سلاماسم من محسنه. ی پسر معمولی با اندامی معمولی ولی خیلی خوش اخلاق و مردمیی ساندویجی دارم که البته تازه وا کردمبا همه خوش برخورد بودمی روز ۳ تا دختر اومدن مغازه که ساندویج سفارش بدنمیگفتن باباشون قبلا گرفته از ساندویجا و خوششون اومدهاز این دخترا بودن که خیلی حرف میزنن تقریبا قیافه خوبی هم داشتن ولی بدن هاشونو نمیتونستم درست ببینم چو دکور مغازه جوری بود که دید نداشتخلاصه تقریبا ۷-۸ روز ی بار میومدن مغازه(در ضمن اینکه میگم دختر فک نکنید ۱۶-۱۷ ساله حداقل ۳۰ خورده ای)منم تا سفارشاشونو حاضر کنم هی با من حرف میزدنو شوخی میکردن با همو از این جور کارا که بگذریم…ی روز که داشتم دم درو اب و جارو میکردم دیدم چنتا مغازه جلو تر ۳ تا کون وایسادن منم جارو رو بیخیال شدم داشتم کونشونو از پشت نگا میکردمخرید کردن و داشتن میومدن سمت من که یهو دیدم ای دل غافل اینا که همون مشتریای خودمنرسیدن به منو منم ی سلام علیک باشون کردمو رفتن منم به بهانه جارو کردن رومو کردم سمت اوناو داشتم کونشونو موقع رفتن دید میزدمخلاصه گذشت و منم موندم تو کف ایناچند روز بعد که اومدن مغازه من هی تو این فکر بودم چجوری مخ یکیشونوبزنمکه یکو یکیشون یهو گفت اقا محسن میشه شمارتونو بدید تا ما ی موقع ساندویج خواستیم زنگ بزنیم بهتون که شما حاضر کنید تاما میرسیم اینجا اوکی شده باشهمنو میگی تو کونم عروسی بود با این حرفشگفته بله یاداشت کنید ی تکم زد بهم منم شمارشو سیو کردمبعدم یکم باشون شوخی کردمو خندیدیمو رفتن(اینم بگم اونام خودشون اهل شوخی بودن نه اینکه من خیلی با نمک و این حرفا باشم)شب که رفتم خونه رفتم تلگرامش و عکساشو چک کردم دیدم عکسای با تاپو شکوارکو این جور چیزا گذاشته پرو فایلشمنم که اون شب یکم داغ بودم هی ی جوری میخواستم بش پی ام بدم ولی نمیدونستم چی بنویسم که برا شروع خوب باشه(تو شروع کردن ی رابطه با دخترا خیلی بی عرضم)خلاصه منم که حشری بودم اون شب دلو زدم به دریا ی سلام براش فرستادماونم جواب دادو منم الاکی بش گفتم که خوابم نمیبره و تنها کسی هم که انلاین بود شما بودید (حدود ۱ بود ساعت)اونم گف خوب ی قرص بخورید راحت میتونید بخوابید منم هی بهونه الکی که کش بدم حرفوخلاصه گذشت اون شب ۱ ساعتی چت کردیمدیگه کم کم به چت کردن اخر شبا عادت کرده بودیم منم هی وستاش باش شوخی سکسی میکردم اونم میخندیدو میگفت بی ادب کم کم چتامون زیاد شد منم ی شب که طبق معمول داغ بودم دلو زدم به دریا گفتم شما از لحاظ جنسی اذیت نمیشید؟چجوری خودتونو اروم میکنیدی لحضه جا خورد از حرفم، بعد چند ثانیه مکث گفتخوب سخته …منم گفتم خوب درسته این ی حس غریضیه و نمیشه سرکوبش کردگفت که نمیتونم به کسی اعتماد کنمو این حرفامنم گفتم خوب ی ادم مورد اطمینان پیدا کنیدکه گفت فعلا کسی رو سراغ ندارمدلو زدم به دریا گفتم یعنی منم مورد اطمینانتون نیستم؟گفت چرا ولی خوب تالا همچین فکری رو در مورد شما نکردم(که مثل سگ دروغ میگفت)خلاصه تو حاشیه نریم منم سر بحث رو باز کردم باشو از اون شب دیگه هر شب سکس چت داشتیممن تو سکس عاشق اینم که دستو پای طرف روببندم یا چشمشش رو تو سکس چتامونم مدام میگفتم این چیزاروی روز که خونمون خالی شده بود برا چند روز شب که پی ام میدادیم بش گفتم خونمون خالیه دعوتش کردماونم بعد یکم ناز کردن قبول کردمنم صبح رفتم ی دوش گرفتمو حسابی تر تمیز کردمقرارمون ساعت ۳ بودحالا مگه ساعت میگذشت،تا اون بیاد ۱۰۰ دفه کیرم شق کرد برا اون کون گندشخلاصه ساعت ۳ شد با ۱۰۰۰ جیمز باند بازی اوردمش خونهتعارفش کردم تو اون جلو رفت منم از قصد رفتم پشتش تا کونشو دوباره دید بزنماوووف ی ساپورت پوشیده بود مشکی که تقریبا رنگ بدنش معلوم میشد انقد کش اومده بود ی مانتو جلو بازم پوشیده بود زیرشم تیشرت تنش بودرفتم نشستم کنارش ،شهوت تو چشای جفتمون موج میزدگرمش بود مانتوشو در اوردتابستون بود گفت تشنمه منم گفتم تا اب بخوری از یخچال منم کولرو بزنم رو دور تندرفت که اب برداره باز از پشت دید زدم کونشو اوووف شرت قرمزش قشنگ معلوم بود رفتم سمتش از پشت چسبیدش بشبا خنده گف چیکار میکنی بزا ابموبخورم بعد،من که از پشت میمالیدم به کونش لیوانو گذاشت رو اوپن برگشت سمتم یکم لب بازی کردیم حسابی داغ شده بود بر عکسش کردمو دلاش کردم رو اوپنباز از پشت چسبیدم بشانقد کونش بزرگ ونرم بود دوس داشتم فقط تو همون حالت بمونمیهو ی فکری به کلم زد،همون چیزی که همیشه دوست داشتمو تو سکس چتا بش میگفتمی چسب نواری ۵ سانتی از این پهنا خونه تو کشو اشپز خونه داشتیم سریع اوردمش و تو همون حالت دستاشو میخواستم ببندم که اول یکم شکه شدو جا خورد بعد بش گفتم بهم اعتماد کن، بت خوش میگذرهاوکی رو داد منم توکونم عروسی بوداینکار بیشتر حشریم میکرد همون جوری که خم بود رو اوپن دستاشو بستم به هم پاشم بستم به دستگیره کشو همون اوپنبعدم اومدم دستاشو سفت بستم به تاج مبل جلوی اوپنتقریبا دیگه نمیتونست تکون بخوره منم که تو این حالت دیدمش ی جون بش گفتمو لباسامو سریع در اوردم بعد رفتم پشتشو شلوارشو تا زانو دادم پایین اووف کونش سفید و بی عیبیکم محکم زدم رو کونش و شرتشم دادم پایین سریع با دستم لای کونشو باز کردم ی دونه مو هم نداشت تا گفتم جون گفت لیزر کردم همرومنم کونشو باز کردمو سوراخ کونشو زبون میزدم با دستمم رو کوسش میمالیدم دیگه داشت اخ و اوخش میرفت بالا مام چون تو اپارتمان بودیم هی بش میگفتم اروم اونم چند ثانیه بیشتر تحمل نمیکرد منم دیدم اینجوریه رفتم با چسب دهنشم بستم داشت میگفت چیکار میکنی که دیگه کامل چسب زده بودم دهنشودوباره رفتم سوراقش،این دفه انگشتمو میکردم توکوسشو میزدم رو کونشکونش مثل ی ژله نرم بودو با هر ضربه من حسابی تکون میخورد یکم که با کوسش بازی کردم رفتم روغن زیتون رو اوردم و ریختم کامل رو کونشحسابی کل کونشو چرب کردم و با دست براش ماساژ میدادمکونش دیگه حسابی برق میزد منم یکم کیرمو چرب کردم لای کونشو باز کردم کیرمو گذاشتم لای لوپای کونش یکم بالا پایین کردم اوووف کونش نرم بودو لیز یکم این کارو ادامه دادم بعد دوباره یکم روغن ریختم سر کیرم اروم اروم فشار میدادم تا بره تو اونم نمیدونم ناله میکرد یا لذت میبورد رو نمیدونم ی همچین صداهایی ازش بیرون میومدخلاصه با یکم پشت کار کم کم جا کردم اروم اروم داشتم کمر میزدم دیگهداشت صدای شالاپ شالاپ کونش میزد بالا من کهچشامو بسته بودمو دیگهداشتم فقط کمر میزدم یهو یاد اون صحنه که برا اولین بار کونش رو از دور دیدم افتادم حشرم بیشتر شدو چشمامو باز کردم و به کونش که نگا میکردم با هر ضربه من مثل ژله تکون میخوردبعد ۴-۵ دیقه کمر زدن احساس کردم ابم داره میادو همشو خالی کردم تو کونش و همون جوری افتادم روشی چند ثانیه تو اون حالت بودمو بعد کیره نیمه خوابم رو کشیدم بیرون ی دونه زدم دره کونش بعدشم دست و پاشو وا کردم بعد یکم غور زد واسه بستن دهنش که یکم ازش لب گرفتم و خلاصه اون روز تموم شدبعد چند روز بم گفت خیلی تو اون حالت دادن رو دوست داشتم و بعدم چند باری همین جوری رابطه داشتیم که اگه دوستداشتید براتون مینویسمببخشید اگه طولانی شدنوشته: Mohsen
4