سلام دوستان این اولین داستان من هست.من کارمند یکی از بانک های شیراز هسم(اسمشو نمیگم شر نشه)قد من ۱۸۲ هست و وزنم۸۳ ورزش حرفه ای میکنم و بدنم رو فرم هست و خیلی روی پوشش و عطر زدن هام حساس هستم و ب شدت اجتماعی و جذب کننده مشتری.من فانتزی و علاقه مندیم بیشتر خوردن بدن طرفم هسو خونه مجردی داشتم چندین سالبریم سراغ داستان اولمنشی وکیلیه مدت بود منتقل شده بودم یکی از شعب دیگه مون. یه مشتری چند روزی یه بار میومد واسه یه وکیل پول میریخت ب حساب و کارای مالی شو انجام میداد. بدنش وااااقعا عالی بود کمر باریک فیس جذاب باسن پهن و بدن ورزشکاری. اوایل خیلی تو کف ش بودم و نگاهش میکردم اونم میرفت باجه کناری پیش همکارم ک قدیمی تر بود. منم مدام زیرنظرش داشتم. ی روز ک همکارم نیومده بود اومد پیش من و منم ذوق مرگگگگگگ. ی کم حال و احوال کردم و همزمان ک داشتم کاراشو میکردم گفتم سرحرفو باز کنم گفتم پیش فلانی کار میکنین؟ گفت اره گفتم اتفاقا واسه یه موضوعی ی دوتاسوال حقوقی دارم میشه ازش بپرسین واسم؟ گفت چرا ک ن چی هس؟؟ منم دوتاسوال ازخودم درآوردم گفتم امکانش هس تماس بگیرم جوابو بپرسم؟گفت اره گفتم خب شماره تماس رو لطف مکنین؟ گفت روی فیش شماره خودم هس ب اون میتونین زنگ بزنین گفتم چشمعصر تماس گرفتم و گفت هنوز نیومدن هروقت اومدن میپرسم میگم بهتون. گفتم اگر ی وقت جواب ندادم خودم مجدد تماس میگیرم چون شاید باشگاه باشمگفت اوووووه ورزشکارم هسین. باشه…گفتم ممنون و خدافظی کردیمساعتای ۸ شب بود تماس گرفت و جواب هارو داد. یهو گفتش باشگاه نبودین؟ گفتم رفتم گفت خوش ب حال تون من امروز نتونسم. گفتم خب شب ها تو خونه تمرین کنین وقتی نمیرسین برین باشگاه گفت چجور آخه بدون وسایل؟ گفتم چن تا ویدیو واستون میفرسم اگر واتس اپ دارین گفت رو این خط ندارم بهتون با اون خط پیام میدمچن دقیقه بعد پیام داد منم تو این چن دقیقه رفتم چن تا ویدیو ورزش تو خونه دان کردم😂 فرستادم‌واسشعکس پروفایل شو‌نگاه کردم کف م‌بررررررریییدی عکس با لباس ورزشی تنگ 😍 بدنش عالی بووود. همینجور هی راجع به ویدیو ها سوال کرد و منم هی ادعای فضل میکردم ک بیشتر چت کنم باهاش. یهو گفت خب خدافظی کنیم یهو خانومتون ناراحت نشن منم گفتم ن بابا مجردم🥴 دیگه سرحرف باز شد و منم ک نمیدونسم چجوره گفتم خب همسر شما گیر ندن گفت ک من جداشدم. دیگه ب قول شیرازیا تو کون م عروسی بود😂😂چند روزی هی پیام‌میدادیم و بیشتر حرفامون راجع ب ورزش بود منم حالا هی تو باشگاه جوکیر میشدم و عکس میگرفتم میذاشتم استوری که ایشون ریپلای کنه😂یهو یه روز عصر گفت باشگاه رفتی گفتم اره. گفت برنامه ای نداری گفتم چطور گفت هیچی. پاپیچ شدم گفت بیا بریم ی دوری بزنیم😍 منم ازخداخواسته گفتم برو‌بریم. رفتم دنبالش کجا بریم‌کجا نریم سر از راه زرقون در آوردیم رفتیم تالار ساعت ۸ نشسیم اون قلیون سفارش داد من نمیکشم تک‌و تنها جر خورد تا کشید. تو راه برگشت یهو بین تعریفاش گفت من آدم سردی هسم گفتم از چ نظر گفت خودتو نزن ب اون راه. گفتم منظورت سکس هس گفت اره. من خیلی سرد هسم این‌و بت گفتم ک بدونی و تو ذهنت دنبال چیزی نباشیگوه شد ب حالمون🙁چند عفته ای همینجور پیام هامون بیشتر شده بود. آخر هفته بود گفت دارم میرم تولد دوستم ولی نمیشه تورو ببرم چون یکی ازاقوام مون هس اونجا گفتم برو راحت باشساعت های۱ شب بود نشسته بودم فیلم GOT(گیم اف ترونز) میدیدم یهو پیام داد بیداری؟ گفتم ارهگفت میای دنبالم؟ پیش خودم گفتم کونده تاکسی تلفنی پیدا کرده؟؟گفتم بذار برم من ک کاری ندارم. آدرس فرستاد رفتم دنبالش. (حالا خونه من هفت تن- ایشون باغ های صدرا) رفتم دنبالش گفتم اقوام تون نبینه گفت اون زودتر رفت. گفتم خب برسونمت خونه گفت مگه کسی خونه ت هس؟ جا خوردم گفتم نه مگه چطور؟؟؟ گفت من مست هسما نمیشه اینجور برم خونه ب مامانم هم گفتم شب خونه نیلوفر دوستم هسم. بریم خونه تو منم از خداخواسته گفتم بریم. اومدیم خونه. رفت تواتاق لباساشو عوض کنه منم گفتم ی شربتی درست کنم یهو اومد من دهنم بازززز مووونده بود. دهن سرویس چ بدنی داشت. ی شورتک کوتاه با ی تاپ پوشیده بوووود بدنش محشرررررر بود. گفت برم دسشویی و بیام. سریع پیش خودم گفتم امشب نکنیش هیچوقت نمتونی بکنیش. سریع یه قرص انداختم بالا😛. اومد بیرون هنوز مست بود ی کم تو بغلم لش کرد دل رو ب دریا زدم رفتم سمت لب ش دیدم راه اومد و لب رو داد. چشمام گرد شده بود از تعجب و ذوق. ی کم لباااای داغ شو خوردم دستمو بردم سمت گردن ش چیزی نگفت بازوهاشو نوازش کردم دیدم دستاشو حلقه کرد دورم دستمو برپم سمت سینه ش دیدم اعتراضی نکرد دیگه دیوووونه شده بودم باورم نمیشد تو بغل مه. با ترس یواش بند تاپ شو زدم کنار خودشو ی کم جابجا کرد ک راحت بشه کارم دیگه چراغ سبز نهایی رو گرفتم کیرم هم بلند شده بوووود شدیداااا داغ شده بودم. سینه هاش گرد و سفت و عاااااالی. بالای سینه شو لیس زدم و شروع کردم ب خوردن سینه هاش. چشماشو بسته بود و لب شو گاز میگرفتدستاشو صاف نگه داشتم زیر بغل شو لیس زدم یهووو یه آه قشنگ کشید و خودشو جمع کرد همینجور خوردم بدن شو باز رفتم سمت سینه هاش و پهلو هاش اونم کم کم داشت صداشو میداد بیرون. دیووونه ترم کرده بود. دور ناف شو خوردم ک یهو شکم شو بالا آورد و سرمو با دستاش گرفت و فشار داد فهمیدم داره دیوووونه میشه. بیشتر خوردم ناف شو یکی از دستاشو کرد تو موهاش و ب خودش میپیچید یهو سرمو فشار داد پایین فهمیدم چی میخواد ولی پیش خودم گفتم بذار دیووونه ترش کنم. پاهاشو راست نگه داشتم کف پاشو لیس زدم یهو ی حال عجیبی بش دست داد و تکووووون خورد. انگشت پاشو کردم توی دهنم بو و طعم خاصی داشت دیووونم کرده بود. ب خودش میپیچید هی ذره ذره خوردم پاشو. ساق پاشو پشت رون پاشو خوردم دیدم خوشش اومده همزمان شلوارک شو کشیدم پایین شورتش خیس خیس شده بود. برش کردوندم دیدم ی تتوی قشنگ رو کمرش داره. رفتم روش و از پشت گردن شروع کردم ب لیس زدنبا نوک زبون میکشیدم رو کمرش و پهلوهاش داشت دیییوووونه میشد و صداش بلندتر شده بود. رفتم پایین تر و حسابی گودی کمرشو خوردم و بعدش رفتم سمت باسن گرد و قلمبه ش. بوسه و لیس زدم و شورت شو دادم پایین و از پاش درش آوردم. وایییییی باورم نمیشد ی کوووووووس تپپپپل و قشنگگگگگگگ. پف کرده بوووود. همونجور ک پشتش ب من بود ی کم باسن شو دادم بالا خودشم همراهی میکرد قشنگ. کوس ش قشنگ جلو صورتم بوووود. با دست باز کردم باسن شوو و اول ی زبون ب کون ش زدم یهو ی آااااااااه قشنگ کشید. دیگه ب آرزوم رسیده بودم. کلی کوووون شو خوووردم و حسابی نررررم شد کونش. زبووون مو لوله میکردم تو کونش حسابی صداش بلند شده بود. رفتم سمت کوس داغش. حسابی خیس شده بود گفت بذار با دستمال خشکش کنم گفتم ننننننه عاشق خیسی ش هسم من. با حرص و ولع کوسشو میخوردم اونم حسابی لذت میبرد و یهو بدنش حسابی لرزید و چند بار قشنگ تکون تکون خورد. منم بازم ادامه میدادم یهو با ی صدای قشنگ گفت لعنتی چرا نمیکنی تووووووش. این حرفش دیووونه ترم کرد. کیرم بلند شده بود قرصه هم حسابی کارخودشو کرده بود. شلوارک مو کشیدم پایین. پشت ش ب من بود ی کم باسنشو داد بالا. کیرمو کشیدم رو کوسش و آروم دادم داخلللل وای خدای من کووووووسش عالی بوووود. خیس خیس دااااااغ داااااااغ. ولی اووونقدا تنگ نبود ولی خیلی عالی بود. یهو صداش بلند شد گفت لعنتی چ کلفتهههههههه جر خوردم گفتم دوس داری؟ گفت ارررررررهههههه. یواش یواش عقب جلو کردم دیدم خیلی داره لذت میبره سرعت مو بیشتر کردم ک دیدم مجدد ارضا شد. کشیدم بیرون کیرمو دراز کشیدم گفتم بیا روم. برگشت کیرمو گرفت تو دست گفت لعنت بهت کیرت دیووووونه کننده س و شروع کرد ب ساک زدن دیگه من توی عرش بوووودم رسما. قشنگ تخم ها مو میخورد. دیووونه شده بودم دیگه. چن لحظه گذشت خودش اومد نشست رو کیرم بادستاش تنظیم کرد تا ته رفت توی کوسش. ی آه قشنگ دیگه کشید و خودش بالا پایین میکرد منم زور میزدم بیشتر بتونم کنترل کنم خودمو. این لعنتی هم قشنگ بالا پایین میکرد و تا ته کیرم میرفت توی کوووووسش و صدای برخورد بدنمون بیشتر شده بود ک یهو باز لرزید و تو بدنم شل شد گفت من دیگه بسمه دارم از جون میرم فقط تو بکن تا بشی جوووون ندارم دیگه. پاهاشو انداختم رو شوووونه م و کیرمو کردم تو کوسش و شروع کردم محکم تلمبه زدن دیگه داشتم میشدم گفتم چکار کنم آب مووووو گفت بریز رو شکممم منم دیوووونه وار تلمبه میزدم ک یهو اون باز لرزید و منم چن ثانیه بعد کشیدم بیروووون و ریخت رو کل شکم و سینه ش. تا چن دقیقه ذهنم خالیه خالی شده بوووود. فقط از اول ماجرا رو مرور کردم با خودم و ذوق میکردم. دیگه بادستمال تمیز کردم هردمونو و تا۱۱ صب مث جنازه خواب بودیماین قسمت اولش بود.دوس داشتین ادامه بدم؟؟نوشته: ح
2
