logo
‌
‌
خانه
عناوین
پورن استارها
بهترین سایتهای پورن
چت روم
ارسال داستان
آپلود ویدیو
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
‌
  • تماس با ما
  • گزارش خرابی

www.jendekhane.com جدید ترین و با کیفیت ترین سایت سکسی فارسی

بهترین و با کیفیت ترین سایت سکسی ایرانی . تمامی محتوای این سایت رایگان مباشد . ما دارای بزرگترین آرشیو فیلم ها و داستان های سکسی هستیم که همه روزه برای شما قرار خواهیم داد . سایت جنده خانه بهترین سایت سکسی فارسی در تمام دنیا میباشد . شما میتونید فیلم ها را به صورت آنلاین تماشا کنید یا دانلود کنید ، با ثبت نام در سایت میتونید از سیستم چتروم و پیام رسان با قابلیت تماس تصویری استفاده کنید . تیم جنده خانه همیشه در تلاش برای بهبود سطح کیفی سایت برای تمامی دوست داران مسائل جنسی میباشد . لطفآ نظرات و پیشنهادات و همینطور انتقادات خودتون رو برای ما ارسال کنید .

This website collects cookies to deliver better user experience

اولین لز بازی (۱)

باسلام اسم من سميراست البته اسم مستعار منه.من مدت زيادي نيست كه با اين سايت اشنا شدم و منم تصميم گرفتم داستانهاي خودمو براتون بنويسم.داستانهايي كه واقعا اتفاق افتاده و حاصل تخيلات نيست.چون بنظرمن وقتي ادم ميتونه از اينجور داستانهالذتببره كه واقعي باشن نه زايده تخيل كه متاسفانه بيشترداستانهايي كه خوندم چيزي جز دروغ نبود.امابشنويد داستان زندگي منو.اينكه چجوري از جنس مخالف به همجنس رسيدم.من 32 سالمه.7 ساله ازدواج كردم و يه دختر5 ساله دارم.شوهرم كارمنداز صبح تا 7 بعد از ظهر سر كاره و من ودخترم معمولا تنهاييم. حدود 3 ساله كه رابطه ما سرد شده و خیلي كم با هم سكس داريم.معمولا وقتي خونه مياد ديگه حال نداره حرف بزنه چه برسه به سكس. اولاش ميشد تحمل كرد.اما ديگه اين اواخر واقعا برام سخت شده بود. بخصوص براي مني كه زن شهوتي هستم.يه مدت با خودارضايي خودمو تخليه ميكردم اما بعد يه مدت زده شدم.از طرفي دلمم نميومد به شوهرم خيانت كنم چون واقعا آدم زحمت كشيه و همش بخاطر ماست.ديگه داشتم مريض ميشدم مونده بودم چيكاركنم تا اينكه اولين جرقه تو ذهنم زده شداولا از هيكل خودم بگم من خودم تو پرم پوست سفيد سايز سينه 75 با كون نسبتابزرگ كه يهزاني عشق شوهرم بود.دوستاي خودمم هميشهه ميگفتن خوشبحال اون كسي كه اين كونوبكنه.ما تو خونه سازماني زندگي ميكنيم.طبقه پايين ما زنيه به اسم سارا كه شوهرش با شوهر من همكار و ساعت كاريشون يه جور.چند سال ازدواج كردن و هنوز بچه دار نشدن.بماند من با سارا خيلي جور شده بودمو تقريبا از همه چيز ممديگه رو ميدونستيم،.ميدونستم دوست پسر داره اما بش حق ميدادم بااينكه خودم نميتونستم خيانت كنم.اونم ميدونست جريان منو بهم پيشنهاد دوست پسرم داد كه من قبول نكردم.يكي ديگه از چيزايي كه خيلي شهوت منو زياد كرده بود فيلم سوپرايي بود كه سارا بهم ميداد.يه شب با شوهرم دعواي شديدي كردمو وقتي بود كه داشتم كيرشو ساك ميزدم كه يهو كيرش خابيد مم ديگه از كوره در رفتمو هر چي از دهنم دراومد بهش گفتم.سارا كه جريانو فهميده بود صبح اومد پيشم.بعد ازكلي درد دل و گريه منو ازين حرفها سارا يهو گفت:سميرا يه چيزي ميگم بهش فك كن.گفتم: من نيتونم خيانت كنم.ـ خره خيانت چيه!بيايه بار لز شو.چشمام 4 تا شد گفتم:هااااان؟ـ هان نداره.ببين تو از شهوت داري ميميري.خيانتم كه نميتوني كني.خوب يبار امتحان كن.ضرر نداره كه فوقش بدت اومد كه نمياد ديگه نكن.خلاصه برام گفت از اينكه اون يه نوع سكسه و شايد خوشت بياد و گفت تا اينكه يكم فكرمو مشغول كرد.تا حالا هيچوقت به لز اينجوري فكر نكرده بودم يا جدي نگرفته بودم.معمولا فيلم هاييم كه صحنه هاي لزبيني داشت ميزدم جلو بنظرم چندش اور بود همجنسبازي. اما سارا با حرفهاش داشت مخمو ميزد. سارا طوري حرف ميزد كه يه لحظه فكر كردم خودش لزبازه و بهم تا حالا نظر داشته بخصوص كه عادت داشت سينه هامو فشار ميداد اما نگو كه منو واسه يكي ديگه لقمه گرفته بود هر چند كه بعدها باهاش حال كردم…اگه خوشتون اومد نظر بديد تا باقيشم تعريف كنم.اگه هم كه بد بود كه ببخشيدچون اولين باره داستان مينويسم.اماجز واقعيت چيزي نگفتم و نميگم.نوشته:‌ سمیرا

5

الفئات:

داستان سکسی

Tags:

عشقلزشوهرزن
No Comments Yet...
‌

Related Posts

کوس ات میزارم با اینکه پشماتو نزدی
HD01:13

کوس ات میزارم با اینکه پشماتو نزدی

از این به بعد مال همیم

از این به بعد مال همیم

بعدازظهر خفن

بعدازظهر خفن

ارشک و ماهرخ

ارشک و ماهرخ