من یک خانوم متاهل بسیار جذابم، از هر نظربه همین دلیل تو هر جمعی میرفتم برام عادی بود که خیلیها بم گیر بدن حتی بعضی وقتا خانومها! شوهرم هم از هر لحاظ عالیه و تو سکس هم بی نظیرههر بار سکسمون یک تجربه جدیدهبرای یه راهنمایی گرفتن معمولی با اکانت اصلی و بدون عکسم با یه مهندس آشنا شدم ، چند باری ازش سوالاتی داشتم در کمال متانت و احترام پاسخ داد، یک شب بعد از سکس طوفانی تو نت رفتم تو پیج اینستاش و عکسا و مطالبش رو خوندم و دیدمخیلی از شخصیت و تیپش هم خوشم اومدبعد از اون بیشتر باش چت میکردم و ذره ذره تو چت با هم. دوست و صمیمی شدیم بدون هیچ منظوریچندباری هم با هم بیرون رفتیم و رفتارش به قدری جنتلمنانه بود که خیالم راحت شد و واقعا بش اعتماد کردم که اصلا آسیبی بم نمیزنهاما اینکه میدیدم بم وابسته شده اذیتم میکردمن هم دوسش داشتم خیلی ولی نه به عنوان شریک جنسی و دوست پسر،یه روز که باز شوهرم ماموریت بود ، گفت میخای از صب بریم ویلای منمنم خیلی دوس داشتم باش وقت بگذرونم گفتم اوکی! وقتی که تو ماشینم نشستم که برم سمت ویلاش با خودم گفتم طبق معمول یک روز خوب و البته بدون سکس باش خواهم داشت و مطمئن بودم نمیخام باش سکس کنم، رفتم ویلا وقتی رفتم تو اتاق لباس عوض کنم از بین سه دست لباس راحتیم نمیدونم چرا بازترینشو پوشیدم ، انگار از اینکه بیشتر تشنه ام بشه لذت میبردم!از اتاق اومدم تا منو دید گفت وای چرا انقد تو جذابی! با لبخندی کنارش نشستم و همون لحظه برای اولین بار دستم رو گرفت ، مخالفتی نداشتم چون فقط یک لمس ساده دست بوداما مساله این بود لمس ساده دست نبود! انگار از سرانگشتاش جادو میبارید با اولین نوازشی که از کف دستم کرد حس کردم چقدر دوست دارم این دستها ساعتها نوازشم کنن ،تجربه ای از نوازش شدن و لذت نوازش رو چشیدم که هنوزم باورم نمیشه همچین لذتی در دنیا وجود داشت! طبیعی بود که خودم بخام هی جلوتر بیاد و از دستم به همه نقاط بدنم برسهخیلی عجیب بود براماز دستم به بازوم رسید قبل از اینکه انگشتان سحرآمیزش به گردنم برسه روی بازوم متوقف شد برای کسب اجازه ! خودمو بش چسبوندم تا دستش بلغزه رو گردنم و به لاله گوشم که رسید دیگه نفسم بند اومده بود ، اون روز فاصله لمس گوشم به بعد رو یادم نیست اما به تجربه دفعات بعد میدونم یکساعتی نوازشم کرده و دستش رو از رو گوشم کشونده پشت گردنم و لبای تشنه امو چسبوندم به لباشسینه هامو بسیار حرفه ای و عالی نوازش کردهو رونمو و پشت کمرمواصلا اینا برا روز اول یادم نیستحتی یادمم نیست چطور لخت شدمچند ثانیه قبل ارضا شدن فقط خاطرم هست که نشسته بودم رو کیر کلفت و داغش و تقریبا داد میزدم و حرفای عجیب برای اولین باروایی این من بودم داشت روی کیرش بالا پایین میرفتم و هی میگفتم عزیزم خیلی خوبه میخام منو بکنیاوووهاونیکه با اون انگشتاش اون معجزه رو رقم میزد معلوم بود با کیرش چه بلایی سرم میارهدیوانه وار ارضا شدم ولی برعکس همیشه بازم میخاستم بکنه منوبیحال روش افتادم کیرش همچنان تا ته توم بود و چوچولم چسبیده بود به تپلی اطراف کیرش و فکر میکردم داره آتیش میگیرهدید که ارضا شدم تو همون حالت شروع کرد نوازش پشت و کمرمچشمامو باز کردم و گفتم عزیزم میخام بکنیم بازبخابونمو بکنمانگار از خدا خاسته زود خابوندم روی زمین مثل همیشه که به شوهرم میدادم پاهامو بردم بالا که کسم قلمبه بشه مثل شوهرم تحریکش کنمالانم همیشه همینکارو میکنم و خیلی دوس دارهمنتظر بودم باز کیرشو تو کسم حس کنم دیدم انگار داره سرشو میبره پایینوای من از ساک متنفر بودمهرچی شوهرم التماس میکرد نه میزاشتم برام بخوره نه براش ساک میزدمچندشم میشداومدم جلوش رو بگیرمبا خودم گفتم رویا چه مرگتههمچین حال عظیمی بت داد اگه دوس داره بزار بخورهفقط به خاطر قدرشناسی مانعش نشدم و واییییاصلا نمیتونم توصیف کنم لذتی رو که از لیسیدن کشاله رون و اطراف کسم بم دست داد هر چی ادامه پیدا میکرد میدیدم دارم میمیرم برا اون لحظه ایکه زبون داغش رو روی چوچول و کسم حس کنمو وقتیکه با تمام وجود کمی بعد از ارگاسم اول داشتم دیوانه میشدم زبونش رو گذاشت اونجا که باید میزاشت و فشار داد ! بازم اختیارم از کف رفت و حرفهایی که هیچوقت تو سکس نزده بودم شروع شد ! سرش رو با دست فشار میدادم رو کسم و قربون صدقه اش میرفتم و خواهش میکردم کسمو بلیسه و متوقف نشهنوع و جنس لذتش خیلی برام بکر و عجیب بودبه قدری لذت داشت که همون لحظه حس کردم دلم میخاد براش کیرشو بخورمگفتم کیر میخامزود تروخدا بم کیرتو بدهاوند بالا که کیرشو بکنه توم گفتم نهمیخام بخورمبه بغل دراز کشید سرشو گذاشت رو رونم منم سرمو گذاشتم رو رونش اون کس منو میلیسید و من کیرش رووای چرا کوچکترین حالت چندشی نداشتمآتیشی تو کسم برپا کرده بود که منم داشتم براش تلافی میکردم با لذت تمام کیر کلفتشو میلیسیدمتخماشو و حتی رونشو هم میلیسیدمکمی بعد بلند شد پاهامو باز کردوای بازم کیر عجیبش سرش رو تو کسم حس میکردم با تمام وجود میخاستم تا ته بکنه باز سر کیرش اون نقطه داخل کسم رو که دیونم میکنه لمس کنه ، اما از سرش بیشتر تو نمیداد ، با سر کیرش چوچولمو تحریک میکرد و سرشو میکرد تو ولی میکشید بیرونوای در تمام زندگیم انقد تشنه کیر نبودممیخاستم اون کیرو تا تهگفتم بکنمته ته بکن تو کیرتوو همزمان کمرشو گرفتم و به خودم فشارش دادموای کیرش یه هوا از کیر شوهم کلفت تر بود ولی کمی کوتاه ترتمام کسم پر شده بود از کیرشبا انگشت چوچولم رو هم ماساژ میداد و همزمان تلمبه میزدبا هر تلمبه کیرش یک موج لذت از کسم در تمام بدنم پخش میشددیگه داشتم جیغ میزدموایبکن منوبکن فقطوایییییییچن دقیقه انگار داشتم ارضا میشدملذت ارضای نهایی تموم نمیشدداد میزدم و اونم محکم داشت منو میکردتقریبا بی حال بودم ولی از شدت کردن و صداهاش معلوم بود داره ازضا میشهگفتم ترو خدا بکن منوتا ته بکنوایی بازم کیرتو میخاماووووهپریدن آب داغ کیرش رو بدنمو حس کردمو افتادنش تو بغلمبدن هردو مون با آب کیرش به هم چسبیده بود و نیم ساعت تو بغل هم بودیم تو اون حالیکی از تجربه های ناب جنسیم بودکه هیچ وقت فراموشش نمیکنمنوشته: رویا