سلام به همتون. تو محله مون یه آرایشگر داشتیم که با شوهرش تو دادگاه افتاده بودن. خانمه ارایشگر بود منم یه زانتیا داشتم چن خونه دورتر از خونه اینا. خانمه اهل محل ما نبود فقط اون مغازه رو اجاره کرده بود.یه شب حول وحوش ساعت ۷اینا داشتم از کافه برمیگشتم دیدم جلو مغازشون داد و بیداده شوهرش انگار عیاش و مشروب خور بود اومده بود نمیدونم سرچی شدید دعوا میکردن. رفتیم اینارو اروم کردیم گفتم بابا زشته بیخیال ادم زنشو کتک نمیزنه.خانمشم تا مارو دید جرات پیدا کرد و شروع کرد به فحاشی که بیشرف تو عیاشی منم از تو عوض درمیام وازاین حرفا…گفتم اینا کین دیگه…گذشت ویکی از بچه های محل بعد چن ماهی گف که این خانمه جداشده…گفتم ای ول تو کف اون بودم …اهل زن شوهردار نیستم …رفتم تو نخش هی این ورش بپلک اونورش بپلک باماشین…خلاصه یه شب ساعت ۸اینا مغازشوبست ورفت تو خیابون وایساد…رفتم جلوش یه ترمز زدم گفتم پری خانم بفرمایین برسونم همسایتونم…گف زحمت میشه کلی بااصرارمن سوارشد عقب…حرف دعواشونو با شوهرش وسط انداختم گفتم اون که عیاشه نباید شمام برین دنبال این کارا…گف خوب میکنم وازاین حرفا…گف مجردی گفتم اره …من چون شغلم املاکه خونه خالی دستم زیاده…گفتم اگه حوصله داری بریم یه دوربزنیم گف نه پسرم خونه تنهاس…خلاصه شماره دادیم بهم و رفت…فرداش اس دادم وگفتم که میخوام باهات باشم جوری زد تو دهنم انگار به مقدسات توهین کردم گف گوح بخور کثافت لاشی مگه من جنده ام .میام دم درتون عابروتو میبرم.گفتم بابا غلط کردم ببخش…دیگه بهش اس ندادم تا چن روز بعد وایساده بودم دم در که اومد از جلوم ردشد منم بی اعتنایی کردم بهش…شبش اس داد ناراحتی همسایه…جواب دادم اره چرا ناراحت نباشم…گف از دلت چجوری درارم خودمم ناراحت شدم…گفتم بیخیال بای…گف لوس نشو امروز پسرم خ بابامه تنهام یه قلیون وردار بیار بکشیم…من سریع رفتم یه ویسکی خریدم با قلیون لیمو پرتغال رفتم بزور خونشونو پیداکردم جای پرتی بود…با یه مانتو کوتاه وروسری وشلوار تنگ نارنجی اومد درو واکرد منم با ترس رفتم تو…نشستیم وشروع کردیم به خوردن ویسکی …خوردیم وکشیدیم ازقلیون منگ شده بودیم…من دیگه کنترل کیرمو از دست دادم ودرش اوردم گفتم اگه ممکنه بخورش…اونم بدون اینکه چیزی بگه اومد روش …من کیرم ۲۷سانت نیست مث خیلیا ۱۶سانته کلفت…شروع کرد به ساک زدن …تف میکرد ومیلیسد میگف عاشق خوردن تخمم من گفتم بخور همش مال توس…چه ساکی میزد انگار چن ماهی بود کیر ندیده بود…به بغل دراز میخورد منم دستمو از شلوارش کردم تو زیرشورتش کصشو بمالم دیگه چه خیس شده اوووووف گفتم این که خودش خدای حشریته…شلوارشو شرتشوکندم درازش کردم خوابیدم روش تا سرشو گذاشتم تابیخ رف تو کصش بس که خیس بود…جوری با پاهاش کمرمو قفل کرده بود داشتم از کمردرد میمردم…چن دیقه ای تلمبه زدم دراز کشیدم گفتم بشین روش …نشست روش بالاپایبن میکرد منم نوک سینه هاشو میخوردم…دیگه نتونستم ابمو نگردارم دراوردم پرت شد ابم بعد رفتم دسشویی اومدم گفتم سیرنشدم قمبلش کردم حدود بیس دیقه جوری تلمبه میزدم صدای اه ونالش رفته بود هوا…بعد بیس دیقه ابم اومد ریختم رو باسنش …لب گرفتیم ودراز شدیم…بعد پاشدم واومدم خونه…بعد اون ماجرا حدود ۲۰بار کردمش…ولی تازگیا گیرداده صیغم کن میترسم واسه اون سرد شدم باهاش شاید ماهی یبار میبینمش…ممنون ازتوننوشته: امیر
181