اولین کونی که دادم

سلام من اسم مستعارم بهرامه و این چندمین داستانمه خودم ۱۷ سالمه نسبتا قدم بلنده و کونم بزرگ این داستانو نوشته بودم ولی خیلی ناقص بود ایندفعه کاملشو میگم.کلاس نهم بودم تازه وارد اون مدرسه شده بودم مدارس دولتی تهرانم که بکن بکن پس استرس داشتم روز اول مدرسه رفتیم تو کلاس خیلیا تازه اومده بودن اون مدرسه منم با یکی رفیق شدم که اسمش علی بود از شهرستان اومده بودن تهران خلاصه چند وقتی با علی گپ میزدم تا که اون با ی پسره رفیق شد اسمش امیر بود خیلی هیکلی و سقید بود با ی عینک گرد به نظرم خیلی سکسی بود ولی هر چی بیشتر باهاش صمیمی شدم بیشتر ازش بدم میومد چون کرم میریخت با نوک مداد میزد تو کونم پس گردنی میزد و از این حرفا خلاصه تقریبا قبل عید بود که ی روز امتحان علوم داشتیم من سال نهم درسم از اون احمقای کلاس خیلی بهتر بود امیرم خیلی خنگ بود اکثرا بهش میرسوندم اونروز رفتم جلوش نشستم آخرای امتحان بود خیلی زیاد بهش نرسونده بودم بعد یهو دید ی چیز سرد رفتش تو کونم انگشتش بود ترسیدم تا حالا انگشت نشده بودم بعد یواش در گوشم گفت چه کون خوبی تو که انقدر کونت خوبه برسون دیگه منم گفتم خفه شو انگشتتو بیار بیرون وگرنه به آقا میگم گفتش خودت فک نمیکنی بعدش کل مدرسه بهت میخندن که اوبی هستی؟ دیدم راست میگی از طرفی هم باحال بود انگشت شدن برگمو آوردم کنار نوشت هم داشت مینوشت هم با اون انگشت که با دهنش خیسش کرده بود داشت منو انگشت میکرد بعد دو انگشتی کرد تو کونم تا زنگ خورد و همه رفتن گفت چقدر تو سوراخت خوبه عشقم هیچی نگفتم بهش فهموندم که عصبانیم گفت ناز نکن دیگه خلاصه چند هفته گذشت تا رسیدیم به آخرین روز مدرسه قبل عید زنگ آخر معلم تو آزمایشگاه گفت برین ول بچرخین تو حیاط امیر بدون هیچ حرفی منو برد تو کلاس شرتمو کشید پایین من گفتم چ مرگته اگه یکی بیاد چی کصکش گفت خفه بزار بلیسم کونتو از صورتش فهمیدم سگ حشر شده فقط کونمو از شرتم در آورد شروع کرد تف مالی لپای کونمو و سوراخش من داشتم میمردم از حشر🤤🤤 خلاصه یهو دیدم پرید لز کلاس بیرون رفت تو دستشویی بعد گفت جق زدم گفتم چرا اینجا نزدی گفت حال نداشتم😐😐😐 خلاصه تا پایان اون سال تو مدرسه فقط انگشتم میکرد اصلا به کیر منو و خودش کاری نداشت به منم اجازه نمیداد کونشو ببینم چون قلدر بود…خلاصه یک سال گذشت من سال دهم بودم ی روز بعد امتحانا داشتم از مدرسه برمیگشتم که دیدم امیر سر کوچمونه چون خونه خودشم کوچه بغلی بود دید منو گفت چطوری کون خوشگله کلی حرف زدیم بعد نمیدونم چی شد سر ی موضوعی بحثمون شد من گفتم تو اشتباه میگی اونم گفت تو اشتباه میکنی بعد منم یکم اسکل بازی درآوردم گفتم اگه تو راست بگی برات میخورم😈 از شانس گوه منم حرف اون درست بود بعد گفت نترس یکم بلیسش ولت میکنم بری رفتیم باشگاه سر کوچه که دسشویی داشت رفتیم خلوت ترین دسشویی منو پرت کرد توی یکی از اتاقکا درو بست خودش بیرون رفت ببینه کسی نیاد من از استرس پاهام میلرزید هی گفتم در برم یا نرم؟ امیر اومد تو کیرشو درآورد تا حالا ندیده بودمش کوتاه بود ولی کلفت سرشم خیلی صورتی گفت بشین بخور منم کردمش تو دهنم که خسک شده یود از ترس چند بار کیر خوشگلشو گاز گرفتم اونم موهامو هی میکشید میگفت دندون نزن بعد گفت بسه منم رفتم در توالتو باز کنم برم یهو با دستای خر زورش کمرمو گرفت گفتم چته گفت باید بکنمت ترسیدم ولی در نرفتم شلوارمو کشید پایین بعد کیر داغشو که خیس بوذچد از تف منو روی چاک کونم حس کردم خیلی کیرش داغ بود…یهو کرد تو کونم چشمام سیاهی رفت بعد که رفت تو عین سگ تلمبه میزد صدا خوردن خایه هاش به کونم خیلی هات بود با اون دستشم داشت کیر منو خفه میکرد انقدر کیرمو محکم بالا و پایین کرد که آبم پاشید تو دیوار دسشویی بعد دیگه احسای شرم داشتم ولی امیر ولم نمیکرد واقعا دیگه داشتم درد میکشیدم که یهو کیرشو کشید بیرون و آبشو ریخت روی کونم بعد با دستاش کاملا دور تا دور کونمو پر از اسپرم خودش کرد تا خشک شد بعد ی نگاهی به سوراخم انداخت گفت اوه اوه چقدر قرمز شده ببخشید عسلم من که لال شده بودم گفتم ولم کن برم اونم دید حالم بده گفت اینوی شو برای عذرخواهی چوچولتو تمیز کنم با شیلنگ کیر و کونمو شست بعد گفت من میریم بیرون تو هم دنبالم بیا رفت منم سریع پریدم بیرون راه میرفتم کونم سوزش داشت تا اینکه رفتم خونه و تموم شد ی بار دیگه هم با امیر سکس کردم که اگه دوس داشتین براتون مینویسم😘😉نوشته: بهرام(کون تپلی سابق)

241