باسلام خدمت دوستان گرامی.قبلش بگم که این داستان سکسی نیست و یه خاطره تلخه که زندگی منو کامل نابود کرد واینجا بیانش میکنم حتی اگه رو یه نفر هم تاثییرمثبت بزاره کافیه.چندوقت پیش یه داستان اینجا خوندم باتیتر "شما بگا نرید…"که به نظر واقعی میومد حداقل اگه واقعی هم نبود خیلیا دچارش شدن.من اعتیادم ازدوران دبیرستان شروع شد شهوتم از تمام هم سن وسالام بیشتر بود و به نحو عجیبی چپ و راست راست میکردم و روزی چهار بارم میشد جق میزدم.شاید باورتون نشه تو سن هفده هجده سالگی هم زمان پنج شیش تا دوست دختر شهوتی تر ازخودم داشتم ولی عرضه نداشتم بکنم.به بهونه نامه وعکس واین کسشعرا منو میکشیدن خونشون من حتی دست هم نمیزدم.هم میترسیدم کسی بیاد هم بلدنبودم وهم کصخل بودم.تا اینکه زدو بایه زن شوهردار رفیق شدم یسری گفت شوهرم رفته مسافرت و منم پیشنهاد دادم برم پیشش ک قبول کرد.اونموقع ها موبایل واینا نبود با این تلفن سکه ای ها زنگ میزدم وسکس تلفنی کرده بودم ویه زمینه هایی بود که وقتی برا بار اول رفتم خونش داشت در رو قفل میکرد که ازپشت چسبیدم بهش ویکم خودم رومالیدم بهش و زرتی ابم اومد و بی حس شدم وهمون لحظه میخاستم برگردم برم.بهش گفتم من برم خطرناکه که جلو شلوارمو دید نم پس داده وخیس شده فهمیدارضاشدم.گفت همین بود؟من اصلا اهمیتی برام نداشت ک زود ارضا شدم ولی توصحبتای تلفنیمون اینقدر تیکه پروند که منم دنبال راه وچاره گشتم.به کسی گفتم اینجوریه گفت هرسری میخای بری قبلش یسرتریاک بندازبالا.من تا اونموقع سیگارم نکشیده بودم ولی ازلحاظ خانوادگی وفامیلی زمینش تو وجودم بود.خلاصه بهش سپردم برام تریاک بیاره وبرا باراول انداختم بالا و رفتم خونه زنه و سکس نسبتا طولانی کردم.هرچند بلدنبودم درست بکنم.بعد ازاینکه ازپیشش رفتم چنان معده دردی گرفتم ک کارم به بیمارستان کشید ولی کسی نفهمید ازتریاکه.درد معدم ک افتاد تازه نعشگیم شروعشده بودو همون لذت باعث شد درعرض دوماه به کسی تبدیل شم که هفته ای شش گرم تریاک مصرف میکردم بیشترهم بلع میکردم.بخاطر سکس کردن وسفت شدن کمرم از تریاک به ترامادول تغییرمصرف دادم طوریکه گاهی وقتا جفتشو همزمان مصرف میکردم.ولی صحبت اصلیم درباره ترامادوله نخورین اقا نخورین بخدا نابودتون میکنه.من اینهمه وقت گزاشتم این پیام رو منتقل کنم چون ترامادول بلایی سرم اورد که الان فقط زورکی نفس میکشم.سلامتیم پولم عقلم واعتمادبنفسم قیافم وهمچیم رو ازم گرفت.مثلا ترامادول میخوردم حالم جوری میشد ک عقلم کارنمیکرد وپولم رو تویجاهایی سرمایه گزاری میکردم که تهش باخت بود.ترامادول قدرت تفکر رو هم ازم گرفت سلامتیم روهم.مصرفم باروزی یه قرص 100شروع شد و بعدا به روزی 14تاقرص وحتی دوخشاب کامل هم میرسید.اخه چه هنریه ک بخام دروغ بگم مثل نقل ونبات ترامادول بود بسته ای پونصد میگرفتم یه بسته همونجا تو داروخونه شیش تاشو میخوردم با یه ته لیوان اب.نمیتونم اینجا بگم چه اتفاقی براسلامتیم افتاد چون اگه اشنایی پیدابشه تواین سایت راحت میتونه حدس بزنه من کی هستم.خلاصه کنم بخاطر یه ساعت تلمبه زدن بی وقفه خودتون رو بدبخت نکنین با ترامادول.بعدشم سکس با تریاک وترامادول اصلا لذت بخش نیست.اون حس شهوت طبیعی و اون ارضا شدن طبیعی اتفاق نمیفتاد برام.ولی بدون موادوقرص ک سکس میکردم ارضا که میشدم روح وجسمم اروم میگرفت.توخوردن موادوقرص گاهی وقتا طوری زیاده روی میکردم که موقع سکس کیرم یهو حین تلمبه زدن میخابید و دیگم بلندنمیشد دوست دخترامم نمیدونستن من چه غلطی میکنم یسریاشون فکرمیوردن مریضم ک یهو وسط سکس کیرم میخابه یسریاشونم فکرمیکردن من حسی بهشون ندارم وتحریک نمیشم باهاشون ک یهو کیرم شل میشه.هی میخوام داستان روتموم کنم ولی حس میکنم پیامم انتقال داده نشده.جون مادرتون نخورین یه معتاد بدبخت میشین.حداقل ترامادول نخورین شیشه هم نکشین ک جزبدبختی و حسرت دایمی هیچی براتون نداره.من انچه شرط بلاغ بود باشما گفتمتوخواه پند بگیر خواه ملال!!!قرار نیست اینجا چون سایت سکسیه همه داستانا هم صرفن درباره سکس باشه.مامیتونیم اینجا تجربیات تلخمون روباهم به اشتراک بزاریم شاید یه نفرنجات پیدا کرد.البته کسایی که مصرف کننده هستن حرف من شاید اصلا تاثیری روشون نزاره ولی امیدوارم اونایی که دنبال سفت شدن کمرشون باترامادول وموادن یه تجدیدنظری بکنن.دراخر لعنت به این حکومت که مشروب استاندارد وسالم رو نمیزاره وارد بشه ولی تا دلتون بخاد قرص وشیشه ومواد رو ازاد کرده طوری ک بقال وچقال هم ترامادول وپتادون میفروشن.واسه اینکه مردم رو درگیراعتیاد کنن تامردم بگابرناونایی هم که اینجا تحت هرشرایطی فحش میدن اگه خاستن اینجا زیر سرنوشت من هم فحش بدن راحت باشن مشکلی نیست.فقط یکم کمتر نشون بدین تو چه خانواده ای بزرگ شدین.موفق باشیننوشته: بر باد رفته
3
