حالم بهم می خورهاز جامعه ای که دارم توش زندگی می کنماز اینکه سی سالمه ولی هنوز با کسی سکس نکردماز اینکه سی سالمه ولی هنوز کس کسی رو پاره نکردماز اینکه بعد سی سال حتی یدونه کس رو هم لمس نکردماز اینکه سی تا بهار دیدم …سی تا تابستون… سی تا پاییز و … ولی هنوز حتی یک بار هم کُسی رو خارج از قاب فیلم و عکس سوپر ندیدماز اینکه برای دیدن کس های صورتی و خوشگل و بدون مول فقط باید سراغ فیلم سوپر رفتاز اینکه سی سالمه ولی باید با آب دهنم و کف دستام خودمو ارضا کنماز این جامعه ی کوفتی و پدرسگی که نه کاواره داره نه فاحشه خونه نه مراکز سکس پارتیاز این جامعه ای که سی ساله توش دارم زندگی می کنم ولی نمی تونم از زندگیم لذت ببرماز این جامعه ای که لذت بردن از میل جنسی حق مسلم منه ولی شرایط حکومتی ممانعت می کنهاز این جامعه ای که توش برای لذت بردن از میل جنسی باید فقط ازدواج کرداز اینکه اگه بخای تو این جامعه ی کوفتی به نیازت برسی و لذت جنسی ببری کلی باید هزینه کنیاز اینکه برای برآورده کردن یه نیاز اساسیت کلی باید هزینه کنی و بدبختی رو به جون بخری تا بلکا شبای جمعه به فیض برسیحالم از جامعه ای که دارم توش زندگی می کنم بهم می خورهاز اینکه دارم توی جامعه ای زندگی می کنم که به نیاز جنسی بها داده نمیشهاز این جامعه ای که مردمش از به کار بردن یه واژه هایی مثل سوتین یا کرست و شرت و لباس زیر توی محافل عمومی وحشت دارناز این جامعه ای که خانم ها و دختراش فکر می کنن که اگه شوهر کردن تا آخر عمر می تونن شوهرشونو یک تنه ارضا کنناز این جامعه ای که خانم ها و دختراش هر روز با یه جور خوش تیپ میان تو خیابون و کلی آدم رو حشری می کنن و تحریک می کنن؛ آخرسری هم که بهشون میگی بیا یه حالی بکنیم ، میگه « گمشو کثافت آشغال گوساله ی ان… مگه خودت خار مادر نداری پدرسگ»از این جامعه ای که توش نمیشه در مورد یه واژه هایی مثل لوازم آرایش و ماتیک و رژ لب و لاک ناخن و… جلو خانم هاش حرف زداز این جامعه ای که مردها و زنهاش هیچ شناختی از هم دیگر ندارناز این جامعه فوق مزخرفی که دین داره توش حکومت می کنه.....فقط می دونم باید سر عقیدم وایستمنوشته: jann65