سلام روز بخیر به تمام کسایی که دارن این داستان منو میخوننمن کیمیا هستم و 17سالمه متولد تهران هستم قدم 157 ولی وزنم و دلم نمیخاد بگم چون خوشم نمیاد فقط اینو میگم که نسبت به قدم 10کیلو اضافه وزن دارم، پوستم سفید موهام سیاه چشمم قهوه ایی و سینم 65 یکم شکم دارم اما کوچولو، رون و باسن درشت و پهلو دارم، هیکل ام جوری که مرد ها دوس دارن، اما خودم نهداداش ندارم یه خواهر دارم که ازدواج کرده، مادر پدرم جدا شدن و هر دو ازدواج کردن و من با مادرم زندگی میکنم و آخر هفته ها پیش باباممماجرا مال چند سال پیش هستش که من هشتم بودم یعنی 14سالم بود، از تهران با مادرم اسباب کشی کردیم اومدیم کرجنمیتونم بگم کدوم محله چون هنوز بلند نشدیم از اینجامن تنها بودم و همیشه تو اتاقم وقت میگذرونم. حقیقت تازه با سایت های سکسی فارسی آشنا شده بودم و شبا یواشکی داستان و فیلم و عکس سکس نگاه میکردم، و با خودم ور میرفتم، هیچ دختر یا پسری نمیتونه بگه نه من ندیدم یا دلم نمیخواست امتحان کنم چون دروغهخب منم تازه آشنا شده بودم و حرارت ام بلند شده بود اما خب نمیشد کاری کنم. منم که خجالتي و کم روکم کم داشتم با اهالی آشنا میشدم که فلان دختر کیه یا فلان پسر خونشون اونجاست اسمش چیه و…یه روز که حموم بودم خیلی حشری شده بودم و از ته دل دلم میخاست یه پسر ظاهر بشه و منو یه جوری که چیزی ام نشه بکنه و غیب شهگاهی توی یه اپلیکیشنی ناشناس سکس چت هم میکردم اما جرات نداشتم شماره بدم یا دوست بشم تا اینکه یکی و دیدم که یه جورایی خوشم اومد ازشیه پسره داخل خیابون اصلی ما زندگي میکرد سنش ازم خیلی بیشتر بود که بعد فهمیدم 28سالشه اما اصلا بهش نمیخورد من فکر میکردم 20سالشه بخدا، اسمش ساسان قد بلند چشم ابرو مشکی خوش تیپ، یه پراید هم داشت که همیشه داشت میشست و ور میرفت منم گاهی از پنجره نگاهش میکردم، نمیدونم چرا ازش خوشم اومد ولی خب چه میشه کرد، نمیشد برم بگم باهام دوست بشو که، از اینم متفر بودم بهم بگن بچه و خودمو بالغ میدونستم ولی در واقع کم سن بودم، اوضاع همین جوری بود تا اینکه یه روز رفته بودم مدرسه و موقع برگشت تو سوپرمارکت دیدمش. عادی رفتار کردم خرید داشتم میکردم اونم داشت با یکی حرف میزد راجب لوازم ماشین و این چیزا که گفت شمارم و یادداشت کن زنگ بزن بهش بگم ارزون حساب کنه، تا شماره گفت من زیر لب تکرار کردم 091979… و تا از سوپری بیام بیرون تند تند تکرار کردم و سریع تو کاغذ نوشتم، دیگه هر روز و شب شده بود دید زدن عکس های پروفایل و تصور خیالی اش موقه ور رفتن با خودم، این موضوع رو با دوستم سهیلا مطرح کردم و گفت میخای بهش بدی؟ گفتم یه بار لاپایی، گفت خب بعدش دیگه ندی ها گفتم باشه و اون بهم راهکار داد، انصافا هم خوب بود راهکار اش، با یه تلگرام دیگه به ای دی اش پیام دادم، سلام و این چیزا بی مقدمه گفتم ازت خوشم میاد اما معرفی نمیکنم، خیال کرد دارم اذیت میکنمش ویس که دادم دیگه جدی حرف زد، و بدون اینکه بفهمه من کی ام فقط با یه عکس از لبم باهاش یه ماه چت کردم، کارمون به سکس چت کشید واقعا بهم حال مبداد اولین بار بود با یکی این حرف ها و میزدم که ازش خوشم میومد، دیگه کم کم اعتماد کردم و راحت حرف میزدیم، بهش گعنم میخام یه بار اونم لاپایی امتحان کنم فقط یه بار اونم گفت اگر بدونم کی و ازت خوشم بیاد قبولقسم دادمش که به احدی نگه تا از شماره واقعی خودم از واتساپ تصویزی گرفتم منو دید داد زد واااای تو؟ گعنم آرهفکر کردم الان میگه بچه ای و… اما گفت لعنتی عاشق توام من باورم نمیشه این تویی. عاشق اون تن تپلیتم، خلاصه من از اینجا شروع شد حرف سکسی اصلی و دیگه هر شب شده بود سکس چت، میخاست منو سر قرار ببینه اما نرفتم چون نمیتونستمیه روز که مامانم با شوهرش میخاست بره تهران خونه مامانه شوهرش من گعنم نمیام. گفت پس باشه و ما غروب میایم هر يه ساعت هم زنگ میزنیم خونه باش. گفتم چشماینا که رفتن با یه استرس خاصی به ساسان گفتم اگه دوس داری امروز میتونم جور کنم بیای و اون یه بار و بکنیم. اونم گفت تا یه ساعت دیگه اونجام. گفتم نه بزار ساعت 12 که مطئن شم مامانم رسیده تهران و موندگار شدهرفتم حموم و همون یه ذره پشمم و زدم تمام تنم و بادی اسپلش زدم و یه شرت داشتم قرمز بود و انیمیشنی بود اما خوشگل بود پوشیدم با شلوار لی تنگ و تاپ. ساعت داشت کک کم به 12 نزدیک و نزدیکتر میشد و استرس من بیشتر میشد هی میگفتم همین یه باره همین یه بارهساعت 12 شد زنگ زد من دم در ساختمون میلاد هستم، گعنم در و میزنم بیا طبقه 4 واحد 23در پاینن و زدم در خونه هم آروم پیش کردم. ساسان اومد و در و بستقلبم داشت در میومد از ترس، اون ولی خوب رفتار کرد و عادیاومد جلو ماچ کرد منو یه نایلون دستش بود و رفتیم رو مبلاومد کنارم نشست و کلی حرف زدیم، کلی خوراکی و چیز میز خریده بود و من یخم باز شداونم بلد بود چکار کنه وسط حرف زدن بدنم و میمالید، ساعت 1 شد گفت نمیخای بیای بغلم. منم حرفم قطع کردم آروم رفتم تو بغلش،، وای چه تن سفتی داشت، داشت قربون صدقه من میرفت و دستش رو روی کونم میکشید، گفت بریم اتاق یا اینجا، گفتم تو اتاق من، پاشدیم رفتیم تو اتاق، لبم رو لبش قفل کرد و من شل شدم، و حس کردم لاپام خیس، آروم شلوارم داد پایین و داشت با کونم ور میرفت که گوشی زنگ خورد پریدم برداشتم مامانم بود گفت خوبی و… منم مطمن شذم که راه نیوفتادن، برگشتم پیشش دیدم لخت مادر زادجیغ زدم گفت هیس چته، کپ کردم یعنی ها، یه کیر گنده و ششششق. بدن لخت با سینه پر مومنو آورد تو بغلش و دونه دونه لباس از تنم در آورد و لختم کرد دیگه راه فرار هم نداشتم، سینه هام و شروع کرد به لیس زدن انگار بهم برق وصل کردن خیلی حال مبداد. نفس نفس میزنمکیرش و داد دستم بمالم، خیلی گنده بود ضربان قلبم رو هزار بود چشمم و بسته بودم و تو دنیای دیکه بودم که یهو دو انگشتی رفت رو کسم محکم کشید وسطش چنان ناله ایی کرذم که خندید گفت جووونگفت اولین بارته با سر گفتم آره گفت من زیاد کردم بلدم نترس. با سر گفتم باشه. رفت پایین شروه کرد به لیس زدن من رو هوا بودم وااااایییییییی چه قلقلک ای میومد و حال مبداد زیر دلم گز گز شد و نفهميدم چی شد که خیسسسسسس شدمچشمم و بسته بودم و نفس عمیق میکشیدم. که دیدم کیرش رو لبمگفتم نهههه گفت آره. گعنم ساسان نه گفت نترس دهنت باز کنمنم بار کردم و هول داد دهنم. نگاهش میکردم و اونم رو دهنم خوابیده بود شبیه گاییدن آروم آروم میکرد تو دهنمکیرش گرم بود سفت، میگفت فقط لبت دورش حلقه کن دندون هات نخوره. یکم این کار و کرد داشتم عق میزدم. پاشد گفت دمر بخواب… منم خوابیدم بیشور چنان چکی زد دم کونم که جیغ زدم گفتم چته گفت نمیدونی چقدر تو کف این کون تپل و گندت بودم که، خجالت کشیدم لاش و وا کرد زبون زد اووووووووففففف وای خدا چه حسی داشت غير قابل توصیفمنم هیچی نگفتم و فقط حال میکردم با زبون داست میکرد توم. زبونش و حس میکردم داره میره داخل کونم، واییییییی عالی بود، داشت رو لپ کونمو بوس میکرد نوک انگشتش و کرد توم ااااخ. گعنم چکار میکنی تو کون نه فقط لاپا. گفت میدونم. انگشت میکرد هی تو تر دردم اومد گعنم اااخ نکن میگفت جون تحمل کن نترس فقط انگشت میکنمتاااااه یه حسی داشت هم درد هم لذت، بوسم میکرد پشت گردنم و ماچ میکرد هی میگفت قربون کون گندت برم، قشنگ چند دقیقه فقط داشت انگشت میکرد و داشت انگشتش و توی کونم میچرخوند، انگشتش و اروم آروم عقب جلو میکرد اووووویییییی واقعا دردش لذت بخش بود بعد درآورد گفت جفت کن، دست کرد از کیفش یه روغن بچه کوچیک فیروزه درآورد گفتم این چرا گفت نترس برای لاته. رونم و جفت کردم روغن زد کیرش و گذاشت لای رونم داد داخل ااااااههههه خوابید روم واییییییی چه داغ و سفت بود، تلمبه میرد من نمیدونستم باید چی بگمشکمش و روی کمرم حس میکردم که داغ بود، کیرش داشت دیونم میکرد میخورذ به کسم وای، چشمام و بسته بودم و ناله میکردم. هر لحظه منتظر بودم آبش بیاد اما نه گویا نمیخواست بیاد. صدای تلمبه هاش و میشنیدم تند تند کیرش لای رونم عقب جلو میشد. یه ربعی فقط تلمبه زد. کیرش و درآورد کشید لای کونم اوووووه. لای چاک کونم باری مبداد منم شل کرده بودم و آه آه میکردم که نوک کیرش چسبید به سوراخ کونم، چشمم گرد شد گفتم ساسان نکنی تو ها، گفت چرا. گفتم نه نکن نمیخام گغت ببخشید اما ازش ممکن نیست بگذرم، دیدم قضیه جدیه گفتم ساسان برام زوده نکن ها گفت تازه دیر هم شده خیلی وقته به سن بلوغ رسیدیهرچی گفتم قبول نکرد و فشار داد اااااااااااخ خدا. خیلی چرب بود داشت میرفت تومداد زدم گفتم نه تو کونم نه اما یهو نوک کیرش و حس کردم که تق جا رفت، وااااااااااییییییییی داد زدم گفت جیغ داد نکن ابرو مون میره، ترسیده بودم دردم میومد گفتم تورو خدا از کون نه، گفت فقط دو دقیقه چشمت ببند اگه دردت زیاد شد بعد دو دقیقه در میارم قول میدم، قبول کردم. گفت کونت و سفت نمیکنی ها گفتم باشهبا دست گفت کونمو وا کنم، وااااااااااییییییییی خدا بالش و گاز گرفتم حسش میکردم داره میره تو و تو تروااااای خدا ااااااخ. دلم درد گرفت اااااااخ با یه تقه همش و کرد چسبید بهم وااااای خدا اااااااااااااخ. نفس عمیق کشید گفت اوففففف رفت تا ته. شوکه بودم، تند تند ماچ میکرد و کسم و میمالید واااای خدا چه دردی حس میکردم دارم جر میخورم، واقعا گنده بود باورم نمیشد الان تا ته تومه. آروم کیرش و کشید بیرون و داد داخل هی آروم آروم آروم تکرار میکرد وای خدا ااااااااااااااااخ. ناله و گریه باهم بود. عوضی واقعا بلد بود. داشت لب میگرفت ازمبه خودم اومدم دیدم بعللله دارم کون میدم. چرب چرب بود وااایییییی یهو یادم اومد گفته بود 2 دقیقه اما ده دقیقه ست داره فقط تلمبه میزنه. گفتم بسه خیلی بیشتر شدا. خندید گفت جووووووون تپلی. بی اهمیت داشت میکرد منو واییییییییییی خدا اااه ااااااخدیکه شل شدم و ناله م گرفته بود وای چرا آبش نميومد ایییییی گفت قمبل کن، کیرش و درآورد ببخشید اما نجس بود. با دستمال پاک کرد من خجالت میکشیدم. منو داگ استایل کرد گفت سرت و بزار رو تخت، کرد داخل ااااااخ. گفت آها حالا شد الان میشه تا دسته خوب کردت، تند تند تلمبه میزذ اااااه اااااااخ اشکم درومده بود ولی از حق نگذریم حال مبداد کسم داغ شده بود. چشمم و بسته بودم، خیلی خوب میکرد با کف دست میزد در کونم. ااااااااح اااااااااااااخ که چه حسی داشتموها منو گرفت دستش گفت یابد یکم تند بکنم تحمل کن آبم بیاد گفتم باشه. موهامو گرفت کشید عقب اااااااااخ و شروع کرد جیغ خفیف کشیدم. وااااای صدای تلنبه هاش میومد فقط با شق شق سوراخ ام، دیگه قشنگ وا شده بودم، تند تند تند میگایید گفتم بزار بیاد ااااااخ گفت شل کن باش فقط کونت و بده عقب، صداش لرزون بود و خیس عرق، یهو چنان محکم جا کرد که جیغ زدم دمر خوابیذم اومد روم وااااااااااییییییییی محکم کیرشو فشار مبداد آبش اومد. وااااااااااییییییییی خدا حس کردم توی کونم یه چیز داااااغ پر داره میشه. کیرش و حس میکردم بررگ کوچیک میشه. وااااای اااااااااخ یه حس خوب و درد زیاذ حس میکردم. روم ولو شدمنم ولو بودم و نفس نفس میردبم هر دوساعت و دیدم وای یه ساعته داره منو میکنهآروم پاشد از روم. من ولو بودم لباس پوشید ماچ کرد منوکمکم کرد لباس بپوشم، جون نداشنم برم توالتخولببدم رو تخت منو بعل کرد و کونمو ماساژ داد لب گرفت ازمگفت حال داد گفتم آرهدیگه بقیه اش چیزی نبست که همش و بگم. ساعت 4 از خونه ما رفتمن رفتم حموم از کونم کلی آب منی اومد. دو روز هم میسوختبعد اون ماجرا بارم سکس چت کردیم اما سکس نهاون خیلی خواهش کرد اما من گعنم نهو کم کم کات کردیماون اولین و آخرین سکس زندگي من بود تا الان و دیگه سکس نداشتم، هم درد داشت هم حال داد و اینش خوب بود که کرم اش خوابیدمرسی که گوش کردید.نوشته: کیمیا
109