خاطرات زنپوشی من (۲)

سلام مجدددر قسمت قبل ماجرای گرایش های خودم به زنونه پوشی و اینكه از نظر علائق جنسی مثل یه دختر بودم رو به شما گفتم ، اسم زنونه خودم رو رویا گذاشته بودم و با دوستی مثل خودم آشنا شده بودم كه اونهم خوشگل و زنونه پوش بود و اسمش مریم ( اسم زنونه اش ) بود و یه دوست پسر به نام امیر داشت و قرار شد من رو هم با اون و دوستش آشنا كنه و با هم حال كنیمو حالا ادامه ماجرا …چند روز بعد مریم بهم زنگ زد و گفت كه خانواده اش رفتن مسافرت و تنها هستش و بهم گفت برم اونجا و چند روزی رو زنونه بپوشیم و مثل دو تا دختر به خودمون برسیم و ضمنا با امیر ( دوست پسرش ) قرار بگذاریم و با اون آشنام كنه ،از خوشحالی توی پوست خودم نمیگنجیدم و به بهانه درس خوندن رفتم خونشون ، آیفون رو زدم و مریم در رو باز كرد ، وقتی رفتم تو و مریم رو دیدم باورم نمیشد ؛ یه دختر كاملا سكسی با آرایش :یه استین حلقه ای یقه باز با یه دامن كوتاه بالای زانو كه بالاش تنگ بود و كونش توش میدوخشید و پایینش آزادتر بود و جوراب شلواری نازك مشكی و كفش پاشنه ١٠ سانتی و كلاه گیس بلوند همراه آرایش …بعد از بقل كردن و روبوسی رفتیم داخل :_وای مریم چقدر ناز شدی ، چه لباسهای خوشگلی_قربونت برم رویا جون ، تو هم باید خودتو ناز كنی ،زودتر برو دوش بگیر و آماده شو كه مهمون داریم_مهمون ؟ كی قراره بیاد ؟ من كه لباس ندارم_امیر تا ١ ساعت دیگه میاد ، نگران لباس هم نباش ، من زیاد دارم و هم سایز هم هستیم خانم خوشگلهوای امیر داشت میومد و باید زودتر آماده میشدمرفتم سریع دوش گرفتم ، خوشبختانه بدنم بیشترش شیو بود ، اون یكم رو هم زدم و بعدش رفتم برای پوشیدن لباسمریم منو برد سمت كمدش و یه چمدون از لباسهای مختلف سكسی رو در اختیارم گذاشت ،یه شورت لامبادا كه از جلو یكم تور داشت و از پشت یه نخ كه میرفت لای كونم و فقط سوراخم رو میپوشوند و سوتین مشكی اسفنجی كه سینه هام رو برجسته و خوش فرم نشون میداد پوشیدم و بعدش هم یه پیراهن و دامن یه تیكه كه دامنش تا سر زانو بود و آستین هم نداشت از بقل هم لختی و سكسی بود و دستهام رو كه بلند میكردم قشنگ سوتینم از بقل معلوم میشد رو برداشتم و تنم كردمیه جوراب سكسی نازك وبلند تا بالای رون هم پوشیدممریم یه جفت كفش پاسنه بلند و یه كلاه گیس مشكی خوشگل هم بهم داد و پوشیدم_وای نگاش كن ، چه كوسی شدی رویا_مرسی عزیزم_بزار یكم آرایشت كنم رویا جون كه نازتر هم بشی ،مریم خط چشم و كرم پودر و رژلب برام زدخیلی حشری شده بودممریم یه آهنگ رقصی گذاشت و شروع كرد به رقصو من هم داشتم همراهیش میكردم كه امیر زنگ زد و گفت من پشت درم و مریم هم در رو باز كردوای خیلی استرس داشتمامیر كه وارد شد سلام كردیمهمنطور كه در عكس دیده بودم ، چهار شونه و ورزشكار و با ریش وسبیل_سلام خانوم خوشگلاو اول مریم رو بقل كرد و بوسش كرد_معرفی میكنم ، رویا جون دوست صمیمیم كه تعریفشو برات كرده بودم ،_به به چه جیگریو منو هم بوس كرد و بقل كردموقعی كه منو بقل كرد دستشو گذاشت دور كمرم و از روی دامن كونم رو لمس كردمن داشتم از شدت شهوت از حال میرفتم_مریم خوشگلم ، چه دوست های خوشگل و مامانی داریچه عروسك هایی شدین شما دو تااز تعریفش خیلی خوشم اومدبهش گفتم شما هم خیلی اندام خانم پسندی دارین امیر آقا_امیر صدام كن رویا_باشه عزیزمكلی صحبت كردیم و امیر از لباسها و آرایش ما تعریف كرد و دیگه خودمونی شده بودیمدر ادامه رفتیم نشستیم به سیگار و مشروب و دیگه ما دخترا با همون پیك اول مست شده بودیم ولی امیر هنوز نه كه مریم رفت روی پاهاش نشست چند بار پیكش رو پر كرد و امیر هم كاملا مست شدمریم كاملا تو بقل امیر بود و امیر داشت میمالوندش و ازش لب میگرفتمریم بلند شد و آهنگ رقصی گذاشت و دست من رو گرفت و گفت بیا برقصیمخلاصه كلی رقصیدیم و قر دادیم و امیر هم دست به كیر ، ما رو نگاه میكرد و حال میكرد و ما هم از اینكه یه مرد ما رو با چشمهاش میخوردلذت میبردیمتا اینكه دو تایی رفتیم سمت امیرهر كدوم روی یك پاش نشستیم و اونهم شروع كرد به مالوندن ماوایییییداشتیم از شدت شهوت آتیش میگرفتیمامیر از دوتامون لب میگرفت و سینه های جفتمون رو میمالوند و كیرش هم حسابی سیخ شده بودمریم شورت و شلوارك امیر رو كشید پایین و شروع كرد به لیس زدن كیر امیراامیر هم از پشت دستش رو برد زیر دامن منو داشت كونمو میمالوند و ازم لب میگرفتدیگه آه و اوهم داشت در میومدمن هم رفتم پایین و دو تایی مشغول ساك زدن كیر امیر شدیموای چه كیر بلند وسر بالایی داشتچند دقیقه ای كیرش و تخم هاش رو میخوردیم و لیس میزدیمبعدش اون بلند شد و ما دو تا حالت سگی ، بقل همدیگه دستهامون رو لبه تخت گذاشتیم و باسن هامون به سمت امیر بودمریم براش كاندوم گذاشت و اول دامن منو داد بالا و از بقل شرتم به سوراخم كمی تف زد و سر كیرشو گذاشت دم سوراخ كونممریم هم بقل من بود و لب هاشو آورد سمت من و من هم داشتم اخ و اوخ میكردممن و مریم داشتیم از هم لب میگرفتیم و امیر هم كیرش رو یواش یواش فرو میكرد تو ی كونم و به لپ های كونم خیلی یواش سیلی میزدكم كم تند ترش كرد و تلمبه میزدبعدش از تو سوراخ من در آورد و گذاشت تو سوراخ مریمجیغ سكسی مریم باعث شد كه امیر قربون صدقه اش بره و كیرش رو فرو كنه توی كونشسوراخ مریم گشاد تر بود و راحت تر میرفت تووای چه حالی میدادچند بار ما رو عوض كرد تا اینكه آبش اومد و سه تایی ازحال رفتیماونشب خیلی خوش گذشت و امیر گفت برای پس فردا با دوستش عباس توی لواسون ( ویلا داشته ) ، قرار گذاشته و خودش زودتر میره اونجاو ما هم با لباس كامل زنونه فردا بریم اونجاادامه ماجرا در قسمت بعدینوشته: رویا