بعد اون دعوای شدید و قهر طولانی مدتش و همه حرفایی که خودش خانوادش بهم زدنبعد اون همه ابرویی که رفتبعد این که کلی ازش خواهش کرده بودماومدیم همو دیدیمخیلی دلتنگش بودم تو یه کافه خلوت جای همیشگی که میرفتیموقتی دیدمش حس و حالم عوض شد برگشتم به قبل …اخه دیوانه وار دوسش داشتم .حد نداره این علاقهجوری که حتی خودمم حس میکنم بعضی وقتا از علاقه بهش جنون بهم دست میدهحتی یادم نمیاد چند وقت بود ندیدمشو چندین بار ازش خواستم ببینمشبیست دقیقه گلگی از همتو چی گفتی من چی گفتمتو چیکار کردی من چیکار کردمتو مقصر بودی من نبودممن دوسش دارم خیلی زیادهمه اشتباهاتو گردن میگیرماره یه سری جاها که نه ولی خیلی جاها از من اشتباه سر زدولی این قول ما بود که تا ابد با هم باشیم چی شددوسش دارم …همه اشتباهات گردن منولی مال من بشه .مال من باشه .حتی اگه من نوکرش باشمنوکریشو کنم و هر روز با تف و توسری و هرچیزی تحقیرم کنهولی دوسش دارمهمه از بودن ما کنار هم مشکل داشتنخیلی دوست دارم روی همه شونو بکوبونم زمین و شصتمو بگیرم سمتشون و بگم کس ننه همهتونمن بهش رسیدم و مال خودم شدمن اونو برا خودم کرده بودم شش سال برا من بود با این که شوهر داشت ولی من عاشقش بودم عشقی که کنارش بودم ولی دلتنگش بودمعشقی که نمیتونم مثالشو بگم .رابطه ای که عادی شکل نگرفت ولی عاشقش بودم .هستم خواهم بوداون برای منهاولین چیزیه که خودم انتخابش کردمانقدر عاشقشم که همه چیز گردن من فقط ازش ممنون بودم که اومدش تا ببینمشیک ساعت گذشتتف تو تک تک ساعتای این شهر که وقتی نبود تمام عقربه هاش تو چشمام بودن و حتی برعکس حرکت میکردنحالا که پیشمه انقدر زود گذشتاصلا کی گذشت من که قانع نشدمیک ساعت و ده دقیقه گذشتبلخره حالمو پرسیدخوبی .چیکارا کردی .من که میدونم با کسی دوست شدیولی من با کسی دوست نشدممن فقط اونو میخوامحد نداشت این خواستنخیلی درده که مرد باشیسکس بخوای ولی فقط با یه نفروقتی قهر کرد رفت بعد دو هفته شهوت تمام وجودمو گرفته بودارامش نداشتمکیرم میترکید وقتی عکساشو میدیدمبا یه نفر که جنده نبود ولی خوب در کل پا داد قرار گذاشتمو تمام ذهنم سکس بودالکی مخشو زده بودم که فقط یه ساعت بکنم برم .ولی تمام شهوتم خوابید وقتی پیشش لخت شدم وقتی تو ایینه اسم لعنتیشو رو سینم دیدمتمام حسم خوابیدخودم زده بودم اسمشو که هیچ وقت هیچ زنی نخواد کنارم باشه وقتی اسم اون رو سینمهدختره منو کشید سمت خودش .قیافه داغونمو دید و حرف نزدساک زد یکم حسم برگشتولی نتونستم کاری کنم چون دست خودم نبود ترجیح دادم لباسمو بپوشم و برم بیرونو رفتمرفتم رفتملعنت بهت اصلا میدونی چقدر شبا پیاده رفتمچقدر کمحرف شدمحالم از این شهر و ادماش به هم میخورهچقدر ذجه زدم برگرد دیوونه کسی اندازه من دوست ندارهبرگرد من میخوامت من لعنت به منمن من منحالم از خودم به هم میخورهیکساعت و نیمه دارم میبینمش و ازش زده نمیشملعنت به این چشما بیاد که همیشه برامتازس همیشه یه چیز جدید توشون کشف میکنمبرگرد لطفااین بارم باز ازش خواهش کردمولی نخواستبرگردهیه خداحافظی سرد .خیلی سردحتی دستمم نگرفتازش خواستم تا مسیری برسونمشنشست تو ماشینولی من سمت خونه خودم رفتمیعنی من نرفتم ماشین خودش میرفتمن اصلا اون لحظه پشت فرمون نبودم من فقط اونو میخواستمحتی شده برای بار اخراون برا من باشهچرا اصلا منو نخواست من بهش بدی نکردماون خوابیده بود ارومخوابش برده بود مثل یه بچه رو صندلیخوابیده بودهمیشه وقتی میخوابید انگار یه بچه مظلوم رو تختهفکر کنم تاثیر قرصاییه که تو آب ریخته بودمخوابیده خیلی ارومانقدر که وقتی بغلش کردم نفهمیدکل راه پله تو اسانسور تو خونه تو بغلم بودنفهمیدوقتی دونه دونه لباساشو دراوردمتمام وجودشو خوردم و بوسیدم و از علاقم گفتم از شش سال علاقه از شش سال رابطه که دوست نداشتم تموم بشهمن دیوونش بودمشاید تنها کاری که خوب بلدم تحریک کردنش باشه که شدهمیشه با من موافق بود تو تحریک شدنکارمو بلد بودم میدونستم از کجاها شروع کنمتمام گردنشو بوسیدم و میک زدم اولین بار بود دوست داشتم تنشو کبود کنم هنو اثر قرصا نرفته بودهیچی بهتر از چسب نیستچسب پهنو رو دستاش از پشت بستمپایین پاهاش ساق پاهاش از زیر چسب هنوزم دیدنی بوداون پاهای تپلش حس کردم رون پاهاشم باید از زیر چسب قشنگ بشه بستم رنگ پوستش عوض شده بودصورتی میشد کم کم انقدر دوسش داشتم که میتونستم جریان خونشو حتی حس کنمچسب رو سینه هاش چطوری میشهسینه هاشم یعنی همینجوری کبود میکنهباید امتحان میکردمولی تحمل نداشتم اول باید تنشو حس میکردملخت شدمپیش ابم خیسم کرده بود لیز بود خودشفقط با یه حرکت جا دادم تو بدنشعجیبه حتی داد زدنش از زیر چسب چقدر دلنشینهدلم درد میخواد یه دردی مثل کمربند اخ رد کمربند چرمیم رو باسنش رو کمرش صدای چسب خوردشو باز دوباره فرو کردن تو بدنشتقه زدنامروز میخوام یه کاری کنمهیچ وقت اجازه سکس از پشت بهم ندادولی همیشه براش لیسش میزدم انقدر که از حال میرفت و قربون صدقم میرفتولی الان فقط لیس نمیزنمکیرم تشنه کونشه که بکنم توش تا تهولی اروم دل ندارم درد بکشهبه بغل خوابوندمش دستم رو گونش خیس شد انگار داره گریه میکنهاخه خیلی تنگهفتحش کردم کردم کردم کردممطمعنم بارها این صحنه تو ذهنم میتونه شهوت منو به اوج برسونهعجیبه از خوردنش سیر نمیشمبهتره از دور ببینمشچقدر دلم میخواد ارضا بشمولی انقدر زیباس که نمیتونم تنشو با ابم کثیف کنم دوست دارم گرمای ابمو تو تنش حس کنهآخخخخ که چقدر بود که انتظارشو کشیدم اخه بی معرفت من بهت بدی نکردمولی راضیم حتی تو این شرایط بازم با من ارضا شدچون همیشه براش از حسم گذاشتمحس بالاترینه تو هرچیزی قدرت بالایی دارهاخ چقدر تو این حالت دیدنیهلعنت به این ساعتاپنج ساعته رو تخت افتاده من دارم نگاهش میکنم تکتک اجزای بدنشوهنوزم دلتنگشم هنوزم میخوامشکاش برای من باشهعزیزم من خیلی دوست دارمببخش منو ببخش که ادم خوبی نشدم تو زندگیتکاش برگردیعزیزم این فقط یه گوشه ای از ذهن مازوخیسمیه من بودکه هیچ وقت بروز ندادم و نخواهم دادمن هیچ وقت اسیبی به تو نمیزنمفقط دیوانه وار دلتنگتمنوشته: mas_ter1362devil