سلام اسمم سعید ساکن یه جایی در اصفهان داستان برمیگرده به زمانی که خانمم حاماه بود و دو ماه اخرش بود من نمیتونستم باش نزدیکی کنم مجبور شدم برم زن صیغه کنم بوسیله یه واسطه یه زن پیدا کردم برا صیغه شماره موبایلشو بم داد ۴۰ سالش بو اسمش مریم زنگش زدم باش حرف زدم از طرز و لحن حرف زدنش فهمیدم که تشنه ی کیره ادرشو پیدا کردم رفتم در خونشون طرفای ساعت ۳ ظهر بود رفتم خونش تو زیرزمین بو اجاره ای بود یه پسر ۱۲ ساله هم داشت اما پیش باباشه کلا چند سال بود طلاق گرفته بود خلاصه بعد ربع یاعت حرف ردن درمورد هزینه صیغه اولش گفت ماهی ۳۰۰ تومن بعد بش گفتم اینقدر ندارم گفت هر چی دوست داری بده گفتم ماهی ۱۰۰ میدم بعد اینقدر حشری و تشنه کیر بود که فرصت نکرد دکمه های پیرنشو یکی یکی باز کنه تابستون بود اواخر ۳ بود خلاصه پیرنو جر داد که یه دکمه ها خورد تو صورتم گفتم اهای یواش چه خبرته گفتم تو نمیدونی ۷ ساله نزویکی نکردم زود باش لباسامو نزدیک بود جر بده در اوورد و سینه هاشو انداخت تو دهنم و دستمو انداخت رو کسش و گفت ارضام کن کسش خیلی دا غ بود معلوم خیلی وقت پیش کیر بش نرسیده بود خلاصه پست ناشو میخوردمو کسشو میمالیدم بعد ۵ دقیقه انگار ابشم همین دم کسش بود لرزید و ابش و اومد و کسش خیس خیس شد بعد من که دیگه لخت بود مهلتش ندادم اونرو شه انداختمش رو زمین و سالار و تپوندم تو کس داغش ۳۵ دقیقه حسابی گاییدمش اخ و اوخش همه جا رو برداشته بود وای په کیری گیرم اومده جرم بده سفت بکن تو کسم حالم بیار اونروز اول یادمه تا شب خ نش موندم و چیز مقوی بم داد خوردم و سه بار کردمش تاشب بعد گفت ابشو بریز تو کسم همش لوله هامو لیتم خیالت راحت بعدرفتم خونمون تا دو ماه سه روز نه یبار صبح تا شب میرفتم اونجا و سه بار میگاییدمش خیلی رورگار خوشی بود این داستان مال سال ۹۳ هستش کشکی با خوندنش حشری شده باشید و مسرور و راضی ممنونم خوشتون باشه.در پناه حقنوشته: سعید
