آن روز هیچ حوصله كار كردن نداشتم و تو مغازه نشسته بودم و تو كامپیوترم مشغول بازی پوكر سكسی بودم . تو این بازی عكس یك زن خوشگل كه طرف بازی بود یك گوشه صفحه بود و بعد از هر بار بردن یكی از لباس هاشو در می آورد. بردن تو این بازی و لخت كردن اون زن ها راحت نبود و حسابی منو مشغول كرد . مشغول بازی بودم كه یك مشتری وارد مغازه شد. نگاهش كردم یك ضبط سی دی دار دستش بود . آمد جلو و گفت : ببخشید می خواستم یك نگاه به این ضبط بكنید . سی دیش كار نمی كنه. از پشت كامپیوتر بلند شدم و رفتم پشت میزم و ضبط رو از دستش گرفتم و رو میز گذاشتم و مشغول تست اون شدم چشم سی دی خراب بود و معلوم بود حسابی دست كاریش كرده بودن نگاهی به زنه كه جلوم ایستاده بود كردم و گفتم : چشمش خرابه ، باید عوض بشه ، ببینم خودتون دست كاریش كردید ؟ زنه لبخندی زد و گفت : فقط كمی تمیزش كردم سری تكان دادم و گفتم : بهر حال باید عوض بشه زن نگاهی به من انداخت و گفت : خرجش چقدر می شه ؟ لبخندی زدم و گفتم : قابل نداره ، اگه یك كار خوب بخواهید حدود ده هزار تومان خرج بر می داره لبخندی زد و گفت : شما چقدر زیاد می گیرید ، كمتر حساب كنید گفتم : خوب می تونید جای دیگه سؤال كنید تا قیمت دست تون بیاد با همون لبخند گفت : حالا نمی شه یك خورده با من راه بیای لحن گفتنش یك جوری بود من نگاه خریداری بهش كردم . بد چیزی نبود سر شوخی رو باز كردم و گفتم : چرا می شه ، تا كجا باهاتون راه بیام اخمی كرد و كمی چادرش رو از هم باز كرد كه مثلا دوباره روش بگیره پیراهن سبز گل دار و یقه بازی تنش بود و كمی از سینه هاش دیده می شد دوباره چادرش رو مرتب كرد و منو از دیدن اون منظره محروم كرد لبخندی زد و گفت : منظورم اینه كه بهم تخفیف بدید آقا لبخندی زدم و گفتم : نه ، نمی شه . شما كه به ضرر من راضی نیستید اخمی كرد و گفت : یعنی هیچ راهی نداره نمی دونم كس بود یا نه ولی جرات نداشتم خیلی تند برم . كمی این دست و اون دست كردم و دلم رو زدم به دریا و گفتم : آخه اگه یك تخفیف كلی بدم ، چی گیرم می یاد ؟ فقط ضرر ؟ لبخندی زد و گفت : در عوض ثواب می كنید لبخندی زدم و گفتم : فقط ثواب ، نه صرف نمی كنه اخمی كرد و گفت : پس انتظار داشتی بجاش چی گیرت بیاد ؟ كمی سرخ شدم . كمی این پا و اون پا كردم و گفتم : خوب نمی دونم خودتون باید بهتر بدونید اخمی كرد و گفت : خجالت بكشید آقا من شوهر دارم ، كثافت دله الان می رم به شوهرم می گم بیاد سر وقتت عجب گیری كرده بودم . آهسته گفتم : شوخی كردم بابا سر صدا راه ننداز باشه شب بیایید ضبط رو ببرید یك تخفیف كلی هم بهتون می دم زنیكه آپارتی اخمی كرد و گفت : بردار الان درستش كن و گرنه داد می زنم و همه رو می كشم این جا آبروتو می برم ، مرتیكه آشغال دست پاچه شدم حسابی بهم ریختم این دیگه از كدوم جهنمی پیداش شد چه غلطی كردم . ولی خوب از تهدیدش حسابی ترسیدم . كیرم كه داشت تا چند لحظه پیش قد می كشید و رشد می كرد یهو مثل گیاهی كه یك مدت آب نخورده بود شل ول و آویزون شده بود با ناراحتی ضبط رو كشیدم جلو و مشغول باز كردنش شدم اخمی كرد و گفت : خسته شدم ، می تونم بیام پشت كامپیوترت بشینم پاهام درد گرفت تو دلم حسابی حرص می خوردم دلم می خواست داد بزنم بیا بشین رو كیرم كس كش عوضی . تعارفش كردم و گفتم : هر طور راحتی بگیر بشین آمد و پشت كامپیوترم روی صندلی نشست و نگاهی به عكس نیمه لخت زنی كه تو تصویر بازی من بود كرد و با خنده گفت : بس كه این ها رو نگاه می كنی ، هرزه شدی اخمی كردم و جوابشو ندادم و به كارم ادامه دادم لبخندی زد و گفت : ترسیدی بدبخت ؟ اخمی كردم و گفتم : نه چرا باید بترسم ؟ نگاهش كردم داشت لبخند می زد و منو نگاه می كرد پرسید : پس چرا دست و پات می لرزه ، مریضی ؟ اخمی كردم و گفتم : مگه تو دكتر هم هستی ؟ دوباره لبخند زد و گفت : زنت خونه است ؟ اخمی كردم و جواب دادم : به تو چه ، به زنم چكار داری ؟ اخمی كرد و گفت : درست حرف بزن گفتم : آره ، خونه است خندید و گفت : جا خالی هم كه نداری ، پس چطوری می خواستی منو تور بزنی حمال ؟ به تندی نگاهی بهش كردم و گفت : مودب باش ، حرف دهن تو بفهم از رو صندلی بلند شد و گفت : خودت خواستی ، من می رم و با شوهرم بر می گردم با عجله گفتم : خیلی خوب بابا ، معذرت می خوام لبخندی زد و گفت : پاشو بریم خونه من ، بدبخت ترسو اخمی كردم و گفتم : ممنون ، به اندازه كافی حالم رو گرفتی لبخندی زد و گفت : پاشو بیا حالتو جا می یارم نگاهش كردم . چشمكی زد و گفت : بجم دیگه پرسیدم : سر كاریه یا می خوای منو تحویل شوهرت بدی ؟ خندید . وقتی می خندید خوشگل تر می شد جواب داد : نترس پاشو بیا من جلو تر می رم . بیا كوچه نسترن پلاك 17 در رو باز كن و بیا تو . خیلی طبیعی باشی . بلدی كه كجاست دو كوچه پایین تره !گفتم : پس ضبط رو چكار كنم خندید و گفت : دیر نمی شه اول بیا مزدت رو بگیر هالو جان بعد از مغازه رفت بیرون . نمی دونستم چكار كنم از طرز حرف زدنش و رفتارش معلوم بود كه كسه ولی جرات نداشتم برم خونه اش. یك خورده فكر كردم و دلم رو به دریا زدم یك كاپوت برداشتم و گذاشتم تو جیبم و در مغازه قفل كردم و به راه افتادم خدا خدا می كردم كوچه شلوغ نباشه وارد كوچه نسترن شدم . چند تا از توله بچه ها از سر كول هم بالا می رفتن . كمی كه جلو رفتم جلو در قرمز رنگی كه بالاش پلاك 17 به چشم می خورد ایستادم . در باز بود فقط چفت شده بود نگاهی به دور و برم كردم و رفتم تو خونه و در رو بستم نفس راحتی كشیدم و نگاهی به حیاط كردم یك حیاط كوچولو بود و كمی جلو تر در ساختمان نیمه باز به چشم می خورد . رفتم تو خونه و وارد حال شدم . زنه رو یك مبل رنگ و رو رفته لم داده بود با دیدن من سیگار شو تو جاسیگاری گذاشت و بلند شد و گفت : بیا بگیر بشین آقای مهندس تا برات چایی بیارم بعد به طرف آشپزخونه رفت جلو رفتم و نشستم رو مبل . آشپزخونه اوپن بود و من اونو موقع چایی ریختن می دید م ، دو تا چایی ریخت و گذاشت تو سینی و آمد طرفم سینی رو روی میز جلوم گذاشت و با خنده گفت : اگه شلوار تو خیس كردی پاشو درش بیار لبخندی زدم و گفتم : تا حالا كسی اینقدر منو نترسونده بود كنارم نشست و دامنشو كمی بالا زد و با خنده گفت : خیلی وقت بود هوس كرده بودم بكشمت اینجا ، بچه خوشگل لبخندی زدم و گفتم : این رو نمی تونستی مثل آدم بگی ؟ دوباره خندید و جواب داد : این جوری حالش بیشتره نگاهی به دور و بر انداختم و گفتم : تنها زندگی می كنی ؟ خندید و گفت : به تو چه، مگه فضولی ؟ چایی تو بخور سرد می شه چایی رو نگاهی انداختم . دلم بر نمی داشت دست بهش بزنم ، لبخندی زدم و گفتم : ممنون ، میل ندارم خندید . از اون خنده های تخمی كه آدم حالش بد می شه ، مخصوص جنده ها ، و گفت : چیه ؟ می ترسی نمك گیر شی ؟ لبخندی زدم و گفتم : آره خودشو كنارم كشید و دست شو گذاشت رو كیرم كه از زیر شلوار قلمبه شده بود و با خنده گفت : بیچاره لا خورده سپس زیپ شلوارم رو كشید پایین و دست شو برد تو شورتم و كیرمو كشید بیرون . كیر بیچاره كه بقول او لا خورده بود جستی زد و عمود شد گرفت تو مشتش و كمی مالوندش و با خنده گفت : چقدر حاضری بدی ؟ خندیدم و گفتم : همش مال تو زد رو پام و با خنده گفت : مرده شور ، مزدم رو می گم لبخندی زدم و گفتم : معمولا چقدر می گیری ؟ لبخندی زد و گفت : بستگی داره ، یكی ده چوب می ده یكی هشت تا ولی از پنج چوب كمتر نمی گیرم خندیدم و گفتم : تو كه منو مهمون كردی نباید از من پول بگیری اخمی كرد و گفت : چرا نگیرم ؟ رقصت خوشگله یا فكر كردی كسخل گیر آوردی لبام رو روی لباش گذاشتم و سرشو گرفتم تو دستام و یك بوسه طولانی و با حال ازش گرفتم و گفتم : خوب حال می دم ، نمی ارزه خندید و گفت : هنوز كه معلوم نیست چكاره ای ، ولی اگه خوب حال بدی جا رو مهمون منی گفتم : مگه تو پول جا هم می گیری ؟ لبخندی زد و گفت : خودتو زدی به خریت ، یا تو باغ نیستی پنج چوب فقط واسه جا می گیرم الاغ جون گفتم : جهنم ، ضبط تو مجانی تعمییر می كنم ، كالا با كالا معامله می كنیم قبوله ؟ لبخندی زد و گفت : حالا یك تكونی به خودت بده ببینم ، چه غلطی می كنی من بلند شدم و لخت شدم و فقط شورتم رو گذاشتم تنم باشه به او كه لم داده بود رو مبل و پاهاشو گذاشته بود روی میز و سیگاری آتش می كرد و گفتم : اینجا خاطر جمعه ، یهو كسی نیاد پاشو بلند كرد و با انگشت پاش كمی به كیرم ور رفت و گفت : نترس خره اگه امن نبود تو اینجا چه غلطی می كردی ؟ لبخندی زدم و گفتم : پاشو با هم بریم حموم اخمی كرد و گفت : كثافت خودتی ، بی شعور من تازه حمام بودم . هنوز تنم بو حموم می ده عجب زبون كیری داشت ، كاملا لات و الواتی صحبت می كرد گفتم : چرا بهت بر می خوره ، من دوست دارم بشورمت حال می كنم بدن زن ها رو لیف كنم خندید و گفت : ولش كن وقت رو تلف نكن دستشو گرفتم و با خنده گفتم : زود می شورمت ، پاشو دیگه خوشگل ضد حال نزن بلند شد و به سمت حمام رفت و من هم دنبالش رفتم . تو حمام مشغول لخت شدن شد و من هم كمكش كردم بدنش مو دار بود ولی خوب نه زیاد . موهای كسش رو تازه تیغ انداخته بود سینه هاش كمی آویزون بود ولی در كل بدن با حالی داشت ، فقط صورتش خیلی با حال نبود . اون هم جهنم كس و كونش مهم بود كه خدایش بد نبود و این رو از كیر خوشگل پسندم كه شق شده بود ، می شد فهمید بردمش زیر دوش . وقتی داشت آب گرم و سرد رو میزون می كرد شورتم رو در آوردم و رفتم طرفش و دستم رو بردم لای پاش و كسش رو گرفتم تو مشتم و كمی فشارش دادم و انگشتم رو كردم تو كسش منو كنار زد و با خنده گفت : هول نزن بابا ، مگه نمی خواستی منو بشوری بعد رفت زیر دوش و شروع كرد به شونه كردن موهاش . لیف رو برنداشتم ترجیح دادم با دست بشورمش صابون رو برداشتم و و به دستام مالیدم و سپس مشغول كفی كردن بدنش شدم . موقع كفی كردن سینه هاش كمی اونها رو مالش دادم . كیر مو گرفت تو مشتش و مشتش رو مرتب رو كیرم بالا پایین می داد و برام جلق می زد منو گرفت تو بغلش و گفت : پاهام بی حس شد ، بكن تو كسم لبخندی زدم و گفتم : هول نزن بد بخت یك خورده صبر كن بعد از شستن بدنش دو بار كسش و سوراخ كونش رو شستم و بعد زیر دوش كمی دیگه مالوندمش و از حمام آمدیم بیرون گفتم : كجا دراز بكشیم ، اتاق خواب كجاست به طرف كمد دیواری رفت و یك دوشك پهن كرد كف اتاق و دو تا متكی پرت كرد روش و با خنده دراز كشید رو دوشك دراز كشیدم روش و لبامو گزاشتم رو لباش و یك دستم رو گذاشتم رو سینه هاش و مشغول مالیدن و نوازش اونها شدم و دست دیگرم رو گذاشتم رو كس داغش و كمی كه كسش رو مالیدم دو تا انگشتم رو كردم تو كسش و در همون حال لبامو رو گوش هاش و صورتش و بعد گردنش حركت دادم و می بوسیدم . سینه هاشو به نوبت تو دهانم كردم و با زبونم سر سینه هاشو تحریك می كردم آه و ناله های باحالی می كرد . دستاشو روی كونم گذاشته بود و اونهارو می مالید و به خودش فشار می داد و گاهی هم به پشتم دست می كشید و چنگ می زد خودم رو كشیدم پایین و یك بوس به نافش زدم و زبونم رو كردم تو نافش یك خورده كه زبونم رو چرخوندم ، قلقلكش آمد و با خنده گفت : برو رو كسم نافم زبون نزن خنده ام می گیره اهمیتی به حرفاش ندادم و همچنان با زبونم نافش رو انگولك می كردم خنده اش بالا گرفت و دستاشو گرفت رو سرم و به طرف كسش كشید و در همون حال گفت : كنه نشو زبون نفهم ، گفتم كسمو بخور انگشتم رو از كوسش در آوردم و بردم سمت دهنش ، دهانشو باز كرد و انگشتامو مك زد و تو دهنش با زبون اونها رو تمیز كرد با دو انگشتم لب كسشو باز كردم و زبونم رو كردم تو ، آهی كشید و سرمو به كسش فشار داد و گفت : مك بزن ، داره آبم می یاد و بعد به تندی منو غلطی داد و منو به پشت خوابوند و نشست رو دهنم حسابی شهوتی شده بود كسش رو رو دهانم چرخ می داد و من هم دستامو بردم سمت سینه هاش و اونها رو مالیدم داشت نفسم می گرفت دستامو به كونش گرفتم و كمی او نو بالا كشیدم تا نفس تازه كنم . كس كش داد زد نكن الان می یاد ، تو رو خدا یك خورده صبر كن آه ... داره می یاد ...آی ...........من ..آخ . آه . آومد ..بخورش خیلی آبش آمده بود بخوبی حركت آبش و تو دهنم حس می كردم افتاد رو سینه ام و این باعث شد سوراخ كسش كه مایعی سفید رنگ ازش می آمد بیرون ببینم . با انگشتم آبشو بروی سوراخ كونش بردم و كمی سوراخ كونش رو مالیدم و بعد آروم انگشتم رو كردم تو كونش خیلی بی حال شده بود وقتی كمی بعد همه انگشتم تو كونش رفت . آهسته انگشتم رو چرخی دادم و مشغول عقب جلو كردن انگشتم تو كونش شدم چرخی زد و به پشت خوابید و پاهاشو داد بالا و با انگشت اشاره كرد برم جلو جلو رفتم و پاهاشو انداختم زمین و رو سینه هاش نشستم و كیر مو گرفتم سمت دهنش . اخمی كرد و گفت : بكن تو كسم ، حال ساك زدن ندارم كیرمو فشار دادم تو دهنش و با خنده گفتم : باید خیسش كنی خشك كه نمی ره تو خره كیرمو تا ته فشار دادم تو دهنش و نشستم رو سرش . باید یك حالی از این كس كش می گرفتم چند ضربه به رون پام زد و منو عقب كشید و كیرمو در آورد یكی دو تا عق زد و با عصبانیت گفت : تو فشار نده حمال ، خفه ام كردی . خودم ساك می زنم . اگه فشار بدی كیرتو گاز می گیرم ها كمی شل كردم و گذاشتم خودش ساك بزنه دستشو به كیرم گرفت و مشغول ساك زدن شد . كمی بعد كشید بیرون و با خنده گفت : برو سر وقت كوسم خیس شد دیگه پاهاشو بالا داد . بلند شدم و شلوارم رو برداشتم و كاپوت رو از جیبم در آوردم و كشیدم رو كیرم و پاهاشو انداختم رو شونه و كیرمو گذاشتم دم كوسش و با فشار همه شو چپوندم تو آخی كشید و با عصبانیت گفت : كس كش یواش تر رونشو كشیدم بغلم و مشغول تلمبه زدن شدم . چند دقیقه بعد آه و ناله اش روباره در امد بازو هامو گرفت تو دستاش و فشار شون می داد و آهسته با ناله گفت : نزاری آبت بیاد ها ، هنوز خیلی می خوام لبخندی زدم و گفتم : هنوز كونت مونده ، خاطر جمع باش تا كونت رو جر ندم نمی زارم آبم بیاد اخمی كرد و و دستامو گرفت و گذاشت رو سینه هاش و گفت : كون رو ولش كن هر بلایی می خوای سر كسم بیار اخمی كردم و گفتم : چه غلط ها ، حیف نیست این كون دست نخورده بمونه ؟ اخمی كرد و گفت : حالا فعلا كس رو ول نكن ، بزار به وقتش خودم خبرت می كنم كمی دیگه كه تلمبه زدم چرخید و به بغل خوابید پشتش دراز كشیدم و بادست كمی كونش رو كشیدم سمت خودم و كیرمو گذاشتم رو سوراخ كونش دستشو به كیرم گرفت و كیرمو كرد تو كسش و با خنده گفت : خره سوراخ رو عوضی نگیر ، گفتم كه موقع كونم كه شد خبرت می كنم مشغول تلمبه زدن شدم . سعی می كردم خیلی تحریك نشم كه آبم بیاد و كون رو از دست ندم . دستامو بردم جلوش و رو سینه هاش گذاشتم و مشغول مالیدنشون شدم و در حالی كه تلمبه می زدم لبامو به پشتش می كشیدم و می بوسیدم كمی كه گذشت خودشم با عقب جلو دادنش به تلمبه زدنم كمك می كرد آهی كشید و گفت : نمی تونی بزرگترش كنی ، خیلی كوچیكه خندیدم و گفتم : همش تو كسته . تو خیلی آبت آمده چیزی نمی فهمی بلند شدم و به طرف حموم رفتم . اخمی كرد و پرسید : كجا ؟ رفتم و از تو حمام شورتش رو برداشتم و آمدم سراغش و باهاش آب كسش رو تمیز كردم و بعد شورتشو فرو كردم تو كسش و با انگشت ترشحات داخل كسشم تمیز كردم و دوباره پشتش دراز كشیدم و كیرمو كردم تو كسش . خیلی بیشتر حال می داد . حالا خودم هم حس می كردم دارم كس می كنم خندید و گفت : خیلی خوب شد ، تند تند بكن به سرعت تلمبه زدنم اضافه كردم و دوباره سینه هاشو گرفتم تو مشتم چند دقیقه بعد از آه و ناله های تندش فهمیدم داره آبش می یاد خودش رو عقب كشید و بلند شد و منو به پشت خوابوند و نشست رو دهنم و با دستاش كسشو از هم باز كرد و كسشو به دهنم فشار داد . من وقت رو غنیمت شمردم و دو تا انگشتم رو آهسته كردم تو كونش و همون طور كه آه و ناله هاش بلند تر می شد من هم انگشتم رو بیشتر تو كونش فرو می كردم . چند حركت تند به خودش داد و كسشو تو دهنم چرخوند و بعد آروم شد و آهی كشید ناله ای كرد و گفت : مكش بزن بزار همه آبم بیاد تو دهنت كمی كسش رو مك زدم . بی حال شده بود . سرشو گذاشت رو شكمم و با بی حالی گفت : من دیگه بسمه چرخی زدم و به پهلو چرخوندمش و كیرمو گذاشتم دم سوراخ كونش و فشار دادم تو . دستشو گذاشت رو رون پام و سعی كرد منو عقب بزنه و در همون حال گفت : یواش تر ، پاره شدم با یك فشار محكم همه كیر مو كردم تو كونش . جیغی كشید و سعی كرد خودش رو بكش جلو تا كیرم در بیاد دستامو دور شكمش حلقه زدم و به خودم فشارش دادم داد زد : آی ، مردم . كثافت داره می سوزه بكش بیرون اون كیر وامونده تو لبخندی زدم و مشغول تلمبه زدن شدم و در همون حال گفتم : حالا دیگه همش تویه درد نداره ، اینقدر ور نزن بزار حالمو بكنم مشغول چنگ زدن به دوشك شد و مرتب ناله می كرد . هنوز معلوم بود درد داره ولی من ول كن نبودم . مگه خرم این كون با حال رو راحتش بزارم یكی دو دقیقه بعد اون هم آروم شد و انگشت شو كرد تو كسش و حال می كرد . كیر مو به تندی كشیدم بیرون و بعد با فشار دوباره كردم تو دادی زد و گفت : بخدا پاره ام كردی بسه دیگه كمی كه تو اون كون تنگ و با حال كه تلمبه زدم حس كردم داره آبم می یاد كیرمو كشیدم بیرون و كاپوت رو در آوردم و برش گردوندم خودش رو جلو كشید و كیر مو كرد تو دهانش . كمی كه ساك زد آبم آمد به تندی كیرمو از دهنش در آورد و بقیه آبم رو صورتش ریخت . آبم رو قورت داد و كیرمو كه تو مشتش بود كمی مالید تا همه آبم آمد . با انگشتم آبم رو از صورتش كشیدم تو دهنش . اعتراضی نكرد و آنها رو هم داد پایین . كنارش دراز كشیدم . یك لحظه بخودم آمدم داشت خوابم می برد بلند شدم و لباسامو پوشیدم . دستشو گذاشت رو كسش و با خنده گفت : دیگه نمی خوای ؟ لبخندی زدم و گفتم : باشه واسه بعد كاپوت ندارم لبخندی زد و گفت : می تونم بهت قرض بدم پیرهنم رو تنم كردم و گفتم : باشه واسه یك وقت دیگه الان وقتشو ندارم خندید و گفت : كیرت بلند نمی شه چرا بهانه می گیری خندیدم و گفتم : این كیر چند تا مثل تو رو حریفه بدبخت بلند شد و به طرف در اتاق رفت و با كلیدی كه روش بود در رو قفل كرد و كلید رو برداشت و با خنده گفت : نه بابا ، باید ثابت كنی از خونه كه بیرون آمدم پاهام نا نداشت بدنم رو بكشه . بعد از ظهر كه آمد ضبط شو ببره با خنده گفت : حساب ما چقدر شد ؟ خندیدم و گفتم : بی خیالش نمی خواد چیزی بدی مهمون من باش اخمی كرد و گفت : بعد از اون همه حال كه بهت دادم تازه بی حساب شدیم ؟ دستم رو كردم تو جیبم و با خنده گفتم : هر چی میشه بگو بدم لبخندی زد و گفت : منظورم پول گرفتن نبود فقط بگم نگی منو گاییدی ، و درستم كردی ، خودم مهمونت می كنم نمی خواد پولاتو خرج كنی بچه خوشگل برای خرید كاپوت واسه دفعه دیگه لازمت می شه بعد خندید و از مغازه رفت بیرون . لبخندی زدم و گفتم :عجب جنده ای بود خدا جون كاش بازم بیاد ، چه كونی داشت
40