سلام به همه دوستان دوستان بیکار نیستم یا جقی که بیام از فانتزیام بگم پس اگه میخاین هی بگین الکیه و اینا کون لقتون و بهتره. ک داستانو نخونین.حسین هسم یه بچه پول دار برای حفظ حریم خصوصی اسمی از کار بابام و خودم نمیارمخودم شیرازی هستم ی بچه سفید ۲۱ساله ۱۸۰سانتی با وزن ۸۰تاهیکلم رو فرمه و باشگاه میرم و ۲۱سانت هس کیرم خونه و ماشینم دارم توی کارگاه بابامم اداره میکنم جای اون و سرگرممخب بریم سر اصل مطلباون موقع ۱۸سالم بود داشتم میرفتن باشگاه ک یهو ی دختره رو دیدم چون خودم دخترای کم سن رو بیشتر دوس دارم نظرمو جلب کرد(منظورم دخترای ۱۵تا۱۷ساله)وایستاده بود کنار پیادهروکنارش پارک کردم گفتم خانوم کوچولو کجا میری برسونمت-مرسی اسنپ گرفتم الان میاد+تو ی تویوتا هایلوکسو به یه پراید ترجیح میدی خدایی؟-خب نمیشه که اونو ام بپیچونم+لغوش کن بابا پسر خوبی هسم مطمعنا خوشت میادیکم دیگه ام روی مخش کار کردم تا سوار شدی دختره ی خشکل بود چشمش سبز بود و موهاش قهوه ای لختبا قد ۱۶۵تا اسمشم خاطره بود.مورد علاقه ی من بود خیلی خوشم اومده بود ازشگفتم کجا بودی؟-باشگاه بودم+به به ورزشکازم که هستی-اره+خیلیم خوب،کجا میری برسونمت؟-فرهنگ شهر هس(کجاشو نمیگم دیگه)+باشه سفت بشینرفتیم رسوندمش شمارشم گرفتمبعد که چت کردیم فهمیدم فقط ی رل داشته قبل از من ک همونم سادگی کرده و عاشقش شده و عکس نود بهش داده اونم عکسو اتو کرده گفته باید باهام سکس کنی تا پخشش نکنمولی خاطره قبول نکرده بود پسره ام جرعت نکرده پخشش کنه و بیخیالش شدهبعد از اونم دیگه نتونسته که با کسی رل بزنهگفتم ک چیشد با من اوکی شدی؟گفت از قیافت معلومه پسره خوبی هسیهرچند خودم فهمیدم کص میگه و برا پولم بوده و ماشینم۷ماهی باهاش هی قرار گذاشتم و ویدیو کال. و کافه و قلیون اینا بعدش بم پیام داد ک دارم میرم شمال گفتم تو نروبزار مامان بابان برن ی بهونه بیار بگو امتهان واینا داریراضیش کردم ک نرهگفت بفرما نرفتم الان چیکار کنم تنهایی؟گفتم الان به اندازه ی ۱۵روزی که مامان بابات رفتن شمال لباس بردار دارم میام دنبالتگفت بیام پیش تو؟گفتم اره مگ چی میخاد بشه+خودت میدونی دیه نزار من دهنم باز بشه+خوبه دختر تیزی ام هسی ولی قرار نیس که همش همین باشه فکرشو بکن ۱۵روز پیش من باشی چقدر خوبه-اره جون خودت+با من کل کل نکن اماده شو-باش باوبعدس رفتم دنبالش قبلسم رفتم اسپری و ی بسته کاندوم و دوتا بسته تنباکو خریدم و ی مقدارم مشروب گرفتم برا این چند روز بعدشم رفتم دنبالشی ارایش ملایم کرده بود با یه کیف،ولی رژش خیلی تو چشم بود.همین ک سوار شد ی لب محکم گرفتم ازشگفت-بزار سوار بشم+نتونستم جلو خودمو بگیرم-بیو بریم یه کوبیده ای چیری بگیریم دارم از گشنکی میمیرم+باشه عزیزم سفارش میدم میریم خونه میخوریم-باش.رفتیم ناهارو گرفتیم توراهم کلی تنقلکی خریدم برا توی خونهناهارو ک. خوردیم گفت بیا بریم بخابیم خستمهمنم با خودم گفتم صگ تو ظرر دم غروب جوری میکنمش ک صدا صگ بدهرفتیم خابیدیم اومد تو بغلم پشتشو کرد بم منم دست انداختم از روی سینش گرفتمشمعلوم بود ک خیلی بزرگه نصبت به سنش ۷۰بود حدودای ساعتی خابیدیم بعدش بلند شدیم یکم نسکافه خوردیم باهم حرف زدیم و حرف زدیم تا عصرگفتم ی لحظه الان میامرفتم شروبو اووردم گفتم قلیون میکشی یا سیگارگفت من سیگاری نیسم قلیون میکشمبراش قلیون چاق کردم خودمم دوتا پاکت مالبرو قرمز داشتممشروبو زدیمو رو هوا بودیم رفتم توی دستشویی به بهونه دستشویی اسپری زدم و اومدمم.جفتمون رفتم پیشش دست کردم پهلوشو گرفتم و لبمو گذاشتم رو لبش اونم دست انداخت دور گردنم و اومد روی پام نشست همین طور ک لب میگرفتیم تاپشو در اووردم(سوتین تنش نبود) از کمرش با ناخونم اروم کشیدم تا پهلوش بعدشم سینه هاشاروم اروم رفتم پایین سینه هاشو خوردم خیلی سفت و خش فرم بودبلندش کردم رفتیم توی اتاقم روی تخت انداختمش از شکمش مکیدم تا اومد پایین شلوارکشو در اووردم ی شرت طوری مشکلی خشکل پاش بوداز روی شرتش کصشو بوسیدم بعدش رفتم رونشو یکم مکیدم همزمان شرتشو در اوودمچی میدیدمی کص تپلی خیلی تمیز ،سرخ و سفید و خیسکسشو کردم با دستمم سینشو گرفته بودمبعدش بلندش کردم گفتم کیرمو دربیارخودمم پیرهنمو در اووردم کیرمو در اوورد ی کم ترسید ولی ادامه داد به خوردنبعد ی پنج دقیقه ای خورد گفتم بسهخابیدم روش یهو دیدم صداشم ی نمه لرزید گفت حسین؟+جونم؟-من میترسم+از چی؟-کیرت خیلی بزرگه+اها اروم میکنمت کارمو بلدم عشقم-مطمعنی؟+اره بابا اگه اذیت شدی من لایی میرم-باشه+شل بگیر میخام انگشتت کنم تا باز بشی یکمانگشت کوچیکمو کردم تو کونش چرخونمش بعد انگش فاکمو کردم تو کونشاروم اروم انگشت اشاره کردم تو کونش و الی اخر کونشچ اندازه چارتا انگشت باز کردم ولی حوری. ک خودمم حال کنمدوتا پاشو باز کردم و دادم بالاکیرمو گذاشتم در کونش اروم کردم تو سرش ک رفت داخل ی اهی کشید گفت اروم اروم بکن داخل اولش فقط بخاطر اینکه انگشت کردی درد نگرفت زیاداگفتم باشاروم اروم کردم داخلش اونم دستشو انداخنه بود پشت شونم ناخونشتم خیلی بلند بود لامصب بهش فشار میومد کمرمو به گا داد ی ۱۰دقیقه ای گیر داخل کردنش بودم بعدشم بالا پایین کردم اروم اروم تا ی ۱۰ دقیقه ای یکم تندش کردم تا ارضا شد سینه هاش سفت شد خیلی لذت بردم کیرمو کشیدم بیرون تا دیدم ارضا شده تند تند کشیدم روی کصش دوباره با شتاب کردم تو کونش ی جیغی زد خودم پشیمون شدم از کارمولی ادامه دادم تند تند تلمبه میزدم ک خسته شدمبغلش کردم همون طور ک کیرم تو کونش بود برعکش کردم خودم رو به کمر خابیدم اونم نشوندم رومگفتم بالا پایین بشویکم بالا نابین شد ولی زیاد حال نکردم خودم تلمبه زدم بعد ی ۵دقیقه ای ابم اومد ریختم ته کونش خودشم ارضا شددوبارههمون طور خابید روم چون جفتمونم مست بودیم نفهمیدیم چطوری تا صب خابمون بردصبحشم رفتیم حموم برام ساک زد ریختم ته حلقش همشو خوردو بقیه روزام همین طور گذشت بعد ی مدت پردشم زدم خودمک هنوزم باهم هسیم و پردشم زدمو قصد ازدواجم دارم باهاشاگه خوشتون اومد بقیه سکسامونو تعریفبچه ها همون طور که اول داستان گفتم بیکار ک نیسم بیام الکی شر و ور. سر هم کنم بنویسمهرکیم فحش داد شعور خودشو رسوندهحتما توی نظرات بهم بگین بقیشو بگم یا نهنوشته: حسین
352