شب جمعه (شعر طنز)

قطعه ای از مکالمات شب جمعهمرد:ای زن تو بیا بده به من کونحالم تو بکن امشب دگر گونگر کون تو بمن دهی عزیزمفردا برمت نطنز و کاشونزن:ای مرد بیا بکن تو ازکسگر کون بکنی همش دهم چساین کیر تو بس کلفت و سفت استاز من ببرد نای تنفسمن را تو مبر نطنز و کاشوننه یکیشون و نه هر دوتاشونگر کیر رود بکون من بازپام جر می خوره وامیشه لاشونمرد:ای کیر در این بختمبیا تو دمه تختمتا من بکنم کستهر چند بود سختمزن:غصه تو نخور جونماز غمت گريزونماول تو بكن كسمبعدش تو بكن كونممرد :اي گل تو چقدر نازيبا كيرم بكن بازيتا راست شود كيرمتا تو هم شوي راضيبعد از انجام عمليات والزجر 1زن:اي واي شدم پارهاين كيره يا قطارهمن گوه بخورم جانمگر باز بگم آرهمرد:اي جون به اين كونتيك عمر شدم مديونتديگر نكنم كونتتا خون نشود جونتاكنون بده يك ماچيهندونه بيار قاچيديگر نبود ناييشل من شده چون كاچيزن :اين ماچ اين بوسهشوهرم چقدر لوسهمن دوستت دارم جونمدل بي تو عزيز پوسهبوس ، بوس ، مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــاچدوستان قربون دستتون فحش نديد خودم ميدونم زياد جالب نيست. من شعراي زيادي دارم ميتونيد تو اين پيج بخونيد.www.facebook.com/charandestanنوشته:‌ دلداده