سلام دوستان گلم خوبین شاید مثل همیشه فکرکنینن که بازم داستان دروغ هست یا هرچی ولی نهاسم من پارسا ۲۷سالمه وخانمم شیدا۲۴سالش هست دوستانمان از اونجایی شروع میشه که بعداز راضی کردن شیدا واسه سکس دنبال زوج بودیم ساکن بوشهریم بعداز چندوقت یه روز عصر که سرکار بودم وبا یه زوج اشنا شدم از گناوه قرار گذاشتیم ک شب بیان منم اومدم خونه و با شیدا درمیان گذاشتم ک شیدا گفت امشب نمیشه هیچ کاری نکردیم گفتم تا اونها بیان خیلی مونده من رفتم دنبال مشروب خرید خرت پرت خونه یک ساعتی بیشتر طول کشید برگشتم خونه اووووووف دیدم شیدا جون حموم کرده ی ارایش ملایم با ی لباس سکسی خفن که همونجا راست کردم با کفش های سکسی اومد جلوم گفت چطورم آقایی گفتم جون الحق و الانصاف که جنده خودمی کونشو چسبوند به کیرمو گفت جووووون جنده شوهرمم اخخخخبعدش من رفتم حموم وشیدا هم گرفتار بندبساط تقریبا ساعت۱۱بود مهمونهامون رسیدن رفتم دنبالشون که جون زنه چه کسی بود اومدیم خونه بعداز روبوسی اینها رفتیم اتاق خواب پای سفره مشروبمون بگو بخند مشروب هم که می خوردیم انگار خیلی وقت بود همو میشناختیم نظر این شد که بازی انجام بدیم در حین بازی هرکسی باخت هرکاری گفتیم انجام بدیم منو سحر وارش شیدا نشستیم اولش ارش باخت گفتیم لخت شد فقط باشرت نشست بعدش شیدا که من گفتم ی لب اساسی گرفتن با سحر اوووووه منم ک باختم سحر رو خودم لخت کردم شیدا با ارش داشتن لب میگرفتن که یواش یواش دیدم داره جمع کشیده میشه ب سکس که منو سحر رفتیم رو تخت ارش وشیدا هم رفتن اتاق بغلی سحر لامصب یه کاری باهام کرد که دیونه شدم کونمو باز کرده بود زبون میکشید زبون میکرد تو ااااااخ کیرمو گذاشتم دهنش تا ته میخورد اوق میزد میرخت رو کیرم باز میخورد منم ک کسش دهنم لیسش میزدم تو همین هین ی لحظه شیدا بلند گف ااااااخ جون منم تو فکر گفتم حتما کلفته کیر ارشافتادم ب جون سحر کیرمو میمالیدم ب کسش داد میزد بکن بکنمنم نمیکردم که یدفعه کردم توش چه تنگ بووووود ااااااااخ سحر افتاد به آه ناله های بلند دوتاپاش که چسبوندم بهمدیگه کونش رو دادم عقب کردم تو کسش حالت داگی ابتو بیار میگفت دادمیزد کیرمو کشید برون گذاشت لای سینش بعد خوردش دوباره کردم تو کسش ک درش اورد کرد تو کونش اااااااخ نگو ک چه حالب کرررردم وای داشتم تلمبه میزدم دیدم شیدا جون داره اخ اخ بلند میکنه یا سحر رفتیم یواش یواش دیدم نشسته رو کیر ارش اونم چه تلمبه میزنه اینم ار این ور دوتایی همزمان میزدن کیرش هم که کلفت اوووووف شیدا هم ک عاشق کیر کلفتمن هم سحر رو اوردم تو اتاق دوباره شروع کردیم که یکم بعدش شیدا اومد تموم شده بودن منو سحرم نیم ساعت بعدش تموم شدیم دیدیم کاندوم نیس بریزم تو کاندوم که ابمو ریختم وسط سینه های سحر شیدا هم سینه هاش رو میمالید به سحر حال میکردن که دیدم شیدا داره باز حشری میشه منو خوابوند کونشو گذاشت دهنم منم لیس میزنم گازش میکنم جووون اونم با سحر لب میگرفتن که سحر اومد پایین کسشو میخورد منم کونشو دیدم داره جیغ و داد میکنه بدجوری ارش اومد دیدمون گفت جوووون کیرش کرد دهن شیدا که شیدا ساک هم میزد ماهم میخوردیم ک درش اورد ارش کرد تو کس سحر سحرم که دادش در اومد همین هین شیدا لرزید چه لرزشی همه ابش ریخت دهن منو سحر که منو سحر اب شیدا دهنمون بود ریختیم رو شیدا یه سکس توپی انجام دادیم رفتیم حموم هم رو شستیم اومدیم دراز کشیدیم ی میوه خوردیم ک ارش سحر رفتن منو شیدا هم لخت تو بغل هم بودیم شیدا میگفت قربونت بشم عزیزم نفسم جنده اتم عشقمدوستان عزیز خواهشا فش ندین نظرتون بگین تا بازم داستان سکسی سه نفرمون تعریف کنمنوشته: پارسا
575