میشه تمومش کنی ؟؟؟؟؟؟🚺چیووووو آههه چیووو تموم کنم؟؟🚹میزاری بخوابم ؟؟🚺وا بخواب من با تو چیکار دارم ؟؟🚹داری تحریکم میکنی بعد میگی چیکار دارم ؟؟؟🚺همینه که هست امشب و فردا شب محرومی از طعم کس بنده تا حالت جا بیاد اجازه هیچ کاریم نداری🚹پس من میرم رو کاناپه🚺برو منم میام پایین مبل میخوابم برا خودم جق میزنم اخ که چه حالی میده🚹عجب گیری کردما عزیزم بسه لطفا دارم دیوونه میشم صدای خیسی کست داره مثل مته تو گوشم میره اروم تر بزن حداقل اوووف کیرم داره میترکه(دستشو سمت سینه همسرش میبره تا بغلش کنه )🚺هووووش کجا دستت حق نداره بهم بخوره امشب و فردا شب محرومیتا تو باشی وقتی بهت صبح پیام دادم بیا خونه سریع میومدی چون خیلی میخواستمت ولی توی احمق رفتن به مکانیکیو ترجیح دادی🚹خانم ماشین خودتو بردما بعد از سه روز پیش وقت گرفته بودم🚺به کسم که وقت گرفته بودی من اون ساعت میخواستمت و توی خارکسه نبودی🚹خوب الان که هستم رو تخت از صبح که باهام قهری الانم که اومدیم بخوابیم از قصد یه لباس جدید تن کردی و این که هیچ وقت کلینیک هپی موقع خواب نمیزدی …حالا که میدونی من دیونشم زدی ؟؟؟الانم پشت به من خوابیدی داری جق میزنی اصلا منم میزنم( کمی با کیر راست شدش بازی میکنه و اصطلاح جق میزنه )هر دو روی تخت زیر پتو با فاصله از هم جق میزنن )))🚺جووون تو این تاریکی چه حالی میده بزن جق بزن از این که رو یه تخت با منی الان و بیست سانتی کونم هستی ولی حق چشیدنشو نداری🚹اوووف اینجوری نمیشه🚺چرا نکنه زیر دلت درد میگیره ؟؟؟🚹الله اکبر شیطونه میگه یه جور بکنمش تختو گاز بگیره🚺جوون فدای شیطونه بشم عجب ایده هایی میده ولی شرمنده اگه محروم نبودی الان داشتی گرمای دهنمو رو کیرت حس میکردی وقتی با زبونم لیسش میزدم بعد میرفتم رو تخمات اووووم یه جوری کس میدادم بهت که انگار بار اولته طعم کس میچشی🚹اخ من دیگه نمیتونم تحمل کنم این صدارو🚺هوی نزدیک من نشو فقط حسرتشو بکش که اون موقع که میومدی شاید کونمم فتح میکردی چون خیلی حشری بودم میفهمی حشررررررریییی بودم از در نیومده تو میخواستم برات ساک بزنم🚹الان که هستم🚺گمشوو الان اون موقع نیست و هیچ جوره نمیتونی از دلم دراری🚹اووف من دیگه تحمل این شکنجه رو ندارم(از رو تخت بلند میشود و به سمت حمام میرود جکوزی رو میبنده تا اب پر بشه و نور حمامو کم میکنه و چنتا شمع عطری روشن میکنه و روی کنسول ک توالت فرنگی و چنتایی هم کف حمام میزاره منتظر پر شدن وان میشهبعد گذشت یک ربعبه سمت تخت برمیگرده🚺رفتی دوش گرفتی خخخخ ارضا شدی با جق زدن تو حسرت کس خوشمزه من اخییی دلم برات سوخت🚹نخیر وان و اب کردم🚺ساعت ۲ نصف شب وان ؟؟؟ چرااا ؟؟ کس خلی ؟؟🚹نخیر میخوام یا قتل ریز انجام بدم🚺اوهو نکشیمون هیتمن( به سمت تخت میره و همسرشو به زور بلند میکنه و میشونه لبه تخت و نوک سینه هاشو میگیره )🚺ایییی نکن دردم میگیره میدونی حساسما برا چی اینکارو میکنی🚹دو راه داری یا الان کل کیرم میره تو دهنت یا بلندت میکنم میندازمت تو اب🚺هیچکدوم …میخوام جق بزنم🚹نه انگار حرف حساب حالیت نمیشه(روی دو دست بلندش میکند و بغلش کرده و به سمت حمام میرود)🚺هوووی وحشی منو بزار زمین نمیخواااااام .میخوای ببری حموم منو که چی بشه من که امشب به تو نمیدم🚹تو نمیدی من به زور میگیرم🚺الان خواستی زورتو به رخم بکشی🚹فعلا یکم اب سرد بخور حشرت بپره🚺کوپال جان نکن غلط کردم ببخشید اب سرد نهلطفا🚹دیگه دیرهههههه دیگهههه فایده نداره منو تحریک میکنی🚺عشقم این چه حرفیه من اصلا برا توام تمام من مال توعه فقط آب سرد نه جون مومو اب سرد نه(در حالتی که زن روی شونه مرد سرو ته شدهوارد حمام شده و بخار آب گرم فضارو پر کرده و عطر شمع و نور ملایم شمع )🚺اوووو مرد رمانتیک من میدونستم اونقدرا هم بدجنس نیستی اب سرد بزنی بهم خخخخ دلرحم کی بودی تو🚹جهت اطلاع اون برا خودمه شما میری زیر دوش اب سرد🚺وااااا خوب چراااا برا دونفرمون که جا هست چه کاریه اصلا با هم میریم تو وان🚹خیر من میرم شما یکم سردت بشه دوباره میای گرم بشی البته اگه اجازه بدم🚺بروبابا من که نمیرم زیر دوش🚹ببخشید رو هوا چجوری تصمیم گرفتی که نری زیر دوشمگه این که منو راضی کنی🚺قبوله هرچی بگی قبولهههههههه فقط اب سرد نه خواهششششش🚹بزار فکر کنمگناه داری کوچولو چیز سخت بهت نمیدمنیم ساعت بی وقفه بوسه🚺تایم میگیری ؟؟؟؟؟؟🚹اوکی تایم میگیریم(داخل وان شده و در آغوش هم اولین بوسه رو به لبهای هم زده و ادامه دار بدون توقف بدون نفس کشیدنو هیچ یک از لب ها از هم جدا نشد انگار که از اول به هم متصل به وجود اومده بودنتایمر ۳۰ دقیقه تموم شدو بوسه ها همچنانادامه داشتو ادامه تا اوج لذتادامه تا اخرین قطره شهوتادامه تا اخرین نفس عاشقانهو ادامه تا انتهای همدیگربه اسمم روی لبهای خیس توبه عشقبازی و جنگل گیس توکه ماهی شوم توی رود تنتزمینی شوم زیر تندیس توگرفتار دنیای ممنوعههاتفنگ نگاه جماعت سوی ماما پشت هم رو به آینه عاشق شدیمو بیبهانه دل به آسمان زدیمهمین که راست است این خاطرات خاطرت جمع باشد از پاچیدنمنوشته: Master devil