سلام من میلادم30 ابجیمم سمیرا22 از مشهدچند روز پیش باهاش طبیعی شدم یعنی رمون تو رو هم باز شد الان تعریف میکنم چجوری.مامان و بابام دو روز کار داشتن رفتن روستامنم نشسته بودم تلویزیون نگا میکردم یهو دیدم آبجیم از اتاقش با یه لباس مجلسی کوتا خیلی تابلو اومد بیرون.منم خشکم زده بود تا حالا فقط با شلوار و تیشرت توخونه بوده…اومد جلوم گفت بیزحمت ازم یه عکس بگیر میخام مدل لباسمو برا دوستم بفرستم.اون لباسشو برا عروسی دختر داییم خریده بود ولی من تنش ندیده بودم.خیلی تابلو سرخ شدم و دستپاچه شدم،گوشام قرمز شده بود.من شلوارک پام بود بدون شورت اونقدر تابلو کیرم راست کرده بود نمیتونستم از جام پاشم.یه لحظه دیدم چشمش به کیرم افتاد زیر لب یواش خندش گرفته بود منم بیشتر قرمز شدم.یه چندتا عکس گرفتم ، دیدم کاراش ضایس هی خم میشه به طرفم چاک سینش تابلو بود.فهمیدم که شورتم نداره دیگه یه لحظه نزدیک بود ابم بیاد گوشیو سریع دادم بهش گفتمببین خوبه؟منم رفتم سمت یخچال یکم اب بخورم سریع کیرمو دادم زیر کش شلوارکم تابلو نباشه.اونم نگاه کرد عکسارو گفت یه دوتا ه از پشتش بگیر. ÷شت لباسشم مثل یقه باز بود.وقتی پشتش بهم بود الکی گفتم تکون نخور تار میشه داشتم سریع کیرمو میمالیدم.بعد یهو به خودم گفتم خاک تو سرت تابلوعه داره نخ میده دیگه شورتم نداره بر همین منم مث خر میترسیدم وهمونجوری که پشتش بهم بود از پشت گوشیو اوردم جلوش گفتم خوبه؟بهش خورده بودم ولی کیرمو جرات نکردم بزنم بهشداغ داغ بودم.گفت مرسی خیلیخوشگل گرفتی منم بغلش کردم دستام رو سینه هاش بود ، دفعه اول بود دستم به سینه هاش خوردخیلی حال میداد منم گردنشو بوس کردم گفتم با این لباس چقد خوشگلی تویهو دیدم خودشو داد عقب خورد به کیرمباورم نمیشد یکدفعه با دستش کیرمو گرفت تومشتشمنم خشکم زده بودبرگشت رو به کیرمم تو دستشچشاش پر اب بود تابلو حشری بودمنو سمت مبل هل داد منم افتادم رو مبل کیرمو یکم مالید یهو ابم با فشار تو شلوار پاشیداینقد خجالت کشیدم نمیدونستم کجا فرار کنماونم گفت خجالت نکش من یهو سرد شدمولو شدم رو مبل به سمت عقب سقفو نگا میکردمدیدم رفت دسامال کاغذیو آورد شلوارکمو کسید دراورد کیرم هنوز شق بودخشکش کردهمونجوری کون لخت بودم دیدم واستاد دامنشو داد بالا اومد جلو دهنم منم از خدا خاسته ترسم ریخته بود کسشو خوردمبا دستامم کونشو میمالیدمهیچ مویی نداشت کسشم شور مزه بود یهو دیدم لرزید و نشست رو زمینچند دقیقه دوتامون ساکت ساکت بودیممن رفتم حموم بعدش رفتم خوابیدمشبشم بابام اینا اومدن امروزم هنوز باورم نمیشه باهاش طبیعی شدمهمش به هم نیگا میکنیم زیر زیریکی میخندیمهر موقع میرم تو اتاقش مثلا کار دارم هی انگشتش میکنم اونم دست میزنه به کیرمتا بعد ببینم چه برنامه ای میشه بریزیمممنون بچهنظرتونو بگید ممنوننوشته: میلاد کیر خور
206