این موضوعی که راجبش میخوام بگم کاملا واقعی هست و 5ماه پیش برای من اتفاق افتاده فقط داستان نیست یه خاطره تلخهاسم من پرنیاس 22سالمه من هیکل خیلی خوبی دارم هیکلی که بارها بخاطرش از طرف آقایون مورد آزار قرار گرفتممن مورد تجاوز شخصی قرارگرفتم که هنوزم نمیدونم کی بود و دلیلش چی بودبا ماشین از خونه راه افتادم یه ماشینی هی به چشم میخورد اما فک میکردم هم مسیرم و توجه نمیکردمبا دخترداییم رفتم کافی شاپ بعد رسوندمش خونشونوقتی نزدیک به خونشون شدم دوباره همون ماشین رو دیدم انگارو متوجه شدم که این دنبالمهاما هیییچ قیافه ای ازشون توو تاریکی شب مشخص نبود و شیشه های ماشین کاملا دودی و خیلیم نزدیک نمیشد بهمخلاصه کلی مسیر رفتم و همچنان دنبالم بود تا اینکه توو یه خیابونی تونستم بپیچونمش و مسیرمونکاملا جدا شدمنم حدودا دو سه تا کوچه پس کوچخه رفتم به مغازه ای که کار داشتم برسمماشین پارک کردم دورتر از مغازه چون جایی که قرار بود برم توو یک محوطه بود که حالا توضیح کامل نمیدمخلاصه ماشین خیلی دور بود ازمکارمو انجام دادم حدودا پنج دقیقه زمان برد،داشتم برمیگشتم طرف ماشین دیدم همون یارو یهو ترمز گرفت کنار ماشین بعد حرکت کرد من هم تعجب کردم ک چطور پیدام کرد هم از دور دیدمش با خودم گفتم خب دیده ماشین خالیه رفته دیگهنزدیک ماشین که شدم یهو یکی از پشت بلندم کرد همزمان دهنمم گرفت دویید طرف ماشینش و انداختم توو ماشین یک نفر دیگم عقب بود که منو کاملا قفل کردن و یک نفرم رانندهکلا صورتاشون با اسکارف بسته بود با ماسکایی که پلیس استفاده میکنهدهنمو همچنان محکم گرفته بود و دستامم قفل کرده بودیکی دیگم پاهاموهیییچیم نمیگفتنمن اینقد شوکه شده بودم که چشام تار میدیدو وقتی شوک بهم وارد میشه اصلا گریم نمیگیره گیج میشمبردنم طرف یه خونه باغ تقریبا وقتی پیادم کردن دیدمدونفر دیگ پیاده شدن رفتن به طرف یه اتاقی که توو حیاط باغ بوداون اصل کاریم گفت پیاده شومن شروع کردم به جیغ و داد فحش فحش کاریبعد خندید گفت هرچی داد بزنی فقط خودتو الکی خسته میکنیپیاده شوباز منم الکی جیغ و داد میکردم پعد پاهامو کشید سمت دربغلم کرد روی شونش گذاشتم اروم اروم میرفت طرف خونهخییییلی ترسیده بودم اخه شهری که ما زندگی میکنیم کشت و کشتار کم ندارهبردم توی خونه یهو چشمم افتاد به کنار کتش که تووش اسلحه بودواای خییلی حالم بد بود هرلحظه مرگ جلوی چشام بودانداختم روی تخت وایساده بود بالا سرم قد خییییییییلی بلند داشت و خیییلی هیکلی بود کت چرم تنش بود شلوار جین سورمه ایصورتشم بسته وااای وقتی سر و شکلشو میدی واقعا شبیه قاتلا بودخیییلی ترسیده بودم میترسیدم بهش نگاه کنم حتی سریع سرمو مینداختم پایینشروع کردم به صحبت کردن ک ولم من کن اینا توجه نمیکردنشست روی مبل دستامو محکم فشار داد صورتمو لیس زد و قربون صدقم میرفت منم یه سره جیییغ یه سره فحشیهو عصبی شد رفت از توی آشپزخونه یه قمه برداشت گذاشت روی گردنم درحالی که اسلحم توی کتش بود من دهنمو بستم خودم از ترس صدام درنیود با سر چاقو کشید روی گردنم درحدی که گردنمو یه خورده خونی کرد درحدی که خون اومد ازششروع کرد ب مکیدن گردنم بعد میگفت پرنیا من عاشقتم نمیخوتم آسیب برسونم بهت عصبیم نکندستام میلرزید صدای قلبمو توو سرم میشنیدم سرشو برد تو گردنم و وحشیانه مک میزد منم خودمو میکشیدم عقب و التماس میکردمبغلم کرد بردم توو اتاق هی سعی ب بوسیدنم داشت منم فقط دستو پا میزدمدستامو با یه دستش قفل کرد بود پاهای سنگینشم روی پاهام گذاشته بود با یه دستش دکممو باز میکرد من بدنم توو پری دارمشورت و سوتین قرمزم پوشیده بودم بیشتر سکسیم کرد بوددکمه پیراهنو که باز کرد زبونشو کشید لای سینه هام بعد میگفت من آرزوتو داشتم همیشه پیراهنمو دراورد شروع کرد دوباره به مگ زدنای وحشیانه گردنمو اینقد وحشتناک گاز میکرد و میکشید که همراهش من سرمو بلند میکردم چون حس میکردم الان گوشتو میکنه زخمم میسوخت همزمانسینه هامو اینقد فشار میداد و مک میزد که جیغ میکشیدمجفت دستامو با دستاش گرفت همیینجوری میرفت پایین شکممومیخورد گاز میگرفت دستامو انقد فشار میداد که از مچ به پایین دستام کبود شده بود خون نمیرسید بهشونمیخواست شلوارمو در بیاره مجبور بود دستامو ول کن منو هی دست و پا میزدم اینجا بود که زدم زیر گریه میگفتم توروخدا ولم کنبعد کلی کلنجار رفتن زد محکم توو گوشم دهنمم گرفت اسلحه رو از کتش که پایین تخت انداخته بود برداشت و گفت میکشمت پرنیاباید مال من باشی کار من و تو امشب تموم نمیشهصدات دربیاد هم تورو میکشم هم خودمو من وااااقعا داشتم میمرد از ترس با اون هیکل با اون صورت بسته اسلحم داشت روانیم بودهرلحظه دوس داشتم بیهوششم که نبینم فقط چشام سیاهی میرفتآقااا این وحشی تر شد شلوارمو در اورد شورتمو پاره کرد وقتی کسمو دید گفت اخ منم لال شده بودم کااامل چشم ب اون اسلحه میخورد مورمور میشد تنمزبون می کشید روی کسم اروم اروم باز میرفت روی رونمو زبون میزدمک میزد بعد کلی زبون زدم کل کسمو کرد توو دهنش با ولع میخورددوباره زبونشو میکشید از بالا تا پایین هی اوووم اوووفم میکرداولش اروم بود یهو دوباره وحشی شد مک میزد شدید گاز میگرفت کسمو منم داد میزدم از درد چوچولمو گاز میکرد یا محکم میکشید زبونشو خیلی دردم میگرفتبلند بلندم ناله میکرد تا میخواست زبونشو ببره توو کسم چون پرده داشتم یهو میپریدم و خودمو میکشیدم عقبیهو سرشو اورد بالا تیشرتشو دراورد اوووووووف چه دزدی بود ههسیکس پک پووست سبزه خیلی هیکلی بود ولی صورتشو جز چشاش و لباش نمیدیدم پاهامو اورد جای صورتمو کسمو میخرد گاز میگرفتسوراخ کونمو لیس میزد میومد تا بالازمانی زیادی گذشتشلوارشو دراورد واااای چه کیییری خیییییلی بزرگ بود اصلا حس میکنم اون پسر یه غول واقعی بود کیرش هم پهن بود هم درازسبزه تیرم بود میمالوند روی کسم من باز شروع کردم ب گریه و التماس هی فشار میداد هی خودمو میکشیدم عقب یا با دستم هولش میدادم چندبار تکرار کردپاهامو گرفت کشیدم طرف خودش یه لیس پر تف زدیا فشااار خیییییلی زیاد و وحشتناک کیرشو کرد توو کوسم جیییغ کشیدم دهنمو گرفت گفت قربونت برم من الهی دورت بگردم الهی فلا ن فلان چندتا تلمبه اول اروم بود بعد تند تند میزد من دیگ از هیچی فقط از درد گریه میکردم همچنان دهنو گرفته بود میگفت کست مال منه من میکنم و فقط من میخورم نمیذارم دست کسی بهش برسهنفس تنگی شدید گرفته بودم خودشو انداخته بود روممن فقط رومو برمیگردوندم و چشم میخورد ب اسلحه ک سرش طرف من بود و یا با دستام صورتمو میگرفتم گریه میکردمکیرشو میاورد بیرون کلا قرمز بود از خونیه نگاه انداخت ب کسم دید پره خونهرفت پایین من باااااورم نمیشد داشت خونمو لیس میزد خونی که با ترشح قاطی شده بود با ولع میخورد انگار سس ریختن روی ساندویچمن دیگ حالی نداشتم حتی حال گریه کردن و جیغ زدنانگار یه چیزی از وجودم کم شد بود اونم از شهوت چنگ میکشید روی شکمماسلحه برداشت رفت شرتشو پاش کرد از توی آشپزخونه انرژی زا وخوراکی اورد گفت بخور بزوووور میخواست توو حلق من جا کنه من فحش میدادمش خیییییلی عصبی شده بودم خیلی دوس داشتم واقعا بکشتم اون موقع ترجیحم هم بودیه بطری آب معدنی بزرگ یه نفس خوردبعد گفت بیا میوه بخور ضعف کردی عشق منواااای من هرلحظه بیشتر متنفر میشدم از پسری ک نمیدونستم کیهبا دستم میزدم ب دستش پرت میکردم میوه رورفت توو مستر همون اتاق دقیقا روبروی تخت بوددرو باز گذاشت جلو من کیرشو میشست دوش دستش بوداومد بیرون من برگردوند من فک میکردم تموم شدهسرشو برد لای کونم لیس میزد هی میخورد انگشتشو میبرد توو کونم لیس میزد توو همون حالت سرشو برد توو زیرم اوردم بالا نشوندم روینمیدونی چه جوووری میخورد انگار توو عمرش کس ندیده خودمو انداختم روی تختباز شروع کرد ب خوردن وااای ایندفه همراه با لیسیدن انگشتشو کرد توو کوسم یهو انگار تموم یه چیزی از توی سرم اومد توو کوسم و انگار میخواست بپاشه چشام اشکی شده بود اینبار از لذتپاهام ناخوداگاه میلرزید بدنم منقبض ضربان قلبم بالا رفته بود چشامم بسته میشد شروع کردم به کشیدن موهاشداد میزدماونم وحشی تر میشد و اوووم اووم میکرد ما بینشم میگفت آبتو میخوام لعنتی احساس کردم خالی شدم یه آبم امده بود ب ارگاسم کامل رسیده بودم دوتا انگشتاشو اورد بیرون کلا سفید بود از آبم تا ته کرد توو دهنش گفت من همین ابتو میخواستم همین آب خوش مزتاز رو تخت بلندم کرد بغلم کرد و کیرشو برد توو کسم نمیدونم چرا چطور کسم دااغ شده بود دیگ اون درد اول نداشت و کاملا خیس بوددوباره انداختم روو تخت کیرشو برد توو نگه داشت واای نبض کسم میزد اوونم میگفت وااااای چه داااغه اوووف چه دوس دارم بذار بمونه همینجا نزدیک یه دقیقه همونجوری نگه داشت و بعدش وحشیانه میکردمووهامو میکشید محکم محکم تلمبه میزددیگ باز شروع کردم ب التماس و خواهش که بسه دیگ کشتیمو واقعا داشتم از حال میرفتم دیگخلاصه بعد ساعت ها ک بیشترش خوردنش بودتموم شدساعتو نگاه کرد گفت توروخدا یه چی بخور پرنیا نمیخواستم اینجوریت کنم دست خودم نبوداما در عوضش دیگ تو مال منی من ب ارزوم رسیدمبا من باش تورم به هرچی ارزو داشته باشی میرسونم من میام دوبارهامیدوارم منو بخشیده باشی و باهام بمونی وگرنه دوباره مجبورم بزور مال خودم کنمت ایندفعه برای همیشهالانم میبرم میرسونمت جای ماشینت بعدم خونتونمنم میگفتم باشه منم باهات میمونم ب شرط اینکه بذاری ببینمتمیگفت نه نمیدونم الان کار درستیه یا نه ولی خخخیلی زود میبینیمشایدم هرروز داری میبینماما من نمیتونم تشخیص بدم این کیه و کی میتونه باشهاخه پسرای زیادی دنبالمن و من بهشون بها ندادمشاید اینجوری سکسی تعریف کرده باشم اما مرگ با چشام دیدم و خونه نشین شدم از ترس و یه ترس عجیبی همیشه درونمهنوشته: پری
3