داستان هم آرزوست هر روز صبح بیدار میشدم به عشق این که داستان بخونم، و بعد برم مدرسه.یادش بخیر توی جمع میرفتم زیر پتو و داستان میخوندم مثلاخوابم.روزی 3 وعده میزدم.یادمه حتی معلما جریمه میدادن واسه درسی وقتی بر میگشتم خونه موقع جریمه نوشتن واسه انرژی و ریکاوری یه دست حداقل میزدم.خلاصه جقی کاملی بودم.توی زنگای تفریح به روش های نوین جق فکر میکردممثلا درز لای مبل هم منو تو فکر فرو میبردالانم که دارم این جق نامه رو مینویسم قبلش با روش ابداعی توسط یکی از جقرای معروف و به نام شهرمون زدماصلا لذتی که تو جق هست تو کس نیستجوری که من به دستم بیشتر از یه دختر حس دارمحتما میپرسین چطور؟...یادمه یه روز گرم تابستون بود و ما توی شهر جا (جا، یه شهر خیالی) زندگی میکردیم (البته الان تو شهر گا هستیم خیلی توریستیه و تقریبا هر کسی رو بشناسی حداقل یه بار به گا رفته) خلاصهبا یکی از دوستای جقی البته جقی اصیل نیست، برنامه گذاشتیم که یکم به دستامون استراحت بدیم.زنگ زدیم به یکی از رفیقا که توی امر کس کش یابی حرف اول رو توی شهر جا میزنه و ازش شماره یه کس کش خوب رو گرفتیم و در ادامه صحبتاش گفت: وقتی جواب داد اسم رمز باید بگیگفتیم خو اسم رمز چیه؟گفت بگین حسین نقاش هستمبعد این که قطع کردیم همونجا از شدت هیجان یه دست جق مرتب زدیمو زنگ زدیم به طرف بوق اول نه بوق دوم جواب داد.گفتم : سلام حسین نقاش هستمگفت : آقا حسین در مارو چه رنگی میکنی (از اونجایی که به ما تا اسم رمزو فقط گفته بود یه کیرم فرق کلت به کس کش یابمون نثار کردم)گفتم : چه رنگی شما مدنظرتون دارید؟گفت فعلا قرمز بزنید خوبهگفتم خوبه همون قرمزو کی بزنیم؟گفت امروز ساعت 6 برین سر میدان جااز اونجایی که کس بدون مکان امکان نداره و ما از بی مکانی شدیدا رنج میبوردیماسترسی شدمو شلوارو کشیدم پایین با کالیبر تنگ شده دست یه دست جق سرعتی زدم و ریز کشیدم بالا و مغزم کار کردویهو یادم امد ممد جاکش از قدیمی های شهر جا میتونه کمکمون کنهگوشی رو گرفتم دستمزنگ زدم بهشبوق اول نه بوق دوم جواب دادالو ممد؟ امشب یه جا واسمون بکشدیدم صداش نمیاد دوباره گفتم الو ممد؟گه یه زنه دیدم میگه نوبت شما در صف 23 میباشد لطفا شکیبا باشید…نوبت شما در صف شماره 22 میباشد ممنون از صبر وشکیبایی شما…نوبت شما در صف… 1میباشد…پاسخگوی 218 بفرمایید+سلام یه جا میخواستم-تعداد خواب رو مشخص کنید+بی خواب هم باشه در حد حال خوبه-خدمات فول میخواید+خانوم یه مربع در نظر بگیر 2تا استوانه دو سه تا دایره-خوب؟+هیچی جمله بساز باهاشون، خو یه جا بده 1ساعت میخوایم بکونیم دیگه-کیییر خرمایی کوووس نگو(بی اعصاب بودن از صفات بارز امام بود، بعد در ادامه فرمایششون فرمودند)-لطفا ابتداع 200هزارتومان واریض فیش واریزی رو اس ام اس سپس همکاران ما آدرس رو برای شما ارسال میکنن.تالاپ قطع کرد.ممد جاکش هم به یه جا رسید اما ما هنوز از جق برق اتاقمونم نمیتونم تامین کنیم.بعد از واریز وجع و فرستادن فیش واریزی آدرس محل رو واسمون فرستادن..ساعت 5 بود که پاشدیم رفتیم سمت آدرس و ساعت 6 سر میدان جا بودیم برای نقاشی ببخشید برای سوار کردن کسبه طرف ایستگاه جا رفتیم کهدیدیم یه کس پلنگ قد بلند سینه 85 اصل فلاند در حد بی رنگ بی ضربه زاپاس خشک با یه بارونی قرمز و یه بوت بلند مشکی بغل استگاه وایستادهرفتیم بقلش ترمز زدیم :سلام حسین نقاشم واسه رنگ زدن در مزاحم میشمکه گفت ما دیروز رنگ زدیمگفتم مگه میشه ما هماهنگ کردیم امروز رنگ بزنیم که بحث بالا گرفتاصلا کار دزدی بین اوستا کارا چقدر زیاد شدهتو همین فازا بودیم که یه گولاخ امد بقل ماشین.شما حسین نقاشی؟از اونجایی که میترسیدم بگم آره کونم بزاره و میترسیدم بگم نه بازم کونم بزارهگفتم هرجور شما صلاح بدونین من همونمکه گفت گوه نخور پشتم بیاخلاصه ماهم پشتش راه افتادیم و از کوچه پس کوچه ها گذشتیم و جلوی یه در حلبی توقف کرد.ما هم پشتش زدیم روترمزگفت بمونید الان میادبعد گذشت 5 دقیقه امدیه کس همرنگ اوباما که شکل کس اسب تازه کیر خر خورده ای که با صاف کاری اوس اکبر هم صاف نمیشدو رنگ و ضربه زیاد داشت و با موهای گوسفندی حجیم همراه با لاک قرمز بود امد و سوار ماشین شد....ادامه دارد…نوشته: نیتمار
2