پسر عمه مهربون (۲)

...قسمت قبلبا سلام خدمت دوستان محترم سایت امیدوارم قسمت قبل مورد پسند بوده باشه و چون تو قسمت قبل اشخاص رو معرفی کردم وارد جزییات نمیشم سریع بریم سراغ داستان.صبح ساعت هفت بیدار شدمو رفتم تو گوشیم دیدم دوست دخترم که خیلی عاشقشمو با تموم دنیا عوضش نمیکنم کلی پیامم داده بود که چرا نیستی و جواب نمیدی منم جوابشو دادم و کلی عذر خواهی کردم و گفتم مهمون داشتیم و اینا اونم انلاین نبود میدونستم باید کل امروزو عذر خواهی کنمو از دلش در بیارم گوشیو خاموش کردمو خواستم برم درس بخونم که دیدم مامانم شالو کلاه کرده گفتم جایی میری که گفت میرم مدرسه ی داداشت امروز انجمن اولیا دارن و گفت صبحونه حاضره با فربد بخورین خسته این جون بگیرین و رفت منم ته دلم خالی شد و خیلی ترسیدم یعنی فهمیده بود اگه فهمیده بود چرا هیچی نگفت منم خودمو دلداری دادمو رفتم پیش فربد دیگه تنهای تنهای شده بودیم رفتم پیشش دستمو کردم تو شلشوارش کیر شل و کوچیکشو گرفتم و اروم صورتشو بوسیدم که طولی نکشید بیدار شد و گفت چیکار میکنی در اتاقم که بازه گفتم تنهاییم بابا خودمو خودت فقط که یه برقی زد چشاشو محکم بغلم کرد یکم همو بوسیدیم و گفتم فربد لخت شو اینجوری بیشتر حال میده با کمک همدیگه لخت مادرزاد شدیمو دوباره رفتیم بغل هم کیرامون تو دستای هم بود و اروم لب میگرفتیم دهنش بو میداد یکم به روش نیاوردم و دستشو از رو کیرم برداشتم گزاشتم رو کونم که مثل وحشیا چنک میزدو و گردنمو میخورد منم رفتم روش شروع کردم بوسیدنش بعد اومدم سراغ گردنشو و بعدم سینه های کوچیک سفیدش بعد هم پایین تر که رفتم سراغ رون های بی موی سفیدش که خیلیم گنده بود(خداییش باید مفعول رابطه اون بود هم بچه خوشگل بود هم فوق العاده بی مو بود هم کون سفید و بزرگی داشت ولی واسه من اولویت با کیرش بود) بعدم 69 شدیم با هم رفتم سراغ کیرش اونم کونمو میمالید سر کیرشو میک میزدم و زبونمو دور سر کیرش میچرخوندم (خیلی این حرکتو دوس داشت تنها چیزی بود که ازم خواسته بود براش انجام بدم) و بعدم تخماشو میخوردمو بعدم نوبت این بود این کیر تا حلقم بره میخوردم براش اونم با انگشت سوراخمو میمالیدو اروم توم میکرد بعدم دوتای میکرد تو کونمو قمبل هامو چنگ میزد منم که عاشق ساک زدن بودم فقط ساک میزدم که فربد گفت بسه دیگه بیا عزیزم . منم پاشدم گفتم تو داگی بشین کارت دارم اونم یکم هنگ شد و گفت باشه(کامل در اختیارم بود تو رابطه همینشو دوس داشتم) منم شروع کردم سوراخ کونشو لیسیدن وای خیلی بی مو بود و بوی خوبیم میداد منم با ولع میخوردم براش و اروم انگشتمو کردم تو کونش چیزی نگفت کونش داغ داغ بود عقب جلو کردم گفت بسه میسوزه منم کیرشو گرفتم تو دستم بهش گوش ندادم یکم دیگه انگشتش کردم همیشه ارزوم سکس دو طرفه بود باید زمینه سازی میکردم ولی میدونستم یه دفه نمیشه منم ولش کردم رفتم رو زمین خوابیدمو چیزیم زیرم نزاشتم که کامل بیفته روم یکم دادم بالا کونمو اونم اروم تا ته کرد توم درد نداشت لذت خالص بود بعد پامو جفت کردم که تنگ تر بشه کونم اونم تلنبه میزدو پشتمو میلیسیدو قربونم میرفت یکم تلنبه هاش اهسته تر شد فهمیدم خسته شده گفتم سواری میخوام اونم بوسم کردو گفت بیا عزیزم سواری کن به پشت خوابیدو من رفتم روش با دستم کیرشو رو سوراخ کونم تنظیم کردم و اروم نشستم روش اینکه کیرش کامل توم بود حس خوبی بهم میداد دستامو گرفت تو دستاش و چشم تو چشم بودیمو کیری که داشت کونمو پاره میکرد فوق العاده بود یکم گذشت کفت بسه دیگ منم سواری میخوام داگی شو منم داگی شدم اونم اومد روم چون مسلط بود روم خیلی تلنبه های محکمی میزد کم کم درد داشت شرو میشد همیشه اولش درد داشت ولی این بار فرق داشت و داشتم جر میخوردم خواستم در برم که دیدم کونمو سفت گرفته زورش خیلی زیاد بود اصلا اینجوری ندیده بودمش مثل وحشیا تلنبع میزد و کونم داشت شدید میسوخت از درد ولو شدم که بد تر کونم باز شد و اونم دست بردار نبود داشتم زیرش گریه میکرد چشمام خیس اب بود اونم توجهی نمیکرد اومد در گوشم گفت داداشی داره میاد گفتم بریز توش که گفت نه باید بخوریش اینجوری حالش بیشتره اورد گزاشت دهنم و یکم تلنبه زدو خالی شد دهنم منم چون اب کیر دوست داشتم همشو خوردم اشکامو پاک کرد و گفت ببخشید کونشو طرفم کرد گفت نوبت توئه کون سفید و بی موش دردارو یادم برد و کیرم دوباره بلند شد البته میدونستم منظورش لاپاییع چون کیر من از مال خودش خیلی بزرگتره میترسه امتحانش کنه منم کیرمو تف مالی کردمو گزاشتم بین پاهای سفیدش و سینشو گرفتمو اروم تلنبه زدوم بین پاهاش ارضا شدم بعدش خودمونو پاک کردیمو یه لب گرفتیمو از هم تشکر کردیم اومدم برم صبحونه رو بیارم که دیدم وای بر من کونم پاره شده از درد داشتم میمردم میلنگیدم اصلا صبحونه رو خوردیمو لش کردیم یه گوشه بعد یه ساعت مامانم اومد و من دید که دارم میلنگم…خب دوستان امیدوارم لذت برده باشین من یه داستان ده قسمتی از تجربه های شخصیمو میخوام بزارم براتون که همش گی نیست داستان بعدی در مورد مامانم هست که خیلیم اب آوره و بعدش دوس دخترم و … ممنون از حمایتتوننوشته: Aria