سلام خدمت شما.من بعداز آشنایی با سایت شهوانی تصمیم گرفتم رابطه خودم با شوهر دختر خاله همسرم که تو ویلای شمال اتفاق افتاد رو براتون بنویسم.من متنفرم از اونایی که داستاناشون کاملا دروغ و ساخته ذهنشونه.من اسمم مهسا هستش ۲۷ سالمه. 2ساله ازدواج کردم قدم نسبتا کوتاهه.سینه درشتی دارم بدن خیلی سفید با کون برجسته و تقریبا بزرگ ولی به هیکلم میاد.همیشه آرایش دارم به خودم میرسم…یه روز قرار شد با خانواده و فامیلای همسرم بریم شمال ویلای شوهر دختر خاله همسرم شاهرخ.شاهرخ واقعا پسر خوشگل و جذابی هستش همیشه تروتمیز میگرده به خودش میرسه.من بعضی وقتها که میدیدمش یه جوری میشدم نمیدونم چرا ولی بهش توجه داشتم.خلاصه تو شمال مردها نشستن پای عرق و شراب ماهم با دختر خاله و چندتا از دخترهای فامیل نشستیم پیششون ولی قلیون میکشیدیم.شاهرخ تقریبا زیاد خورده بود ولی خیلی باجنبه بود.واااای چشماش یکم قرمز شده بود و شهلا بود.چقد جذاب تر شده بود اصلا دوست داشتم قورتش بدم.تو نخش بودم کلا.همه جمع کردن برن تو خونه که تقریبا بخوابن من و یکی از دختر دایی های همسرم موندیم صحبت کنیم تو حیاط.ولی همش به خاطر شاهرخ بود.شاهرخ رفت پشت ماشین پدربزرگ همسرم که ون بود رو داد بالا نشست عقب ماشین که سیگار بکشه.به دختر دایی همسرم سمیه گفتم شاهرخ امشب خرابم کرده بدجور دوست دارم قورتش بدم.سمیه خودش بدتر از من بود هی از شاهرخ گفت.تا اینکه گفتم من میرم پیشش.سمیه رفت یه سرگوشی آب بده ببینه چه خبره که پیام داد همه خوابن فقط پدربزرگ داره تلوزیون میبینه آمارشو میدم.منم دلو زدم به دریا رفتم پیش شاهرخ شاهرخ مست بود ولی هوشیار بود.نشستم پیشش یکم خودشو جمع کرد.گفتم چرا تنها نشستی.گفت همینجوری داشتم سیگار میکشیدم.بلند شدم یکم جلوش راه برم قشنگ بدن نمایی کنم گفتم شاهرخ زن توام همیشه کمبود داره گفت کمبود چی گفتم کمبود جنسی یهو جا خورد گفت یعنی چی منظورت چیه گفتم هیچی خواستم بدونم توام فقط فکر خودتی یا به طرفت اهمیت میدی که گفت اصل اونه که طرفت بشه بهت برسه.گفت راحت باش منظورت چیه راحت بهم گفت اصل اونه که طرفت ارضا بشه قشنگ بهت حال بده.داشتم از شهوت میترکیدم.گفت مگه تو همش کمبود داری گفتم آره بابا گفت شوهرت عجب کسخلیه گفتم چطور گفت هیچی کلا گیر دادم بگو دیگه گفت ناراحت میشی گفتم نه بابا بگو گفت همچین بدنی داشته باشی بعد استفاده نکنی.دیگه طاقت نیاوردم گفتم خوب تو امشب برام جبران کن.دستمو از رو شلوار زدم به کیرش ازم لب گرفت بوی الکل میداد ولی غرق شهوت بودم.گفتم راحت باش سمیه گفت همه خوابن بعد آمار خونه رو میده بهمون.گردنمو لیس میزد زیپ گرمکنمو باز کرد درآورد پیرهنمو زد بالا شکممو شروع کرد خوردن چقد بهم حال میداد سینه هامو از سوتین درآورد شروع کرد خوردن با ولع گفت حیف نمیتونم لختت کنم شلوارمو با شرتمو تا پایین پام داد پایین گفت جونم به این کون و رون برگردوند کونمو خوردن زبانشان رو کونم میکشید نشستم عقب ون پاهامو داد بالا شروع کرد کسمو خوردن و لیس زدن واااای داشتم منفجر میشدم.زبونشو تو کسم میچرخوند.وااای کل کسمو انگار میکرد تو دهنش ارضا شدم گفتم بسه کیرتو میخوام در گوشم گفت من خیلی حال میخواما گفتم تو حال خوبی دادی بهم هرچی خواستی بگو گفت کونتو میخوام حتما میدونستم درد داره ولی دوست داشتم بهش حال اساسی بدم.کیرشو شروع کردم خوردن تخماشو میخوردم.پاهمو داد بالا ویروس رو کسم بازی داد آروم کرد تو محکم کمرکش گرفته بودم عقب جلو میکرد بعد شروع کرد تند تند کردن که باز ارضا شدم.اومد عقب ماشین نشست منم گذاشت رو پاهاش کرد تو کسم محکم گرفته بودم همش بوسش میکردم تو ابرها بودم کرد کرد که ارضا شدم.گفتم عاشقتم شاهرخ خالی شدم ویروس در آوردم‌گفتم بخورم ولی با دستمال تمیز کرد بعد گفت بخور بعد اینکه ساک زدم یکم براش منو برگردوند یکم کونمو بود کرد گفت جونم به این کون این کردن داره کونمو با دستم با کردم سوراخ کونمو میخورد چقده خوب بود یکم انگشت کرد درد داشتم دو تا انگشت کرد تو کونمو گفت باز کن گذاشت رو سوراخ کونمو یه فشار داد رفت تو گفتم آسیبهایی گفت جون حیف که اینجا نمیشه ولی یجور میکردم زیرن دست و پا بزنی.کیرشو نگه داشت تو کونم با دستش کسمو میمالید.یهد فشار داد بیشتر رفت تو شروع کرد تلمبه زدن دستشان گرفته بودم میرفتم بکن عشقم همه چیزم واسه توئه انگار وحشی میشد محکم میکرد گرمکنمو گاز گرفته بودم درد داشتم ولی لذتی که شاهرخ میبرد رو بیشتر دوست داشتم هی می گفتم جونم چه کونی دارم میکنم.گفت آبمو چکار کنم.گفتم نمیدونم که دیدم محکم داره میزنه یهو ولو شد دوم آبش کامل خالی شد تو کونم.نفس نفس میزد قربون صدقش میرفتم.کیرشو درآورد از جلو ماشین دستمال آورد کونمو کسمو پاک کرد.لباس پوشیدیم یکم بغلم کرد ازم لب گرفت واقعا احساسی که کم داشتمو بهم میداد ازم تشکر کرد.گفتم من میرم تو.رفتم سمیه گفت چی شد گفتم اندازه یه ماه ارضام کرد…بعد اون یه شب هم منو سمیه رو باهم از کون کرد.الان هفته ای دوبار با هم سکس داریم بزارم در هفته سمیه میاد بهش کون میدیم.دیگه نمیداند یه قطره آبش هدر بده همشو میخورم.عاشقشم یه عالمه لباس سکسی خریدم میاد براش میپوشم.نوشته: مهسا
