سلام خلاصه و مفید خودم رامین الان۲۹ سالمه مفعول الان ۲۳ سال اسمش علیاون موقع من کلوپ داشتم بیلیارد و غیره علی پسر سفید توپول مخصوصا از کون بی مو خلاصه یه دختر بود من خیلی تو کفش بودم ولی نمیشد این بگم که ایشون به خیلی از هم سن سالاش میده ولی تو حد انکولگ و لب و از رو شلوار وغیره منم چند بار انکولگ کرده بودم از رو شلوار چند بار ابمو آورده بود اونم با التماس وخواهش اون موقع من ۲۲ سالم بود اونم ۱۷ یا ۱۶یه بار اومد تو مغازه کسی نبود تو مغازه دیدم اوضاع خوبه چند بار انکولک کردم دیدم چیزی نمیکه بهش گفتم ابمو بیار گفت باشه ساعت ۱۰ صبح بود و مغازه خالی در مغازه بستم ولی کرکره ها بالا بودن رفتیم پست که از بیرون دید نداشت گفت زود باش کارتو بکن منم شروع کردم بعد چند دقیقه شلوارمو دادم پایین ولی اون شلوارش تنش بود یکم باهاش ور رفتم همونطور که از پشت بهش میمالوندم از زیر رفتم سینههاشو گرفتم ور میرفتم طوری که سینه هاش تو دستم جا میشدن آخه خیلی توپول بود سینه هاش خلاصه حال میداد دیم که وضعیت خوبه بهش گفتم این طوری نمیشه گفت چکار کنیم گفتم شلوارتو بده پایین میخواستم از رو شرت بگنمش گفت باشه منم خر کیف شدم‌و دیدم شلوار رو داد پایین شورت هم با شلوار اومد پایین چیزی بهم نگفت یواش کیر ۱۳ سانتی رو مالیدم در کونش دیدم داره مثل جنده ها آه میکنه خیلی خوشم اومد گفتم خوبه اینطوری بیشتر حال میکنم پیرهنشو دادم بالا طوری مزاحم گرفتن سینه هاش نشه ولی اینو بگم که طرف کار بلد بود ۹۰ درجه خم نمیشد که بدم بده توش منم یکم این طوری گردم دیدم داره آبم میاد گفتم میخوام بزار تو گفت نه نمیشه بالاخره راصیش کردم ۹۰ درجه کردم ولی نذاشت تف بزنم همینطوری یواش تا سر کیرمو هل دادم تو خیلی تنگ بود انکار یکی داشت محکم کیرمو دو دستی فشار میده ولی من توفضا بودم طوری که با دو دستم محکم از شکم گرفته بودمو اونم دید که سر کیرم رفته تو بیشتر آه میکرد هی میگفت ابت نیومد منم از خدام بود یه ساعت همینطوری بکنمش دیدم خودشو کشید بالا که دیکه از این بیشتر نره تو کونش منم به زور تا نصف کیرم تو کونش بود شایدم کمتر خودتون میدونید حالش به اینه که تا ته بره ولی نمیزاشت چند تا تلمبه تند تند زدم بهش که دیدم داره آبم میاد ولی من خیال بیرون اوردن نداشتم یه همچین جایی من تا حالا نذاشته بودم که یهو دیدم خودش کونشو کشید بیرون تا درش آورد آبم کلا ریخت زمین دیگه سست شدم دستامو شستم ونشستم رو میزو معازه رو باز کردم فشار اومده بود پایین ولی اون انگار نه انگار اومد کنارم نشست گفت خوب بود گفتم عالی گفتم پاشو دو تا شیر موز درست کن بیار به حساب من رفت درست کرد خوردیم چندتا خنده کردیم منم هی بهش نگاه میکردم تو فکر این بودم که تو بابا چی بودی به خدا اگه یه بار دیگه میخواستم تواون وضعیت بهم میداد چون دید که بهاش راه میام تو هراندتزه میخواست میکردم با میل خودش البته این هم بگم‌ازش خواستم ساک بزنه که گفت از این کارا نمیکنه خودشم یه کیر ۹ سانتی کوچیک داشت خیلی ناز بود سفیده سفید آخر سر یه بوس کردمو رفت من حداقل باهاش ۴۰ بار سکس داشتم خیلی عالی ولی سیر نمیشدم تا اینکه رفتم سربازی بهد برگشتنم دیکه اونم بزرک شده بود منم دیگه روم نشد ازش بخوام ممنون وقت گذاشتین من اولین بار هستش که داستان مینویسم اومیدوارم خوشتون اومده باشه عین واقعیت رو براتون نوشتم براتون هر گی هم هر چه قدر میخواد فوش بده نوش جونش مشکلی ندارم .لطفا نظر بدین …کیراتون همیشه راستادامه...نوشته: A.z
