نیلوفر دختر همسایه

این یک داستان واقعی است که در هجده سالگی برای من اتفاق افتاده است, من در یکی از محله ها ی شهری واقع در یکی از استانهای شمالی کشور زندگی می کنم و تقریبا بیشتر سالهای زندگی خودم رو تو این محله بوده ام , از همان دوران دبستان نیلوفر رو می شناختم چون همسایه خیلی نزدیک ما بودند نمی خواهم خیلی به گذشته برگردم خلاصه با گذشت زمان من می دیدم که نیلوفر در حال بزرگ شدن است (چون من و نیلوفر 5 سال اختلاف سنی دا ریم) خلاصه روز به روز اندام او بزرگ تر و سکسی تر می شد تا جایی که دیگه به سن دبیرستان رسیده بود و تقریبا چهارده سال داشت, هر روز که از کوچه رد می شدم متوجه نگاههای خیره شده نیلوفر می شدم فهمیدم که دوست داره با هم روابط دوستانه داشته باشیم من هم چون او دختری زیبا و با اندام سکسی تحریک کننده ای بود تصمیم گرفتم با او رابطه دوستانه داشته باشم.در اوایل رابطه ما در حد دوستی ساده و در نهایت لب و بوسه بود برای من خیلی عجیب بود او با این سن کم دختری بسیار حشری بود چون هر بار که بوسش می دادم مجبور بودم تا چند دقیقه با اندام بدنش ور برم و با سینه هاش بازی کنم خلاصه تو یکی از همین روزها که مشغول بوسیدن هم بودیم تصمیم گرفتم به او پیشنهاد یک سکس واقعی رو بدم نیلوفر هم چون در زمان بوسه خیلی حشری می شد قبول کرد ما تو خونمون یک اتاق داشتیم که معمولا اونجا در اجاره دیگران بود ولی از شانس ما اون اتاق تازه خالی شده بود تصمیم گرفتم با نیلوفر در همان اتاق سکس داشته باشم چون مکان بسیار امن و دور از چشم به نظر می رسید , نیلوفر رو به اونجا بردم و خوابوندمش رو تخت دوباره خوردن لباشو شروع کردم همینطور که لباشو می خوردم با سینه هاش ور می رفتم اروم اروم لباسشو از تنش در اوردم انگار می دونست او روز با هم سکس خواهیم داشت چون یه دست سوتین و شرت قرمز رنگ تحریک کننده پوشیده بود بدنش مثل صورتش سفید و صاف بود و این منو بیشترو بیشتر تحریک می کرد , گردنشو می بوسیدم و سینه هاشو از روی سوتین می مالوندم کم کم خودمو به سینه هاش نزدیک کردم و زیر سینه هاشو می بوسیدم گر مای بدنش خیلی زیاد شده بود سوتینشو از تنش در اوردم سینه های متوسط و گردی داشت نوک سینه هاشو تو دهانم گرفتم و شروع به خوردن سینه هاش کردم دیگه صدای اه اه … نیلوفر بلند شده بود سینه هاشو تو دستم گرفتم و با بوسیدن اندام زیر سینه صورتم رو به شرتش رسوندم , شرتشو می بوسیدم از گوشه شرت با دست با کسش بازی می کردم با دستش دستمو فشار می داد فکر کنم از این کار خیلی خوشش اومده بود کم کم شرتشو در اوردم با این سن کمش واقعا کس سکسی جالبی داشت, من که با دیدن اندام ناز لخت شده نیلوفر بیش از پیش تحریک شده بودم به سرعت لباسامو در اوردم کیرم بد جور سیخ شده بود حتی باحال ترین فیلم های سکس نتونسته بود کیرمو این قدر سیخ کنه به سرعت دهانمو به کسش رسوندم و شروع به لیسیدن کسش کردم اون قدر حشری شده بودم که نمیدونستم دارم چکار می کنم حالا دیگه صدای ناله های نیلوفر بلند تر و بیشتر شده با دستش سرمو به سمت کسش فشار می داد و من بیشترو بیشتر می خوردمش , صورتمو از کسش برداشتم و دوباره لباشو بوسیدم خوابیدم رو تخت و ازش خواستم که برام ساک بزنه او شروع به ساک زدن کرد چقد خوب این کارو از فیلم های سکسی که بهش داده بودم یاد گرفته بود منم که خودم یه کم دیر انزالم و هم با اسپری تاخیری که زدم اصلا چیزی احساس نمی کردم ده دقیقه ای بود که برام ساک میزد بلند شدم و دوباره خوا بوندمش یه کاندوم هم رو کیرم انداختم که این خودش به دیر انزال تر شدنم کمک می کنه دوباره لباشو بوسیدم اروم اروم کیرمو رو کشس می مالوندم نیلوفر چشاشو بسته بود و در همون حال می گفت که کیرمو داخل کسش بندازم به ارومی کیرمو به داخل فشار دادم کسش خیلی واسه کیرم تنگ بود کیرمو خیلی اروم به جلو و عقب حرکت می دادم گرمای کسش کیرمو داغ کرده بود نمی خواستم به پردش اسیبی برسه اما نیلوفر اینجوری دوست نداشت گویا فیلم های سکس کار خودش رو کرده بود او تقاضا میکرد که سریع تر و محکم تر این کار(تلمبه زدن) رو انجام بدم , دیگه من بی توجه به پرده در حالی که پاهاش روی کمرم بود به سرعت تلمبه می زدم صدای اه… اه… اه… نیلوفر بسیار بلند شده بود دیگه کسش کاملا خیس شده بود و من می دونستم که داره به ارگاسم (ارضا شدن) نزدیک میشه سریع بلندش کردم و در حالت دو لا از پشت کیرمو داخل کسش بردم دیگه کیرم تو کسش احساس راحتی میکرد بیست دقیقه ای از سکس ما میگذشت و من هی تلمبه میزدم مثل اینکه نیلوفر هم دیر انزال بود خلاصه هر نوع از سکس که تا اون روز بلد بوم با نیلوفر انجام دادم نیلوفر دیگه ارضا شده بود انزال من هم نزدیک بود کیرمو از کسش در اوردم و کاندومو بیرون کشیدم و کیرمو تو دهان نیلوفر گذاشتم او هم محکم و سریع برام ساک زد تا اینکه ابم لبریز شد به سرعت کیرمو از دهانش بیرون کشیدم و ابمو رو سینه هاش خالی کردم دیگه کاملا بی حال بودیم چند دقیقه ای کنار هم دراز کشیدیم من لباشو به ارومی بوسیدم و تو بغلم گرفته بودمش چون نیلوفر اولین دختری بود که باهاش سکس داشتم و من هم اولین پسری بودم که نیلوفر با او سکس داشته البته در اون روز نیلوفراحساس درد می کرد که به گمونم این درد از علائم پاره شدن پرده بود.از اون به بعد من ونیلوفر هر وقت نیاز جنسی داشته باشیم با هم سکس انجام میدیم و من نیز هر روز شاهد سکسی تر شدن بدن نیلوفر هستم.در حالی که تابستان در تب تو می سوخت پاییز رنگش را باخت , زمستان موهایش سفید شد و بهار جوانه گرفت. 2011/09/19نوشته: edi