میخوام براتون از خاطره سکس خودم که مربوط به سال پیشه براتون بگم و البته اینم بگم که این داستان کاملا واقعیه.اول از خودم بگم اسمم پویاست قدم ۱۸۵ وزنم ۸۰ ولی چون باشگاه میرم اصلا چاق نیستم و خیلی رو فرمم. داستان از اونجا شروع شد که یه مدتی بود که بیکار شده بودم و دنبال کار میگشتم تا این که داخل سایت دیوار برای یه آگهی تماس گرفتم و رفتم برای مصاحبه. تایمی که من داشتم فرم پر میکردم یه دختر خانومم هم زمان با من اومده بود و داشت فرم پر میکرد. قد نسبتا کوتاه بدن توپر سبزه گندمی با سایر سینه هشتاد. کلا حواسم پرت شده بود خصوصا تتو ای که روی ساق پاش زده بود شلوار کوتاهی که پوشیده بود دیوونه کرده بود منو. اون روز گذشت و من به عنوان حساب دار شروع به کار کردم اما به خاطر مدرکم زیر دست همون دختر خوشگله یعنی خانم محمدی بودم. نزدیک یک ماه گذشت و رابطه و دوستی ما تو محل کار گرم و گرم تر میشد جوری که بقیه همکارا شک کرده بودن. البته اینم بگم که من به هر بهونه ای که میشد خودم و بهش نزدیک میکردم یا برای پرسیدن سوال دستمو رو شونش میذاشتم و اونم هیچ مقاومتی نمیکرد. تا اون روز عالی رسید. کل بچه ها خداحافظی میکردن میرفتن فقط من موندم و خانم محمدی و منشی مون که البته بعد از نزدیک به یک ساعت منشی مون هم رفت. من خرکیف شده بودم ولی خب خداییشم کار ریخته بود سرمون کل حساب رسی ها مونده بود. خانم محمدی هم به خاطر فامیلی دوری که با مدیر شرکت داشت کلید های دفتر و گرفته بود. من مشغول کارهام بودم درگیر زونکن ها که اومد سمتم گفت وقت زیاده بعد شروع کرد با دستاش صورتم ناز کردن گفتم منظورت چیه گفت خودتو به اون راه نزن مگه همینو نمیخواستی. گفتم راستش رو بخوای چرا. از روی صندلی بلند شدم و بغلش کردم و شروع کردم آروم لب گرفتن ازش. وقتی دیدم داره لبام و میکنه فهمیدم بدتر از من اونه. شروع کردم گردنش رو لاله گوشش رو خوردن صدای نالش بلند شد. دست بردم تک تک دکمه های مانتو سرمه ای رنگش رو باز کردم. وای خدا چی میدیدم یه تاپ سفید که داخلش دوتا سینه مثل پرتقال داشت میترکید از زور جذبی. یک کم براش مالوندم و تاپش رو دراوردم یه سوتین مشکی تنش بود که منو بیشتر از قبل دیوونه میکرد. دکمه شلوارش و باز کردم و شلوارش و دراوردم دیدم بله شرت و سوتین رو باهم ست کرده مشکی. دستم و که روی کسش کشیدم خیس خیس بود. دیگه طاغتش تموم شد اول سوتینش رو خودش باز کرد. بعد اومد سراغ پیرهن من. قبل از اینکه سراغ کیرم بره شروع کردم به خوردن سینه هاش. واقعا که خوردنی بود خصوصا اون نوک های برجستش من سینه هاش و میک میزدم و اون ناله میکرد و چنگ مینداخت لای موهام. قشنگ هر کدوم از سینه هاشو ده دقیقه خوردم و اومدم سراغ شکمش و نافش و با زبونم کشیدم تا رسیدم به شرتش. شرتش رو دراوردم و دروازه بهشت به روم باز شد. وای چه کوسی جلوم بود یه نمه رنگش تیره بود ولی خیلی تمیز بود و خیس خیس. یه پاش رو گذاشتم رو میز و همونجوری که تکیه داده بود شروع کردم براش خوردن. چوچولش رو میک میزدم و زبونم و توش میچرخوندم و اونم دیوونه وار سرمو فشار میداد روی کوسش تا جایی که دیدم سرم رو بین پاهاش قفل کرد و بدنش لرزید فهمیدم ارضا شد. بلند شدم یه کوچولو بغلش کردم و یک کم لب گرفتیم تا آروم شد اومد سراغ کیرم و شروع کرد ساک زدن. انصافا خوب ساک میزد. بعد از چند دقیقه طاقتم تموم شده بود برش گردوندم پای راستش رو گذاشتم روی میز و آروم کیرمو دادم رفت تو کوسش. شروع کردم تلمبه زدن و صدای نالش اتاق رو گرفته بود. خیلی حال میداد هم تلمبه میزدم و هم از پشت سینه هاش رو گرفته بودم و گردنش رو میخوردم. بعدش صندلی میزبان رو آوردم که دسته نداشت نشستم و نشست رو کیرم و بالا پایین میکرد منم سینه هاش رو میخوردم. بعد از چند دقیقه دیدم داره آبم میاد دراوردم و روی شکمش پاچیدم. بعد که بلند شدیم و خودمون رو ترتمیز کردیم و اون روزم تموم شد. بعد اونا بعد یه مدت رفتن خارج از کشور و منم دیگه بیخبر شدم ازش و از اون شرکت جدا شدم.امیدوارم خوشتون اومده باشه صد در صد واقعی بودممنونم از همگینوشته: پویا
73