سلام دوستاناین داستان كاملا واقعیهلطفا فحش ندین و ادب داشته باشینبذارین اول از خودم بگم من یه پسر ٢٧ ساله هستم با ١٧٥ قد و ٦٦ وزن.داستان از جایی شروع شد كه اسباب كشی كردیم به خونه جدیدمون.اینم بگم كه متاهلم و خانمم بیشتر مواقع خونه باباشه.داشتم میگفتم هنوز یه هفته نگذشته بود كه توی اسانسور یه دختر ١٧-١٨ ساله خوشكل و سكسی دیدم. باور كنین همونجا كیرم شق شد واسش. اصلا عالی بود این دخترهدقیقا همون طبقه ما واحد روبرویی ما بود.خلاصه رفت تو و منم رفتم خونههمش تو فكرش بودم كه چجوری میشه رفت سراغشاز فرداش هرروز خودمو سرراهش قرار میدادم و رو حساب اینكه همسایه ایم حسابی گرم میگرفتم باهاش اونم دختر با ادب و خوشرویی بود و با روی باز جوابمو میداد.سرتونو درد نیارمیه روز دیدم توی پاركینگ نشسته داره تلفنی حرف میزنه متوجه منم نبود.با دوس پسرش بود و میگفت كه مكان نداری و از این حرفا. خلاصه حسابی شاكی بود كه نمیتونه باهاش باشه. توی همین لحظه مثل فرشته ظاهر شدم و سلام كردم.بی مقدمه سر صحبتو باز كردم كه بی مكانی هم معضلی شده برای جوونا:)خندید و گفت اره والا.قند تو دلم اب شدبهش گفتم میخای بعضی وقتا خونه ما خالیه ها میتونی استفاده كنی. قشنگ چشاش برق زد و مثلا تعارف كرد كه نه مرسی و …شمارمو بهش دادم و گفتم درهرصورت مایل بودی كارتو راه میندازم.به شب نكشیده بود كه پیام داد.گفت واقعا مكان در اختیارم میذاری گفتم اره خوبخلاصه قرار گذاشتیم فردا با دوس پسرش ( اونم ١٨ سالش بود) بیان خونه ما.اول گفت كه تو نباش ولی دید كه راضی نمیشم قبول كرد بیان( البته اصلا قرار نبود من توی سكسشون باشم)فردا اومدن و رفتن اتاق كلا ٧-٨ دقیقه شد كه اومدن بیرون و پسره خدافظی كرد رفت. مهسا خانم هم میخاست بره گفتم بشین یه شربت بخور برو . قبول كرد و نشستشربت اوردم و گفتم همش واسه ٧-٨ دقیقه اومدین؟؟؟با لحن شكایت گفت كه كمر نداشت بابا.از فرصت استفاده كردم و رفتم كنارش نشستم و شروع كردم مالیدن پاهاش بهش گفتم میخای حسابی خوش بگذرونیاونم كه حسابی حشری شده بود هیچی نگفت و مقاومت نكردخلاصه رفتم سراغ لبشو حسابی از همدیگه لب گرفتیم و كم كم لختش كردموای خدای من صاف صاف سفید سفید من حتی توی فیلمای پورن هم این بدنو ندیده بودمشروع كردم به خوردنش از گردنش شروع كردم بعد حسابی سینشو خوردم بعدشم كصشو لیس میزدم و میخورمحسابی توی فضا بود .گفتم مهسا بكنم؟ گفت بخدا باز نیستممنم بیخیال شدم كیرمو در اوردم شروع كردم كشیدن روی كصش حسابی كه رفته بود توی اوج برش گردنودم و شروع كردم انگشت كردن سوراخ كونش و كصشم میمالیدم یه كم كه جا باز كرد كیرمو گذاشتم و كم كم كردم توش واسش یه كم درد داشت ولی یه كم كه گذشت فقط لذت میبرد حدود ١٥ دقیقه واسش تلمبه زدمو همزمان توی مدلای مختلف كصشو میمیالیدم. كه داشت ابم میومد كشیدم بیرون ریختم رو كمرش. نظرشو پرسیدم میگفت كه ٢-٣ بار ارضا شده.این خاطره واسه یه هفته پیشهامیدوارم بتونم بازم بكنمش.بخدا همش راس بود بدون كم و زیادنوشته: Saeed
4