دقیقا:)حالا دو تا ادم لخت نصف شب رو پشت بوم بودیم:)گفت چجوری دوس داری گفتم من میام روت رفتم نشستم روش پشتمو کردم بهش گفت جاااان چه کونی بهترین چیزی هستی که میخوام بزنم…تتظیم کردم سرشو دادم تو خیلی درد داشتم چشام سیاهی رفت مکث کردم گفت صبر کن بقیش با من…باورم نمیشه بعد این همه کون دادن دردم بیاد از پهلوهام گرفت به زور نشوندم تا ته رفت درد تا مغز استخونم رسیده بود پاهام سر شده بود دو سه بار بالا پایین شدم از درد زیاد بلند شدم کیرش در اومد گفت چی شد گفتم درد دارم…گقت بیا اینور داگی شو بهتره…داگی شدم دستم رو زمین کمرمو کامل دادم بالا اهل دلاش میدونن اینطوری بازتر میشه…دوباره اومد پشتم یه کم از لیوانه روغن ورداشت زد به سوراخم کیروش گذاشت تو باز تا ته فشار داد بازم درد داشتم واقعا از درد زیاد اشکم در اومد باز کشیدم بیرون گفت وایسا یه کم انگشتم کرد دو تایی سه تایی تف مینداختگفت بابا من ۱۵ ساله کردم تحمل کرد تو که گفتی خیلی دادی گفتم نمیدونم والاگفت حالا به پشت بخواب پاهامو از هم باز کرد تف انداخت سر کیرش با اینبار از لیوانه مستقیم روغن ریخت دو باره فرو کرد خودمو جمع کردم گفت شل کن دردت نگیره یه کم توم نگه داشت بعد شروع کرد تلمبه زدن خیلی درد داشتم تصمیم گرفتم این بار تحمل کنم اونم از رونای پام گرفته بودو میکرد انگار با درد کشیدن من بیشتر لذت میبرد اون میکرد و اشک بود که از چشمای من میریخت میکرد توم و میگفت اخ جووون چقدر تنگی تو کیر منم از درد خوابیده بود با دو سه تا اه و فشار دادن رونام ارضا شد تو کونم و همونجا نگه داشت قشنگ نبض زدن کیرشو تو کونم حس میکردم یه کم اونجا نگه داشت و چن تا تلمبه دیگه زد تا کیرش شل شد و کشید بیرون کاندومه عین بادکنک باد کرده بود پر آب بود…من فقط تو فیلم سوپرا همچین چیزی دیده بودم:)کاندومو کشید بیرون و یه خرابه پشت خونشون بود یه کم اینور اونورو نگاه کرد و انداخت اونجا بعد با دستمال خشکش کرد لامصب کیر خوابیدشم گنده بود…من هنوز رونام سر بود گفت مرسی خیلی خوب بود بهترین کونی بودی که کردم…گفتم بریم گفت اره چون این دیگه راست نمیشه فعلا…لباسمو پوشیدم از درد نمیتونستم راه برم گفتم فلجم کردیا؛)گفت تو گفتی خیلی دادی ولی تنگ بودی که گفتم خیلی ساله نداده بودم یه روز جور میکنم میای پیشم گفت ببینم چی بشه…اخه خانوادم گیرن…ولی دو روز بعدش اومد خونمون و دوبار دیگه منو جر داد که اگه دوس داشتین مینویسمنوشته: محسن
111