من۴۸سالمه از ۱۵ سالگی ماشین داشتیم در شهر کوچکی زندگی میکردم .یک شب همسایه ما که خانم ۲۲ ساله به همراه مادر بزرگش زندگی میکرد و شوهرش در تصادف مرده بود ، در خونه رو زد و به پدرم گفت به پسرتون بگید مادر بزرگم رو برسونه بیمارستان چون حالش خرابه ، پدرم منو صدا کرد و گفت اینا رو ببر بیمارستان و همدنجا بمون تا کارشون تموم بشه و بیار خونه ، من پیرزنه و خانمه رو بردم بیمارستان و خودم منتظرشون موندم و دیدم دیر شد و رفتم داخل و از خانمه پرسیدم کارتون کی تموم میشه و اونم گفت مادر بزرگم رو با همون سرم متصل میبرم خونه و منم بردمشون .ساعت یک شب رسوندم خونه و خانمه که اسمش فاطی بود به من گفت تو توی این اطاق بخواب که اگه دوباره حالش بد شد ببریمش بیمارستان .قبول کردم و راحت خوابیدم و یکباره متوجه شدم کیرم جای داغیه و خیلی داره خوشم میاد . هنوز نفهمیدم که داره چکار میکنه و متوجه شدم کیرم توی دهنشه و داره ساک میزنه .من خیلی خوشم میومد و بدنم رو بشدت سفت کردم و چشمام رو هم محکم فشار میدادم و اونم راحت در حال ساک زدم بود شاید ۱۰ دقیقه ساک زد و اهسته روی کیرم نشست و تا آخر توی کوسش فرو کرد و شروع به تلمبه زدن کرد و من هم حسابی خوشم میومد و اینقدر کرد که اولین بار من ارضا شدم و اونم اهسته از روی کیرم بلند شد و رفت اطاق بغل.صبح که شد اصلا به روی خودم نیاوردم و صبحونه خوردم و رفتم .چند بار دیگه خونشون خوابیدم و اونم میومد با من سکس میکردانوشته: سیرویچ
2
